printlogo


کد خبر: 143667تاریخ: 1394/5/25 00:00
گزارش‌های ساواک از پیشگامی روستاییان در انقلاب
برخاستن انقلاب از روستا

سوابق درخشان روستاییان در انقلاب اسلامی نشان‌دهنده همراهی و همگامی آنها با نهضت اسلامی و امام خمینی(ره) است که در ادامه به بررسی خیزش انقلابی روستاییان در سال ۵۶ می‌پردازیم. خیزش انقلابی در مناطق روستایی نباید پدیده‌ای جدید در مقایسه با شهرها تلقی شود، زیرا به‌طور مستمر و با فراز و فرودهایی، این جریان پیش از انقلاب تا دوره جدید استمرار داشته است لیکن بررسی فعالیت‌های ستیزه‌جویانه و رویارویی با رژیم پهلوی از دوره جدید نهضت در سال ۱۳۵۶ پس از رحلت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی بویژه پس از انتشار مقاله توهین‌آمیز به رهبری نهضت را باید به طور جداگانه مورد بررسی و ارزیابی قرار داد که به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.
گزارش‌های ساواک و ژاندارمری از فعالیت‌های انقلابی در مناطق روستایی از چند جهت دارای اهمیت است؛ نخست، اطلاع کاملاً موثق آنان از فعالیت‌های انجام‌شده و گاه تحلیل‌های محلی و ملی از پیامدهای آن. دوم، منحصر به‌فرد بودن این گزارش‌ها در میان اسناد انقلاب اسلامی و در نهایت صحت اطلاعات آنها با توجه به چندین مرحله کارشناسی گزارش‌ها و سابقه و مهارت آنان در تهیه و تنظیم گزارش‌ها و در پایان پرهیز از برداشت‌های یکجانبه درباره فعالیت‌های انقلابی، در واقع این گزارش‌ها توسط مخالفان جنبش انقلابی تهیه شده است. بدین جهت در پژوهش حاضر برای اولین بار به طور گسترده این اسناد به خدمت گرفته شده تا ابعاد فعالیت‌ها در مناطق روستایی را روشن کند. ما در این بررسی، گزارش‌ها را تقریباً براساس زمان وقوع حوادث ارائه می‌کنیم تا ابعاد گسترده این فعالیت‌ها در دوره مورد نظر بازنمایانده شود. نخستین نکته در آغاز دور جدید نهضت را با سخنرانی فروهر آغاز می‌کنیم که در سخنرانی معروف خود در ۲/۸/۵۶ به مسائل ارضی، اصلاحات ارضی و پیامدهای آن در بخش کشاورزی اشاره معناداری می‌کند. لیکن نخستین گزارش موجود و در دسترس در6/۸/2536 [6/8/1356] در محمودآباد یزد است که مراسم ترحیم سیدمصطفی را منعکس ساخته است و گزارش عنوان می‌کند «قرار است [۸/۸/۳۶] مجلسی در مسجد جامع کبیر یزد برگزار شود». از سوی دیگر، گزارش ساواک از مراسم برگزاری مجلس ختم مصطفی خمینی در شهرری حاکی از آن است که برخی دستگیرشدگان این مراسم کشاورز بوده و با مناطق روستایی ارتباط مستقیم داشتند. این موضوع در 9/۸/36 در کتابخانه عمومی و دبیرستان خوارزمی گناوه در جنوب کشور به صورت شعارنویسی علیه شاه تجلی روشن‌تری یافته است. این گزارش تقریباً اولین مورد شعارنویسی علیه شاه در مناطق غیرشهری محسوب می‌شود. مراسم اعتراض‌آمیز که به بهانه مراسم سلسله‌ای ترحیم سیدمصطفی خمینی برگزار شد، در اوره دماوند در حسینیه این منطقه با شرکت 400 نفر از اهالی دماوند و قرای اطراف و تابعه آن منعقد شد و برای اولین بار، به طور مشروح، سخنران مسائل اجتماعی- سیاسی نهضت را با تمثیل معاویه و امام