مهدی طاهرخانی: پرسپولیس بازمیگردد؛ تیمی که در یک بازی میتواند به اندازه انگشتان دو دست موقعیت «خوب» بسازد و بدتر، «خوبتر» آنها را خراب کند، یعنی دستکم آدرس را در جیب دارد اما عوض منزل سر از ناکجاآباد
در میآورد. این آوارگی، این قعرنشینی، این حجم وسیع نزول بدشانسی که بیرحمانه از 3 بُعد میتازد یک روزی دست از سر آنها بر میدارد البته به شرطی که طبیبان، جراحی اشتباهی نکنند، دکترنماها نسخه کُشنده و تکرارى نپیچند. دنبال مقصر نباشید، محاکمه نظامی هم شاید 2 روزی دلها را خنک کند اما 2 روز بعدترش، همان دلها دوباره میسوزند، این بار شعلهورتر. فغانی را فراموش کنید، او دنبال اثبات شجاعتش بود از این رو وقتی ندید توپ به دست بنگر نخورده (چون اصولا برخوردی صورت نگرفت) پایش لرزید که پنالتی نگیرد و آن وقت همه بگویند محرومیت 3 هفتهای، شجاعت فغانی را فنا کرده. از این رو آن اشتباه بزرگ را کرد تا همان یک امتیاز را هم از جیب قرمزها به حساب سبزها، کارت به کارت کند. مقصر ظاهرى فغانی است اما تقصیرکار اصلی کمیتهاى است که مناسب دید بازگشت داور زخمخورده را به این بازی فوقالعاده حساس گره بزند. پرسپولیس نسبت به 3 هفته قبل جهش قابلتوجهی داشت و این یعنى برانکو بیجهت وعده نداد اما مواقعی یک چیزهایی دست به دست هم میدهند تا آنچه شایسته است به آنکه محق است نرسد. اما دائما یکسان نباشد حال دوران. اگر تیم برانکو 90 دقیقه زیر توپ میزد، زمان و زمین و توپ را به میهمان میداد و با یک ضد حمله یا روى اشتباه داور، به گل مىرسید و با همان تک گل هم میبرد آن وقت، باید نگران سقوط مىشد چون نه بدشانسی میماند نه خوشاقبالى. پرسپولیس میتواند بهخاطر گزینش مهاجمانی که عادت دارند در هر بازی، کلی موقعیت هدر دهند و حتی از روى نقطه پنالتى، هنر گلزنی نداشته باشند، خودش را شماتت کند اما محاکمه این بازیکنان، اخراج یا تخریبشان فقط کار را خرابتر از اینى که هست میکند. امروز تنها نبود شانس، نبود دقت در ساق حملهوران و اشتباه بزرگ فغانى را مىشود مقصر دانست اما اگر قرمزها به اشتباه سراغ گزینه تغییر بروند آن وقت، خودشان را برای کابوس بزرگ آماده کردهاند. رد پای برانکو در فوتبال تغییر یافته قرمزها مشهود است و اگر امروز به این تغییر مثبت به بهانه قعرنشینى بىتوجهى شود آن وقت آنها همان اشتباهى را مرتکب مىشوند که قبلىها. ٤ هفته گذشت، ١١ امتیازش رفت و دیگر هم بازنمىگردد، برای انتقاد از داورى هم «n»تا بهانه دسته یک وجود دارد که 2 روزى هم مىشود با آن سر هوادار را گرم کرد اما اگر پرسپولیس میخواهد با همان آدرس درستى که در جیب دارد به سرمنزل مقصود برسد، بهتر است تصمیم صحیح را بگیرد. هجمه علیه داورانى که در وضعیت معمولى دو به شک سوت میزنند و غالبا محرومند، دست آخرش مىشود دسته گل علیرضا فغانى و آن پنالتی کمرشکن روى شکم مدافع! هجمه علیه عالیشاه که یکی را زد و ٤ تا را نزد، انتقاد از خودخواهی تازه به بلوغ رسیده طارمى و باقی موقعیتنشناسها هم چیزی جز از بین رفتن همین اندک اعتماد بهنفس را در بر ندارد. هجمه علیه سوشا و بنگر که تنها موقعیت نصفه و نیمه ذوب را روى تعللشان، مبدل به گل کردند هم همان خروجى ویرانگر همیشگى را دارد. هجوم شیرین است و خنکاى دل به بار آرد اما آنچه امروز پرسپولیس میخواهد حمایت است. حمایت از برانکو که تیمش به مراتب تمیزتر و اصولیتر از همه این پرسپولیسهای چند سال اخیر فوتبال بازى مىکند. به این بهتر شدن احترام بگذاریم و تنها بهخاطر بدشانسى و کجداورى و دو تا خرید شاید غلط، فرصت را از برانکو نگیریم. شاید ته این حمایت یک بازگشت به غایت غرورآمیز و درسآفرین باشد اما انتهاى اخراج برانکو قطعا یک چیز است؛ همان بلایی که پس از اخراج قطبى، پیروانى، کرانچار، استیلى، مانوئل ژوزه، یحیى، دایى و درخشان بر سر پرسپولیس آمد. تغییر بدون حتی یک استثناى کوچک در این برهه یعنی بدتر شدن، بهتر نشدن و سقوط آزاد به کابوس.