ایمان امینی: دوم ذیالحجه هر سال در تقویم یادآور سالروز میلاد شیخ شهید، مرحوم شیخ فضلالله نوری است. خوب یا بد، در تاریخ ما نام شیخ بیش از آنی که پیوند خورده با فقاهت و تدریس و منبر باشد، با واژهای به نام مشروطه پیوند خورده است. او که از موافقان ابتدایی مشروطه بوده است، پس از بروز انحرافاتی از سوی مشروطهخواهان، حمایت خود را از مشروطهخواهان برداشته و تز جدیدی را به عنوان «مشروطه مشروعه» مطرح کرد و اینجاست که ما میفهمیم جنگ روانی مال امروز و دیروز نیست! مخالفان شیخ با شانتاژ فراوان، او را انسانی به کلی مخالف با مشروطه معرفی کردند و سبب سبّ او را فراهم کردند.
شیخ در دفاع از خود میگوید: «من والله با مشروطه مخالفت ندارم. با اشخاص بیدین و فرقه ضاله و مضله مخالفم که میخواهند به اسلام لطمه وارد بیاورند. روزنامهها به انبیا و اولیا توهین میکنند و حرفهای کفرآمیز میزنند. علمای اسلام مأمورند برای اجرای عدالت و جلوگیری از ظلم. چگونه من مخالف با عدالت و مروج ظلم میشوم؟ من در همینجا قرآن را از بغل خود درآورده، قسم خوردم و قرآن را شاهد عقیدهام قرار دادم که مخالف مشروطه نیستم. معاندین گفتند این قرآن نبوده است، بلکه قوطی سیگار بوده، حال با همچو مردمی چگونه مخالفت نکنم؟ چگونه بیطرف شوم و سخنی نگویم؟ من مخالف اساس مشروطیت نیستم؛ بلکه اول کسی که طالب این اساس بود من بودم و فعلاً هم مخالفتی ندارم اما مشروطه به همان شرایطی که گفتم که قانون اساسی و قوانین داخلی مملکت باید مطابقت با شرع داشته باشد».
لذا میتوان فهمید که بحث مال امروز و دیروز نیست، هر دورهای یک آیتالله جنتی دارد برای خودش! با این تفاوت که مرحوم شیخ در مقام پیشنهاددهنده بود و آیتالله در مقام صیانتکننده. اتفاقا در ریشههای تفکر به وجود آمده برای مرحوم شیخ در باب مشروطه مشروعه رد پای پسر آیتالله هم دیده میشود. وزیر محترم فرهنگ را میگویم، البته نه خودش را بلکه حوزهاش را. شیخ در جایی میفرماید: «سال گذشته از سمت فرنگستان سخنی به مملکت ما سرایت کرد... اما در عمل، لفظ اسلامی را از حکم مشروطه برداشتند و در مجلس گفته شد که ما مشروعه نمیخواهیم. روزنامهها و شبنامهها در سب علمای اعلام و طعن در احکام اسلام و اینکه باید در این شریعت تصرفات کرد و فروعی را از آن تغییر داده، تبدیل به احسن و انسب کرد و آن قوانینی که به اقتضای 1300 سال پیش قرار داده شده، باید با اوضاع روز تطبیق داده شود، از قبیل اباحه مسکرات و اشاعه فاحشهخانهها... میخواهم بدانم در مملکت اسلامی، که دارای مجلس شورای ملی است، آیا قوانین آن مجلس اسلامی باید مطابقت با قانون محمد بن عبدالله(ص) داشته یا مخالف با قرآن و کتاب آسمانی باشد؟» و شیخ برای جلوگیری از این عدم تطابق، اعتقاد به تشکیل یک «انجمن» داشت: «مقرر است در هر عصری از اعصار انجمنی از طراز اول مجتهدان و فقهای متدینان تشکیل شود که قوانین موضوعه مجلس را قبل از تأسیس، در آن انجمن علمی به دقت ملاحظه و مذاکره نمایند. اگر آنچه وضع شده مخالف با احکام شرعیه باشد، عنوان قانونیت پیدا نخواهد کرد و امر انجمن علمی در این باب مطاع و متبع است و این ماده ابدا تغییرپذیر نخواهد بود».
تشکیل این انجمن در عصر ما تحقق یافته است اما گویا کسانی که به زعم خودشان خیلی هم قانون را میدانند، نمیخواهند این شورا را که پایش خون ریخته شده علما مشهود است برتابند.
از ابتدای انقلاب آنچنان هجمهای به شورای نگهبان میشد که ناچار ولی جامعه باید وارد صحنه شده و بگوید: «هرکس میگوید رای شورای نگهبان کذاست، مفسد است.» و امروز نیز هجمهها کار را به آنجا رسانید که ولی جامعه محکم بایستد و رای شورای نگهبان را مصداق حقالناس بداند. آری! امروز دفاع از شورای نگهبان نه اینکه فقط صیانت از قانون باشد، دفاع از حق مردم است. آنچنان که دفاع از رای مردم وظیفه است. دفاع از حق امت اسلام است و شاید برای دشمنانی که نام شورای نگهبان را معادل نام جنتی دانسته و برای پس از او خیالها در سر دارند به معنی دفاع از آیتالله باشد...