علی(ع) ترسیم کرد و به طور مشخص و مبسوط به شخصیت علمی و دینی حضرت امام خمینی پرداخت. سیر تکوینی این پدیده در مناطق روستایی در قم ابعاد جدیدی یافت و به سخنرانی ضد رژیم اکتفا نشد. در گزارش ساواک چنین آمده است: «برابر خبر واصله... در شهرستان قم یکی از دوره‌های علوم دینی... در بخش لاریجان آبعلی روستای آخا «جوانان روستا را بر علیه رژیم قانونی مملکت تحریک و نیز کتاب‌های مضره‌ای بین اهالی روستا پخش می‌نماید». همچنین در امیدیه آغاجاری یکی از معلمان با تشریح شیوع فقر در مناطق کشور به تحریک و آگاه‌سازی دانش‌آموزان این منطقه پرداخته و دانش‌آموزان را تحریک به اختیار کردن پوشش اسلامی کرده است. در ۲۹/۸/۳۶ شعاری با مضمون «مرگ بر انقلاب سرخ و سران و باعث و بانی آن»، «بدبخت رفته آمریکا شاید چند سال دیگر او را برکنار کنند» در دستشویی‌های هنرستان صنعتی هفت‌تپه نوشته شده بود که این شعارنویسی مسؤولان امنیتی منطقه را حساس کرده بود. در استان تهران نیز گزارش‌های مشابهی از رستم‌آباد شمیران و فیروزآباد گزارش شده بود که عوامل به پخش اعلامیه و نوارهای ضد رژیم پرداخته بودند. در ادامه این فعالیت‌های ضدرژیم در مناطق روستایی، در ۶/۹/3۶ اعلامیه ضدرژیم پخش و «در دیوار مدرسه راهنمایی منطقه‌ای واقع در سادات محله حوزه استحفاظی ژاندارمری کتالم نصب گردید». این فعالیت‌ها به مناسبت مجلس چهلم مصطفی خمینی در مریانج از توابع همدان بدون هماهنگی با ژاندارمری منطقه انجام شده بود. در 11/9/36 همچنین یکی از دانشجویان روستایی ممسنی پس از تعطیلی و اعتصاب دانشگاه پهلوی، اقدام به توزیع و نصب اعلامیه‌های ضد رژیم در دیوارهای ممسنی کرده بود که توسط ژاندارمری جمع‌آوری شد. گزارش مبسوط ساواک از سخنان برخی مراجع دینی به گروه‌های روحانی اعزامی به مناطق روستایی در ماه محرم ضمن تفاوت‌های فاحش درباره مسائل روز، به طور غیرمستقیم حاکی از رویکردهای جدید روحانیون در تبلیغ بود که در سخنان آنان منعکس شده بود و هر یک به پرهیز دادن از مسائل غیردینی اشاره داشتند لیکن نیروی انقلاب بزرگ ایران به رهبری روحانیت در ماه محرم سال ۱۳۵۶ تجلی دیگری یافت. گزارش ساواک از قریه گرجی‌محله بهشهر حاکی است که در 18/۹/36 یکی از فرهنگیان در مسجد در خلال مباحث از امام خمینی تمجید کرده و مخالفانش را بی‌دین دانسته و به تحریک مردم پرداخته است. همچنین در مناطق شهری نیز نیروهای انقلابی در دانشگاه‌ها و مراکز علمی با شعارهای «زنده‌باد دانشجو، دهقان و کارگر» همبستگی خود را با شکستن شیشه‌های مراکز دولتی اعلام می‌کردند. در روستاهای کازرون این اقدامات چنین منعکس شده است:
«در مورخه 25/9/36 مصادف با روز عاشورا، مردم در امامزاده عبدالله واقع در قریه بلیان غیر نظامی... از اهالی قریه مهرنجان دانش‌آموز سال آخر دبیرستان شاکر کازرون در پشت بلندگو با دادن شعارهایی «برخیز ‌ای مجاهد، برخیز ‌ای خمینی، پیروز باد انقلاب» موجب تحریک مردم گردید به نحوی که اهالی با مشت‌های گره‌کرده با پیروی از دادن شعارهای غیرنظامی یادشده موجب بر هم خوردن عزاداری می‌گردند».
