printlogo


کد خبر: 145301تاریخ: 1394/6/22 00:00
حق‌الناس بودن رأی مردم و بازی زنجیره‌ای‌ها

دکتر سیدپویان حسین‌پور*: دفاع از حق انتخاب مردم و توجه به نگرش و سلیقه سیاسی مردم در مدیریت امور کشور اعم از امور تقنینی و اجرایی، به‌عنوان یکی از اصول اساسی در چارچوب تحقق مردمسالاری دینی به‌شمار می‌رود و این مساله در طول دوران پس از انقلاب اسلامی چه در زمان حیات حضرت امام راحل و چه در زمان رهبری حضرت امام خامنه‌ای، به‌عنوان یکی از بنیان‌های مدیریت و راهبری کشور نمود داشته است و نمونه‌های تحقق این رویه را در انتخابات‌های گوناگون برگزار شده در طول 37 سال گذشته می‌توان مشاهده کرد.
رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از مردم، با تأکید بر «حق‌الناس بودن رأی مردم» ایستادگی خود بر نتایج انتخابات در مقابل فتنه‌گری بعضی جریانات شکست‌خورده سیاسی در سال 88 را «دفاع از حق‌الناس» عنوان فرمودند. حضرت معظم‌له همچنین تخریب و تخطئه نهادهای انتخاباتی مثل شورای نگهبان قانون اساسی توسط بعضی رجال و جریانات سیاسی را به «ایرادهای دروغین» تعبیر کرده و تصریح کردند دفاع از حق‌الناس در عرصه انتخابات در 2 سطح «دفاع از رأی مردم» و «دفاع از نهادی همچون شورای نگهبان» معنا پیدا می‌کند. اما آنچه در این میان جالب توجه می‌نماید، نه توضیح مجدد این مساله در عملکرد رهبر معظم انقلاب که در نوع واکنش جریان‌های سیاسی داخل کشور بویژه در بین جریان موسوم به اصلاح‌طلب نسبت به این بیانات است. رسانه‌های این جریان که بنابر نظر بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران از یک اتاق فکر واحد تغذیه می‌شوند، با عبور آرام از کنار سایر بیانات رهبری، صرفاً بر بخش «حق‌الناس بودن رأی مردم» تمرکز کرده و این تعبیر را به‌عنوان تیتر اصلی خود انتخاب کردند(!)
این جریان که در طول سال‌های پس از شکل‌گیری خود در اواسط دهه 70، همواره به مساله انتخابات از دید یک فرصت برای کسب قدرت و به‌ چالش ‌کشیدن اساس و بنیان انقلاب نگریسته است، همواره در ایام پیش، حین و پس از انتخابات، با رویکردهای تخریبی به این عرصه وارد شده است.
اصلاح‌طلبان چه در ایام انتخابات سال 76 ریاست ‌جمهوری و چه در ایام انتخابات مجلس ششم در سال 78 و چه در انتخابات‌های بعدی نظیر انتخابات ریاست‌ جمهوری دوره نهم، در ایام قبل و حین انتخابات با اتخاذ سیاست تخریب نهادهای انتخاباتی و غیررقابتی بودن انتخابات وارد عرصه شده و در صورت کسب نتیجه مثبت و مطابق میل خود، انتخابات را اقبال مردم به تفکرات و برنامه‌های خود و بالطبع بیزاری از سایر رقبا تبیین کرده و در صورت ناموفق بودن در انتخابات با رویکرد تخطئه و زیر سوال‌ بردن جریان انتخابات و فریاد عدم آزادی و عدم سلامت انتخابات با رأی مردم مواجهه کرده‌اند.
اوج این رویکرد متعارض و دوگانه اصلاح‌طلبان به رأی و نظر مردم را می‌توان در انتخابات سال 88 مشاهده کرد که با خط‌مشی‌ای که بنابر اسناد و شواهد محکم و مستدل می‌توان آن ‌را نتیجه برنامه‌های تدوین‌شده توسط اتاق‌های ‌فکر براندازی نظام در خارج و داخل کشور دانست، در ایام پیش از انتخابات، بر طبل عدم سلامت قطعی در انتخابات دمیده و با شعار پوششی «انتخابات آزاد» وارد کارزار انتخابات شدند و در آن زمان که سیاست‌ها، جهت‌گیری‌ها و برنامه‌های نامزدهای مرتبط با این جریان، با روی‌گردانی مردم و عدم استقبال اقشار مختلف جامعه مواجه شد، با شعار «تقلب گسترده در انتخابات»، رأی مردم [حق‌الناس] را غیرواقعی، ساختگی و مهندسی‌شده معرفی کردند و موجب بروز فتنه‌ای عظیم و عمیق در سطح کشور شدند.
این تأکید بر حق‌الناس بودن رأی مردم در بین رسانه‌های اصلاح‌طلب در حالی صورت می‌گیرد که همین رسانه‌ها در تمام مدت بروز فتنه در کشور، نه تنها کمترین توجهی به این حق‌الناس نداشتند که با عملکرد جهت‌دار و ساختارشکنانه خود،‌ بر کوره این آتش دمیدند و در این جرم و ظلم بزرگ به نظام اسلامی شراکت داشتند و به‌دنبال تضییع حق‌الناس [رأی مردم] و تحمیل خواست غیرقانونی و غیرشرعی و غیراخلاقی خود به نظام بودند و حال که به‌ علت گذر سال‌ها شاید در ذهن بخشی کوچک از مردم عزیز ایران، سابقه و خاطره این فتنه از یاد رفته باشد، با چرخشی 180 درجه‌ای از این حق‌الناس دم می‌زنند.
در این راستا آنچه در تحلیل و تبیین این رفتار از جانب رسانه‌ها و فعالان طیف موسوم به اصلاح‌طلب به ذهن می‌رسد، علتی جز عقب‌نشینی از مواضع غلط آنان در گذشته و نوشتن این خطا به پای دیگرانی غیر از خود و فرافکنی و فرار از جرم خود در قالب بازی «کی‌بود؟! کی‌بود؟! من نبودم!» ندارد و طبیعتاً این کنش رسانه‌ای را می‌توان اعتراف و اذعان به ظلم بزرگ این جریان در سال 88 دانست.
برهمین اساس، آنچنان که در بیانات رهبر معظم انقلاب در طول سال‌های پس از فتنه و نیز واکنش مردم فهیم و بصیر کشور نیز ملموس و مشهود است، چنانچه اصلاح‌طلبان قصد ابراز ندامت از گذشته فتنه‌گون خود دارند، از یک سو باید این ابراز ندامت و پشیمانی به‌صورت علنی و آشکار و نه ضمنی و پنهان صورت پذیرد و از سوی دیگر آنچنان که در شرایط توبه در دین مبین اسلام نیز آمده، باید با ارائه تعهد و تضمین بر عدم تکرار خطا و اشتباه خود پای به این عرصه بگذارند تا مقبول نظام اسلامی و امت مسلمان قرار گیرد.
*استاد دانشگاه و پژوهشگر

 


Page Generated in 0/0045 sec