مهدی طاهرخانی: مرخصی بلندمدت کیروش بدون تردید مورد نقد رسانهها قرار خواهد گرفت و علی کفاشیان باید پاسخگوی جزئیات نوع قرارداد بستن با این مربی پرتغالی باشد. آنچه برای اهالی رسانه اهمیت دارد، صرفا بودن یا نبودن شخص کیروش در تهران نیست، بلکه با صرف این هزینه برای جذب یک مربی گرانقیمت مثل کیروش، اهالی رسانه نگران ندیده شدن پدیدههایمان هستند. 3 هفته از لیگ برتر گذشته و اینکه چه کسانی خوب بودند، چه کسانی نسبت به قبل رشد کردند یا افت داشتند، مسائلی است که مستلزم بینایی کیروش است. از این رو انتقادات فراوانی نسبت به این غیبت طولانیمدت مطرح شد و یکی از منتقدان مثل همیشه محمد مایلیکهن بود اما حالا از یک زاویه دیگر هم میشود به این موضوع نگریست. همه نگران تیمملی بزرگسالان هستند اما در لیست تیمملی همیشه سورپرایزهای بزرگی را از سوی کیروش داشتیم؛ دعوت از مهدی ترابی بازیکن بینام و نشان سایپا یا پورقاز ملوان و کنعانیزادگان و خیلیهای دیگر. اگرچه کیروش حضور فیزیکی ندارد اما آنجایی که باید ببیند چشمانی برای دیدن وجود دارد. بدون شک دستیاران سرمربی تیمملی گزارش عملکرد بازیکنانی مثل پهلوان ذوبآهن و بیت سعید استقلال اهواز را به کیروش دادهاند. همانطور که پیشتر ناشناختهها به تیم ملی دعوت شدند و حتی در جام ملتها بازیکنانی مثل پورعلی گنجی و امیری مهلت خودنمایی درون زمین پیدا کردند بعد از این هم روند همین خواهد بود بنابراین بیانصافی است که کیروش را متهم به ندیدن کنیم. اگرچه درباره تعداد روزهای مرخصی، باید روشنگری انجام شود و ما بدانیم دقیقا در بند قرارداد چه آمده است، اما از یک طرف خیالمان راحت است اگر پدیدهای رو شود، دستکم فرصت حضور در اردوی تیمملی به او داده خواهد شد و در صورت اثبات شایستگی، حقش را همانند خیلیها درون زمین میگیرد و نه بسان محمدرضا خلعتبری در صفحه فلان روزنامه ورزشی. با هر متر و معیاری تیمملی بزرگسالان بازیهای دشواری را پیشرو ندارد، صعود از این گروه تقریبا مسجل است و آنطور که منتقدان نبود کیروش را با یک فاجعه پیوند میزنند یک بزرگنمایی رسانهای است اما موضوع مهمتر که پشت انتقاد از کیروش پنهان شده و کسی علاقهای به دیدنش ندارد، تیم امید است. محمد مایلیکهن که همیشه منتقد شماره یک برگزاری اردو در خارج از کشور است حالا مدیر فنی تیمی است که به درست یا غلط همه اردوهایش یا در کیش برگزار شده یا در خارج از کشور. قبلا در کویت و ترکیه اردو برگزار کردند و حالا تیم برای رفتن به اردوی اروپا آماده میشود اما اگر تیمملی بزرگسالان چنین برنامهای را داشت آن وقت صدای شعار هدر رفتن پول بیتالمال و ریختن آن به جیب اجنبی، احتمالا تا نزدیکی جو زمین بالا میرفت اما برای ساختن یک تیم باید هزینه صحیح کرد و آنچه حبیب کاشانی انجام میدهد قابل شماتت نیست. با این وجود سوال اصلی این است که در آستانه بازیهای مهم تیم امید که به مراتب کار سختتری را نسبت به تیم ملی بزرگسالان پیشرو دارد، چه کسی بازیهای لیگ را رصد میکند؟ کمکهای محمد خاکپور دقیقا چه کسانی هستند؟ جانشین صالح کیست؟ محمد مایلیکهن که مرتب از نبود کیروش در ایران انتقاد میکند میتواند جواب این سوال را بدهد که محمد خاکپور چند بازی از 3 هفته گذشته لیگ برتر را دیده؟ کدام دستیارش به فلان ورزشگاه رفته؟ آیا همانند کیروش همه فیلم بازیها برای او در قالب دیویدی آماده شده تا یک به یک آنها را ببیند؟ نه اینکه به تلافی انتقاد مایلیکهن بخواهیم تیم امید را نقد کنیم و بگوییم این به آن در، هرگز اینگونه نیست اما آنچه فعلا اولویت دارد و ماموریت به مراتب سختتری نشان میدهد کار امیدهاست. آنهایی که باید طلسم چند دهه عدم صعود به المپیک را بشکنند. یکی مثل کیروش فریاد میزند تیمملی بزرگسالان باید زمین تمرین خوب داشته باشد و این جزئیترین خواسته هر مربی در فوتبال جهان است اما نه تنها هیچ فکری به حال چمن زمین شماره یک کمپ تیمهای ملی نمیشود بلکه ورزشگاه دستگردی هم تمامقد به تیم ملی فوتبال عراق هدیه داده میشود تا اینچنین مشکل نداشتن زمین تمرین خوب، برای تیم ملی، کماکان لاینحل باقی بماند.اما از سوی دیگر تیم امید بهخاطر شرایط مالی بهترش که تمامقد به صورت «کنترات» به حبیب کاشانی سپرده شده، برای فرار از بیزمینی تهران یا به کیش میرود یا کویت، ترکیه و حالا هلند را محل تمرین خودش انتخاب میکند. اینها نداشتههای فوتبال ماست که وقتی یکی مثل کیروش آنها را فریاد میزند باید آن را شنید نه اینکه به بهانههای مختلف دست به تخریب زد و گفت او باید با این نداری بسازد!
آلاشپورت هم میماند!
خیلیها امیدوار بودند تغییرات وسیعی در نوع حمایت از تیمملی انجام شود اما علی کفاشیان اصولا علاقهای به تغییرات ندارد مگر اینکه از بالا بهزور به او تحمیل شود. پس از اعتراضات فراوان به نوع البسه تیمملی همه منتظر بودند فدراسیون فوتبال با یکی از برندهای معروف جهان به توافق برسد اما کفاشیان که تا یکسال قبل تحریمها را باعث نزدیکی آلاشپورت به تیم ملی عنوان میکرد باز هم حاضر نشد دست از این برند بردارد! چه تحریم باشد چه نباشد، گویا مسؤولان فدراسیون فوتبال علاقه عجیبی به برند آلاشپورت دارند و اینگونه که مشخص شده تا پایان جام جهانی 2018 روسیه آلاشپورت با تیمملی ایران میماند. یعنی اگر تیمملی به جام جهانی 2018 صعود کند این برند برای دومین بار در طول تاریخش جواز حضور در جام جهانی را پیدا کرده، آن هم به واسطه قرارداد با تیمملی فوتبال ایران! امیدواریم علی کفاشیان که همیشه نداری و بیپولی فدراسیون را فریاد میزند این بار توجیه مناسبی برای این تمدید قرارداد داشته باشد. ما اینبار فرصت داشتیم با بهترین برندهای جهان قرارداد ببندیم اما فدراسیون علی کفاشیان اصولا عقیدهای به پیشرفت ندارد.