گزارش ساواک از فعالیت‌های انقلابی روحانیون مناطق مازندران درباره روستاها درخور توجه است. به طور نمونه روحانیون ساکن پوست‌کلا بندچه شرقی از توابع بابل در 18/10/36 ضمن سخنرانی در مسجد این منطقه، با طرفداری از امام خمینی اسمی از شاه یا خاندان سلطنت نیاورده و گزارش ساواک حاکی از آن است که «وی به عنوان یکی از روحانیون طرفدار خمینی خانه‌اش تا پاسی از شب محل حضور مخالفان دستگاه پهلوی بوده و طلاب که از قم به محل مزبور می‌آیند، او رساله [امام خمینی] و کتاب‌های مذهبی انقلابی را در اختیار آنها قرار می‌دهد». فصل جدید مبارزات سیاسی و اقدامات انقلابی در مناطق روستایی حد فاصل انتشار مقاله توهین‌آمیز به رهبری انقلاب تا قیام قم، یعنی در دی‌ماه ۱۳۵۶، بیش از 50 مورد گزارش از تحرکات انقلابی در مناطق روستایی در گزیده اسناد و مدارک ساواک، جنبش انقلابی ایران را در خود ثبت نموده است. نخستین گزارش در 25/10/2536 درباره شایعه حمله عده‌ای از اهالی اطراف قم بود، که براساس آن درخواست شده تا ژاندارمری منطقه برای رویارویی با آن تمهیدات لازم را به انجام رساند. هر چند موضوع در حد شایعه در اسناد آمده است، لیکن حاکی از امکان وقوع این اقدام برای کمک به نیروهای انقلابی یا به‌عنوان یک تهدید بالقوه یا بالفعل مورد ارزیابی مأموران امنیتی و انتظامی قرار گرفته است. در موضوع افشاگری از قتل و غارت رژیم پهلوی این موضوع در شب‌نامه و شب‌نوشته‌های روستایی در ۲۵ و 26/10/36 یعنی چند روز پس از کشتار قم و موقعی که هنوز در بسیاری از مناطق شهرهای کشور موضوع مسکوت مانده بود در چند نقطه از محلات اطراف امامزاده قاسم، قصاب‌کلا و نقیب‌کلا شعارهایی به وسیله پمپ انتشار یافت که شاه را مورد حمله مستقیم قرار داده بود. در اول بهمن‌ماه سال ۲۵۳۶ شعارنویسی در مناطق روستایی از جمله علی‌آباد گرگان به مرحله اجرا گذاشته شد که ژاندارمری موظف به جمع‌آوری آنها شد. این شعارها با مضمون «درود بر شهدای قم، پیروز باد انقلاب خونین خمینی و مرگ بر شاه» ابعاد جدیدی را به‌تدریج در تند شدن شعارها در مناطق روستایی منعکس می‌کرد. در همین روز ژاندارمری بوشهر مسؤول جمع‌آوری و امحای شعارنویسی در مناطق روستایی بوشهر شد. این شعارها در مدارس بهرام‌آباد و دبستان آب‌بخش نوشته شده بود یعنی همزمان در روستاهای شمال کشور و جنوب کشور یک موضوع شعارنویسی شده بود. همزمان با این موضوع اعلامیه امام خمینی در 2/11/2536 ضمن نقد اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، خواستار اتحاد دهقانان با سایر اقشار جامعه انقلابی شده و این قشر را در کنار سایر اقشار مورد توجه قرار داده بود. بازتاب کشتار قم در مناطق غیرشهری بعضاً پا را فراتر از روند معمول گذاشت و فشار بیشتری را جهت محکومیت از جانب مراجع طلب کرد. به عنوان نمونه، علمای بخش آستانه اشرفیه طی تلگرافی به مراجع ثلاث قم ضمن