printlogo


کد خبر: 145346تاریخ: 1394/6/22 00:00
محو اسرائیل تنها راه نجات

سیدمهدی حاجی‌آبادی: بیش از نیم قرن طول کشید تا سیاست خلع ید اسرائیل از سرزمین‌های اسلامی – که تحرکات خائنانه‌اش در قالب شعار «اسرائیل از نیل تا فرات» به گسترش صهیونیزم در منطقه و تشکیل یک هسته ضد اسلام در
سرزمین‌های اسلامی منجر شد- از سوی صادق‌ترین حامی مسلمانان ستمدیده و تحت لوای شعار «فلسطین از نهر تا بحر» تنفس در فضای بین‌المللی را برای رؤسای خبیث صهیونیستی سخت کند و از آنجا که فرصت بهره‌برداری مجدد از حیله مذاکرات صلح‌وسازش را از آنها گرفته و امید آنها را به استفاده تبلیغاتی از طرح مساله «کشور مستقل فلسطینی» به یأس تبدیل کرده است به اظهارنظر از موضع استیصال وادارشان کند، چنانکه نتانیاهو در واکنش به طرح «فلسطین از نهر تا بحر» اظهار داشت:
«مقاصد آنها برای نابودی اسرائیل، بر اصرار کابینه بر نیازهای امنیتی اسرائیل و خواسته ما که اسرائیل به عنوان کشور یهودی به رسمیت شناخته شود،‌ صحه می‌گذارد… اسرائیل به تلاش خود برای صلح ادامه می‌دهد که این تلاش با شرایطی خواهد بود که آینده‌ای ایمن را برای شهروندان اسرائیلی و نسلی که می‌آیند تضمین کند». این حقیقت کاملا روشن است که صلح و سازش با اشغالگران حاصلی برای حل مشکل فلسطین دربر نخواهد داشت زیرا:
اولا این پروژه با طرح «از نیل تا فرات» که غایت آمال صهیونیسم است تناقض جدی دارد. اشغال بخشی از فلسطین پیش از تشکیل رسمی دولت غاصب و گسترش تدریجی آن در سایه وقوع جنگ‌های 1948و 1967 «اعراب و اسرائیل» که علاوه‌بر اشغال کامل فلسطین، به غصب کرانه غربی رود اردن، نوارغزه، بلندی‌های جولان، صحرای سینا و بخشی از جنوب لبنان منجر شد دلیل واضحی برتثبیت این واقعیت است که هر جا شرایط برای پیشروی و اشغال بخش‌های دیگری از محدوده نیل تا فرات فراهم باشد اشغالگری از سوی صهیونیست‌ها ادامه خواهد داشت. امام(ره) نیز با تیزبینی، خوی تجاوزگری صهیونیست‌ها را پیش‌بینی کرده بودند: «من کرارا تذکر داده‌ام که اسرائیل از نیل تا فرات را از آن خود می‌داند و شما را غاصب سرزمین‌های خویش می‌شمرد». (صحیفه ج 19- 7/6/62)
ثانیا تاریخ ثابت کرده است که اسرائیل به تعهدات خود در قبال موضوع فلسطین وقعی نمی‌گذارد و طرح‌های متعدد صلح که تاکنون به اجرا درآمده است بهره‌ای برای احقاق حقوق فلسطینیان نداشته است، چنانکه با وجود تعدد طرح‌های سازش از زمان تشکیل دولت جعلی اسرائیل تاکنون از جمله طرح کنفرانس ژنو در1967، قطعنامه 338 سازمان ملل در 1973، طرح بروکینز در 1975، قطعنامه 242 سازمان ملل در 1976، طرح کمپ دیوید در 1979، طرح کنفرانس مادرید در 1980، طرح فهد در 1981، طرح صلح ریگان در 1982 و طرح فاس در 1982، هنوز مشکل فلسطین به قوت خود باقی است. ثالثا طرح‌های سازش به‌رغم عدم بازدهی مثبت برای حل مشکلات منطقه، فلسطینیان را درگیر تبعات منفی ویرانگری کرده است از جمله اینکه اولا به وقت‌کشی در حل اساسی معضل اسرائیل در منطقه در لفافه طرح سازش و مذاکره طرفین انجامیده است، ثانیا به افزایش اعتبار بین‌المللی اسرائیل و به رسمیت شناخته‌شدن آن به عنوان یک کشور، در پشت میز مذاکره منتهی شده است. محصول مستقیم این تبعات منفی، تجدید قوای اسرائیل و تضعیف و انفعال قوای مردمی مبارز فلسطینی، ادامه جنایات رژیم صهیونیستی، توجیه حمایت‌های بین‌المللی، مواجهه اسرائیل با فلسطینیان از موضع قدرت و کسب‌امتیاز از موضوع طرح صلح بوده است. اگر طرح سازش امکان‌پذیر و اثربخش بود واکنش خودجوش مردمی و مقابله و مواجهه مستقیم با نیروهای اسرائیلی در قالب انتفاضه (انقلاب سنگ) در 1987به وقوع نمی‌پیوست. استمرار انتفاضه مهر تایید دیگری بر غیر قابل اعتماد بودن اسرائیل در عمل به تعهدات و افزایش روند تضییع حقوق مسلم فلسطینیان است. گسترش شهرک‌سازی برای یهودیان و تخریب منازل فلسطینیان و نفوذ ظالمانه به محدوده زمین‌های مربوط به آنها چه توجیهی جز این خواهد داشت که پایبندی به مفاد مذاکرات صلح برای اسرائیل محلی از اعراب ندارد. به این ترتیب مجموعه شرایط حاکم و سوابق تاریخی نشان می‌دهد تنها راه نجات فلسطین از وضعیت ناهنجار موجود حذف کامل اسرائیل از سرزمین‌های اسلامی و در اختیار گرفتن همه نقاط سرزمین فلسطین توسط مسلمانان آن منطقه است. «فلسطین از نهر تا بحر» شدیدترین پاتک جبهه اسلام علیه ترفند شوم تصاحب «از نیل تا فرات» صهیونیست‌هاست؛ ترجمه دیگری از ندای نجات‌بخش «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود».


Page Generated in 0/0058 sec