printlogo


کد خبر: 144039تاریخ: 1394/5/31 00:00
«مرگ بر آمریکا» و مقوله‌های حماقت و هویت

سیدمحمد  موسی‌کاظمی: از 5 دهه پیش یعنی از زمان تصویب قانون خفتبار کاپیتولاسیون در مجلس رژیم ستم‌شاهی (سال 1343) که به آمریکایی‌ها مجوز هر جنایتی را در ایران می‌داد تاکنون، شعار «مرگ بر آمریکا» پرطنین‌تر و پرشورترین آوایی بوده که از گلوی مردم ایران فریاد شده است. حتی در روزهایی که خبری از جمهوری اسلامی و به تبع‌ آن استقلال، آزادی و دیگر کلیدواژه‌های درودبرانگیز نبود، این شعار صدای مشترک مبارزان از قاطبه مردم مسلمان گرفته تا گروه‌های چپ، ملی‌گرا و... به شمار می‌رفت. پس از انقلاب نیز جنایات آمریکایی‌ها چنان مکرر و گسترده بوده و هست که لازم نیست تظاهرات و گردهمایی‌های مناسبتی بهانه‌ای برای سر دادن شعار مرگ بر آمریکا ایجاد کند بلکه این عبارت زمزمه‌ای برای بسیاری از ایرانیان است؛ مردمی که کسان‌شان قربانی درنده‌خویی سردمداران دولت «صهیونیست‌پناه» واشنگتن شده و سال‌ها با نیرنگ، دورویی، خیانت، بدعهدی، تهدید، تحریم و توهین آنان دست و پنجه نرم کرده‌اند. به این ترتیب، عبارت مرگ بر آمریکا نه فقط یک شعار بلکه مفهومی در هم تنیده با تاریخ معاصر ایران‌زمین و هویت ملی ایرانیان مسلمان به شمار می‌رود که البته قابل گنجایش در مکان و زمان خاصی نیست؛ به عبارتی زمانی می‌توان برای این شعار، تاریخ انقضا در نظر گرفت که خاطره مشترک ملت ایران از چند دهه جنایت‌پیشگی آمریکا به طور کامل پاک یا کشوری چون ایالات متحده همچون رقیب دوره جنگ سردش یعنی اتحاد جماهیر شوروی از صحنه روزگار محو شده باشد. اما نگاه برخی من‌جمله خود آمریکایی‌ها به این مقوله، آنچنان که گفته شد نیست. روزهای نخستین مرداد بود که «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در نشست «شورای روابط خارجی آمریکا» حاضر شد تا از برجام یا همان «برنامه جامع اقدام مشترک» به‌عنوان جمع‌بندی مذاکرات ایران و 6  کشور جهان دفاع کند.
وی در فرآیند دفاع از مذاکرات هسته‌ای و به عنوان یکی از نقاط عطف گفت‌وگوهایش با هیأت ایرانی یادآور شد به نمایندگان تهران گفته شعار مرگ بر آمریکا کمک‌کننده نیست بلکه احمقانه است. هر چند اطلاعی از درستی سخنان کری یا پاسخ احتمالی هیأت ایرانی در دست نیست اما آنچه مشخص است اینکه، احمقانه خواندن یادواره مشترک و هویتی مردم ایران در وهله نخست، توهینی آشکار به ملت به شمار می‌رود.
البته آمریکایی‌ها در توهین به ملت بزرگ ایران ید طولایی دارند. از وحشی خواندن مردم ایران از سوی «رونالد ریگان» رئیس‌جمهور مقبور آمریکا در سال‌های نخستین انقلاب تا اهانت اخیر «لیندسی گراهام» سناتور و نامزد احتمالی جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری که ایرانی‌ها را دروغگو خوانده بود، نمونه‌هایی از موضع‌گیری‌های قابل تامل مقام‌های آمریکاست. حتی چهره‌ای چون «وندی شرمن» مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی‌ها نیز در جمله‌ای سخیف، دی‌ان‌ای ایرانی‌ها را مملو از فریب و نیرنگ دانسته است.
نکته دوم در این زمینه بلاهت سرکردگان آمریکاست که پس از گذشت 4 دهه هنوز حاضر به دیدن واقعیات انقلاب سال 57 و جمهوری اسلامی ایران نیستند و همچنان می‌کوشند با پافشاری بر سیاست‌های شکست‌خورده و کاربرد انواع ابزارهای تکراری، ایران را به تسلیم بکشانند. وجه دیگر این بلاهت انتظار آمریکایی‌ها برای فراموشی انواع و اقسام خیانت‌ها و جنایت‌هایی است که سال‌هایی طولانی در قبال مردم ایران مرتکب شده‌اند تا جایی که این پرسش مطرح است که مقامات آمریکا در مورد ملت ایران چه فکر می‌کنند؟!
سران واشنگتن، یا کورند یا چشمان خود را بسته‌اند و نمی‌بینند مردم ایران حتی جوانانی که کمتر چهره وحشی آمریکا را درک کرده‌اند، در مسابقات ورزشی و اخیرا والیبال نیز بغض ضدآمریکایی خود را ظاهر می‌سازند و با حمایت پرشور و بی‌سابقه، از ملی‌پوشان خود توقع برتری دارند. البته نمود بارزتر روحیه آمریکا‌ستیز ملت ایران همان شعار «مرگ بر آمریکا» است که هر ساله در راهپیمایی‌های میلیونی و هر آدینه در نمازهای جمعه سراسر کشور تکرار می‌شود و تعطیل‌پذیر هم نیست از این رو حماقت نه تداوم این شعار بلکه عدم درک واقعیت‌های آن است.


Page Generated in 0/0114 sec