محکومیت اقدام دولت، خواستار اعمال فشار به دولت شدند. گزارش 5/11/36 ساواک مطالب درخور توجهی را درباره نحوه ارتباطات و استفاده از فرصت‌ها در مناطق روستایی جهت انعکاس اخبار و رخدادهای انقلاب در بر دارد و شیوه اطلاع‌رسانی در نهادهای سنتی را منعکس کرده است. در گزارش چنین آمده است: «... در مجلس ترحیم... نامبرده بالا ضمن صحبت اظهار داشته: دولت در تظاهرات قم چندین طلبه را کشته و افزوده: «تظاهرکنندگان در شعارهای خود بازگشت آیت‌الله خمینی را به ایران و خواستار رژیم جمهوری شده‌اند». در واقع این اولین بار است که در اسناد موجود و قابل دسترسی موضوع تغییر رژیم به جمهوری در مناطق روستایی دیده می‌شود یعنی حدود یک‌سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. در ادامه مذاکرات مسجد نیز می‌افزاید: «پیشنماز قریه‌گل که نزد حاج‌عباس حسینی مروج مذهبی روستای علی ملک حومه نقده نشسته بود اظهار داشت گویا در شهر قم عده‌ای از روحانیون را کشته‌اند». روز ششم بهمن همان سال در گلوگاه (از توابع شهرستان بوشهر) پارچه‌هایی که شعارهایی در بزرگداشت سالروز انقلاب شاه و ملت نگاشته شده بود، به آتش کشیده شد و شعارهایی با مضمون زنده‌باد خمینی، زنده‌باد آزادی در 2 منطقه این بخش نوشته می‌شود. گزارش 8/11/36 درباره روحانیون روستایی شمال کشور پس از واقعه قم در خور توجه است که چنین ترسیم شده است: «اطلاع واصله حاکی است: 3 نفر طلاب اهل چهاردانگه ساری، که در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بوده و از طرفداران خمینی هستند، بعد از واقعه اخیر قم به کیاسر عزیمت و ضمن صحبت درباره این واقعه، روحانیون را فدایی خمینی دانسته و او را امام قلمداد کرده و کشته شدن در راه خمینی را افتخار می‌دانستند. طلبه‌های مزبور عبارتند از:... اهل قریه چاچکام و... اهل قریه کسور».  انتشار اخبار سخنرانی‌های ضدرژیم در مسجد پایین قریه یساقی گرگان نیز در اسناد انعکاس یافته بود، که کتابخانه‌ای توسط طلبه سابق قم، متجاوز از 3 ‌سال، در یساقی به انتشار افکار مذهبی اشتغال داشته است. این امر در قریه نوق رفسنجان نیز به‌گونه‌ای دیگر توسط روحانیون محلی با استفاده از روحانیون تبعیدی در جریان بود. موضوع جالب توجه پس از کشتار قم که منجر به تعطیلی موقت حوزه‌های علمیه این مرکز اسلامی گردید، باعث شد نیروهای امنیتی دوباره در مناطق شهری و روستایی دچار مشکل شوند. گزارش ارسالی به ساواک پیرامون این موضوع درخور توجه است. از تاریخ 11/11/36 حوزه علمیه قم به‌طور کلی تعطیل و طلاب به منظور روضه‌خوانی به شهرستان‌ها و روستاها عزیمت نموده‌اند. این هشدار موجب گردید تا تمهیدات نیروهای مذکور جهت خنثی‌سازی اقدامات انقلابی در دستور کار قرار گیرد. در آستانه اشرفیه در همین روز پیام مراجع تقلید به‌صورت فتوکپی در مناطق بخش آستانه اشرفیه انتشار یافت و موجبات تشنج را فراهم آورد.
