محمدمهدی تقوی: هر کس با نظریههای قدرت آشنا باشد، به خوبی میداند سیاستهای ماکیاولیستی در تضاد کامل با اسلام و آموزههای آن است. دین مبین ما هرگز اجازه نمیدهد برای حفظ قدرت، دست به هر کاری زد. اهانت، ترور شخصیت، مکر، نیرنگ و دروغهای مکرر. نیکولو دیبرناردو دیماکیاولی، مشهور به «نیکولو ماکیاولی» آنقدر بدنام است که هنوز در مباحثات و مناظرات سیاسی، گفتن اینکه کسی ماکیاولیستی عمل میکند، سخنی بسیار سنگین است؛ حتی اگر الگوی رفتاری خود آن فرد، ماکیاولی باشد هم دوست ندارد صراحتا به وی گفته شود مطابق آموزههای ماکیاولی عمل میکند. به عنوان مثال وقتی از رؤسایجمهوری آمریکا بپرسید: «شما از ماکیاولی پیروی میکنید»، یقینا توأم با دلخوری به شما پاسخ خواهند داد: ابدا! ولی هیچکس در این تردید ندارد که دیدگاههای رؤسایجمهوری آمریکا و سایر رهبران کشورهای مستکبر و استعمارگر و استحمارکننده سایر ملل دنیا، از ماکیاولی تأثیر پذیرفته و صرفا مجری سیاستهای ماکیاولیاند. مطابق فرمایشات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب، آمریکا مصداق اتم و اکمل استکبار است؛ پس از همین کشور و برخی جنایاتش مثال میزنیم. آمریکا وقتی صاحبان اصلی و مالکان قطعی این سرزمین (سرخپوستان) را به فجیعترین وجه نسلکشی کرد، زمانی که قرنها سیاهپوستان و رنگینپوستان را به بردگی همراه با شدیدترین و غیرانسانیترین وضع گرفت، وقتی در تهاجم به کشوری مانند ویتنام یا همین عراق و افغانستان مظلوم در همسایگی خودمان، اقداماتی کرد که وقتی امروز از داعش دیده میشود، همه منزجر میشوند مانند سوزاندن، پوست افراد را زندهزنده کندن و... آن روز که اقدام به بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی کرد، وقتی در چند ساعت پاناما را اشغال و رئیسجمهور آن را دستگیر و با خود به آمریکا منتقل کرد، وقتی کوبا را بیش از ۵۰ سال تحت شدیدترین تحریمهای ضدبشری قرار داد، زمانی که ۶۲ سال پیش دولت قانونی محمد مصدقالسلطنه را با کودتا ساقط کرد، وقتی دانسته به هواپیمای مسافری ایران موشک شلیک کرد و ۳۰۰ انسان بیگناه را در آسمان تکهتکه کرد، وقتی با به راه انداختن شورشهای مصنوعی در سوریه، این کشور را برای تأمینامنیت رژیم نامشروع صهیونیست به ویرانه مبدل کرد، زمانی که کشورهای تونس، مصر، لیبی، یمن و بحرین را به خرگاهآتش تبدیل کرد، آن وقت که بیاعتنا به ژست همراهی با متحدان خود از اتاق خواب آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم جاسوسی کرد و... و ۲ حادثه بسیار مهم؛ روزی که حتی جان رئیسجمهوریاش هم بیارزش دانسته شد و جاناف کندی نگونبخت، به طرز مشکوکی ترور شد- و هنوز هم با گذشت دهههای متمادی، نه قاتل معلوم است و نه علت قتل(!) ـ و زمانی که برای به راه انداختن نبرد علیه به اصطلاح تروریزم، ظاهراً توجیهی نداشت و برای آنکه بهانه جور شود، ۳۰۰۰ شهروند بیگناه و از همه جا بیخبرش را در برجهای دوقلو به شیوهای سینمایی قتلعام کرد، همه و همه در راستای اجرای این شعار ماکیاولی بوده و هست: «هدف وسیله را توجیه میکند»! کسب قدرت به هر وسیله ممکن و حفظ و گسترش آن به هر وسیله ممکنتر(!) تنها چیزی بود که فضای حاکم بر افکار ماکیاولی را پوشش میداد و وی به جز کسب، حفظ و گسترش قدرت، فکر دیگری نداشت؛ اگر گاه سراغ مذهب و اخلاق میرفت صرفا به دلیل استفاده ابزاری از آنها در راستای قدرت بود؛ مانند «جورج واکر بوش» رئیسجمهور پیشین آمریکا که با وجود معروفیت اثباتشده به شیطانپرستی، خود را فردی بسیار مؤمن به آموزههای حضرت مسیح(ع) مینمایاند. بوش به این توصیه مرادش، نیکولو ماکیاولی خوب عمل کرد: «هنگامی که نیاز باشد، فرمانروا باید خود را حامی دین و به ظاهر دیندار نشان دهد. در حقیقت برای «شهریار»، پرهیزکار به نظر آمدن بهتر است تا پرهیزکار بودن. شهریار به داشتن تمام فضایل محتاج نیست، تظاهر به داشتن آنها برایش مفید است». ماکیاولی معتقد است شهریار نباید پایبند ملاحظات اخلاقی باشد، چرا که هدف وسیله را توجیه میکند. برای رسیدن به مقصودش باید به هر کار پلیدی دست بزند اما باید وانمود کند و هر چه در توان دارد به کار برد تا دادگر و بخشنده جلوه کند.
در نظر ماکیاولی، آنچه اصل است، نگاه داشتن قدرت است و بس! بعضی چیزهایی که فضیلت به شمار میآیند به کار بستنشان سبب نابودی دولت میشود و عکس آن هم صادق است. دلیل توفیقهای ظاهری و شیطانی آمریکا نیز همین است که بدون پایبندی به هیچ چیز،کار خود را پیش میبرد. نه به وعدههایی که داده عمل میکند و نه به توافقات و تعهدات وقعی مینهد.