اشعار انقلابی توسط دانش‌آموزان دبیرستانی مناطق روستایی به‌صورت دستنویس نیز در مجموعه مستندات انقلاب اسلامی موجود است که سطح اطلاعات انقلابی آنان را منعکس می‌کند. به‌طور نمونه اشعار زیر که توسط یکی از دانش‌آموزان ساکن قریه‌گرجی محله بهشهر سروده شده، در دست است:
دریــغ است از جـوانان بـــرده بـودن
ز خود بی‌خود چو نقش پرده بودن
بباید بود خودجوش و خوداندیش
ببــایـد تـکیه زد بر همت خویش
تــو بــایــد آگــه و بیدار باشی
بــه دور از دام استعمــار بــاشی
کنــد خـصمت بدین اطوار تسخیر
کنـد فـکر تـو را اینگونه تخدیر
کــه از بـازی نپـردازی بـه پرواز
فــرو افتــی ز اوج عــزت و ناز
جـوان ‌ای مـوج سـرکش انقلابی
جــوان، ‌ای صـرصـر پـویا شتابی
موضوع اعلامیه‌های ضدرژیم تا دبستان‌های بهمن‌شیر نیز کشیده شد و همزمان دو طلبه دینی اعلامیه‌های مراجع درباره حوادث 19/1/57 را در بخش املش از توابع شهرستان رودسر انتشار دادند و در برخی محلات نصب نمودند که مأموران ژاندارمری مأمور امحای آنها شدند. این موضوع تا اعماق روستاهای سیستان و بلوچستان نیز نفوذ یافت و تدارکات انقلابیون به قریه‌ سدکی زابل نیز توسط طلاب بومی ساکن قم کشیده شد.
فعالیت‌های انقلابی در مناطق روستایی حد فاصل قیام قم تا قیام ۲۹ بهمن تبریز در سال ۱۳۵۶ یکی از مفصل‌ترین دوره‌های فعالیت‌های انقلابی در این مناطق محسوب می‌شود. ساواک در گزارشی ملی پیرامون تظاهرات و ناآرامی‌های انجام‌شده در ۲۹ بهمن که چهلمین روز شهدای قم محسوب می‌شد، در استان تهران می‌آورد: «روز 29/۱۱/36 اعلامیه‌هایی در رودهن و آبعلی توزیع گردیده و از مردم دعوت شد در مراسم چهلمین روز کشته‌شدگان به قم عزیمت نمایند. کسبه رودهن و آبعلی مغازه‌های خود را در روز مذکور تعطیل و تعدادی از آنها به قم عزیمت کردند». در گزارش کلی درباره ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز آمده است: «اخبار تاییدشده‌ای واصل شده که ارتباط بین روحانیون حوزه‌های علمیه قم و وعاظ شهرستان‌ها و روستاها را به ثبوت می‌رساند و اعلامیه‌هایی هم در اینگونه موارد پخش شده، لذا پیش‌بینی می‌شد که احتمالاً آشوب و بلوا برپا شود». تحلیل گزارشگر اطلاعاتی ساواک از ساخت و نیروهای عمل‌کننده مؤید آن است که بخش قابل توجهی از نیروهای انقلابی از جانب روستاها به شهر آمده و پدیده ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ را به منصه ظهور رسانیدند. فهرست شهدای این حادثه نیز مؤید آن است که تعدادی از شهدا را کشاورزان و روستاییان تشکیل داده‌ بودند. در همین روز به مناسبت اربعین شهدای قم در گل‌آرای کاشان مأموران گشت ژاندارمری هنگام گشت تعدادی اعلامیه را بر در و دیوار معابر روستا می‌یابند. یک ماشین و یک موتور توسط پاسگاه ژاندارمری جلب می‌شوند که متعلق به
2 کارآموز بهداشت محیط و 2 معلم و یک مربی ورزشی به همراه یک نفر خیاط بودند. در همین روز در اطراف خرمشهر نیز به بانک حمله می‌شود.
[در]دیل از قرای شهرستان گچساران نیز فعالیت‌های انقلاب، توسط معلمان انقلابی که مروج اندیشه‌های امام خمینی بودند، ترویج می‌شد و گزارش ساواک حاکی از آن است که در این منطقه «کتاب‌های مضره دکتر علی شریعتی، مهندس بازرگان و همچنین نوشته‌های اخیر هیات تحریریه قم و مؤسسه راه حق درباره مفاسد اجتماعی و همچنین نوشته‌های نجف‌آبادی و منتظری و میرزا علی مشکینی که همگی حاد می‌باشد» وجود دارد و توسط پیشنماز ترویج می‌شود. نظریه کارشناسی ساواک بیانگر آن است که «تحریکات و تبلیغات بین عشایر این شایعه را به وجود آورده که روحانیون قم نیاز به کمک مادی و معنوی عشایر دارند و بزودی دست به شورش خواهند زد. همچنین نظریه نهایی کارشناسی ساواک نیز ضمن تایید اخبار واصله، معتقد است «چون ادامه این قبیل تماس‌ها و استماع نوارها که سوغات طلاب افراطی قم به روستاها می‌باشد، تالی فاسد داشته و موجب تحریک و اغوای روستاییان خواهد شد»، توصیه می‌کنند که ژاندارمری «از انگیزه مسافرت طلبه‌های ناشناس به روستاها و تماس‌ها و اقدامات آنان مطلع و هرگونه فعالیت براندازی و ضدملی آنان را به نحو مقتضی خنثی نمایند». پس از این بررسی همه‌جانبه پیرامون تحرکات نیروهای انقلابی روستایی گزارش ساواک از حمله به بانک صادرات تهران درخور توجه است. کسانی که به اتهام این اقدام دستگیر شدند همگی از روستاهای ورامین بودند که یک طلبه ساکن قم و یک کشاورز و 2 پیشه‌ور را شامل می‌شد. تأمین منابع مالی از طریق مناطق غیرشهری برای نهضت امام خمینی یکی دیگر از موضوعات منعکس‌شده در اسناد مبارزات این مناطق است. از جمله می‌توان از جزیره هرمز یاد کرد. در گزارش 8/12/36 از نصب اعلامیه‌های انقلابی درباره وقایع تبریز روی دیوار دبستان امید و کارخانه برنج‌کوبی روستای ضیابر- صومعه‌سرا- یاد شده است. در اعلامیه درباره حوادث چنین آمده است: «حوادث شهر تبریز از ناحیه خرابکاران و عوامل کمونیست انجام نگرفته بلکه عاملین آن مسلمان مؤمن و نجات‌دهنده مردم ایران از بردگی و ذلت بوده‌اند». همچنین در اعلامیه مذکور مردم به جهاد و مبارزه علیه حکومت ایران دعوت شده بودند. در پایتخت ایران در روز 12/12/36 تعدادی اعلامیه به امضای جمعی از خطبا و فضلا در پشتیبانی از حوادث شهرهای قم و تبریز در ارتفاعات شمال تهران پخش گردیده است. در قزوین نیز در بوئین‌زهرا فعالیت انقلابی توسط طلبه‌ای از حوزه علمیه قزوین ساماندهی شده بود که به‌تدریج برنامه‌های آن براساس اسناد ساواک مورد توجه مردم واقع گردید. موضوع انتشار افکار انقلابی در مناطق غیرشهری از روستاهای معروف شمال کشور به نقاط بسیار دورافتاده همچون کنارک چابهار کشیده شد. در گزارش ساواک پیرامون مسائل مطروحه در این منطقه آمده: «با دیدن عکس اعلیحضرت رضاشاه کبیر روی مجله روستا و رستاخیز شروع به خندیدن می‌نماید و می‌گوید: خانواده سلطنت اغلب بدنام و... هستند». بنابر این گزارش، این امر توسط کسی انجام شد که در منطقه ساکن بوده و براساس اطلاعات ساواک ۲۴ روز در زندان با سیاسی‌ها بوده و از دانشگاه اخراج شده است.
در تاریخ 17/12/36 در روستا‌های اردبیل گزارشی از فعالیت‌های انقلابی ارائه شده که قابل توجه است. در گزارش آمده: «برابر اطلاعات واصله، از نوارهای سخنرانی شریعتمداری و روحانی به تعداد زیاد در اختیار مناطق حوزه انتظامی اعم از شهرها و روستاها قرار دارد و می‌افزاید: یکی از عواملی که در تهییج و تحریک مردم به خصوص روستاییان و طبقات کوته‌فکر متعصب اثرات نامطلوب به جای گذارده، گوش دادن به همین نوارها می‌باشد». موضوع فعالیت‌های انقلابی و انتقاد از دولت از روستاهای مناطق شیعه‌نشین درگذشته و روستاهای سنی‌نشین سردشت را نیز در بر گرفت. روستاهای گرمسار طی این مدت رشد فعالیت‌های انقلابی را شاهد است. گزارش ساواک در این زمینه بسیار مهم است: «آگاه می‌سازم، برابر گزارش مأمورین... واعظ ممنوع‌المنبر بعضی روزها به قرای اطراف گرمسار منبر می‌رود و مطالبی تحریک‌آمیز و برخلاف مصالح ملی و میهنی عنوان می‌نماید و مردم را به جهاد دعوت می‌کند و گویا اثراتی نیز در مردم قراء به‌جا گذاشته و حتی امکان وقوع تظاهراتی بر اثر تحریکات وی می‌رود. نامبرده... در قریه غیاث‌آباد گرمسار بر منبر رفته و نوروز امسال را به مناسبت وقایع قم و تبریز عزای عمومی اعلام نمود». در گزارش 21/12/36 از امکان ماجراجویی انقلابیون در بین عشایر گفت‌وگو شده و می‌گوید: «این موضوع در میان عشایر که امکان آسیب‌پذیری بیشتری را دارند متصور است». این رخدادها در قریه بارگاهی و ده‌کلل برازجان نیز در تاریخ یادشده به‌صورت انتقاد اهالی روستایی چنین منعکس شده است: «ما قانون نداریم، زیرا شاه ما کافر است. پدرش رضاشاه فامیل‌های ما را بی‌خود و بی‌جهت به دار آویخت. خودش در تبریز مسلمانان بیچاره را که از دین‌شان دفاع می‌کردند نابود کرد. در قم این همه طلبه را به چه علت به مسلسل بست؟» کار در برخی مناطق از جمله بخش آستانه اشرفیه چنان اوج گرفت که نامه‌های تهدیدآمیزی خطاب به مقامات محلی ارسال کردند و از آنان خواسته بودند نسبت به جمع‌آوری پرچم‌های یکصدمین سالروز تولد رضاشاه دستور لازم را بدهند. فعالیت‌های انقلابی در حوزه روستاهای کشور از مرحله سخنرانی، نوار و اعلامیه گذشته و به سلاح کشید. به عنوان نمونه روستای افجه قشلان مشکین‌شهر است که در گزارش آن چنین آمده است: «نامبرده در تحقیقات ضمن اعتراف به مخفی کردن تعدادی فشنگ در محل سکونت و... در روستای افجه قشلان مشکین‌شهر در مورد نحوه فعالیت‌های خود در مورد تهیه و توزیع اعلامیه‌های آیات و روحانیون مطالبی را اظهار داشته است». در 24/12/36، پنج برگ اعلامیه انقلابی دستنویس که در آنها به «مقامات ملی و میهنی توهین شده» بود و از انقلابیون وقایع قم و تبریز تجلیل گردیده بود در علی‌آباد شهسوار کشف شد. همچنین در روستای سرچم علیا در زنجان آخوندی... جهت روضه‌خوانی مراجعه... نامبرده نوشته‌ای از آیت‌الله شریعتمداری به اهالی ده نشان داده و اظهار می‌نماید: امسال عید نیست... از این نوشته‌ها بین اهالی دهات بخش کاغذکنان خلخال نیز پخش شد و در مسجد قریه‌ آخ‌کند مأمورین ژاندارمری اعلامیه‌ها را مشاهده و عاملین را دستگیر و به خلخال و اردبیل اعزام داشتند.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی


Page Generated in 0/0142 sec