printlogo


کد خبر: 145700تاریخ: 1394/6/28 00:00
ماجرای رضاخان و بلیت نمایش

رضاخان با صدور اعلانی از همه برپاکنندگان نمایش خواست برای وی بلیت تماشای نمایش نفرستند، چرا که وی نه فرصت تماشای آن را دارد و نه حقوقش1 کفاف خرید بلیت را می‌دهد2. متن کامل اعلان رضاشاه بدین شرح است: «از تمام اشخاصی که درصدد دادن نمایش بر می‌آیند، عموماً خواهشمندم که برای اینجانب بعد از این بلیت نفرستند، زیرا علاوه بر آنکه مجال ورود در نمایش‌ها را ندارم، حقوق اداری من نیز کفاف قیمت بلیت و تأدیه آنها را نخواهد کرد و در موقع لازمه برای خدمت معارف هرچه را لازم بدانم مستقیماً اقدام خواهم نمود. وزیر جنگ رضا»
1ـ به هنگام مسافرت محمد‌رضا پهلوی به انگلیس در تیرماه 1327 ش، خبر زیر درباره سرنوشت دارایی رضاخان در جراید آن زمان منتشر شد: «به نوشته تریبون‌دوناسیون در لندن راجع به دارایی رضاخان که در بانک انگلیس توقیف شده است نیز گفت‌وگو بود، انگلیسی‌ها موافقت کردند که مخفیانه قسمتی از این دارایی از توقیف خارج شود و در عوض امتیاز بانک شاهنشاهی در ایران تجدید شود، زیرا برای شرکت نفت ایران و انگلیس مشکل است بدون وجود یک بانک انگلیسی که از وی حمایت کند به کار خود ادامه دهد. از طرف دیگر انگلیسی‌ها موافقند که به شاه کمک کنند تا به وسیله ثروتش بتواند دوباره رژیم گذشته را برقرار کند و برای این کار منتقل کردن دارایی پدرش به او بهترین وسیله است. به همین منظور است که شاه باید به سوییس مسافرت کند (زیرا مقداری از آن ثروت پدری در سوییس است) اینهاست علت مسافرت اعلی‌حضرت به اروپا...».
اما شمس پهلوی فرزند رضا شاه در این باره چنین اظهار نظر کرد: سخنان رضاشاه خطاب به دکتر محمد سجادی: «دکتر من یقین دارم وقتی پا را از مملکت به خارج نهادم، همه جا خواهند گفت و خواهند نوشت که در بانک‌های خارج نیز وجوه بیشماری داشته و این پول‌ها را برای چنین روزی ذخیره کرده بودم ولی اینطور نیست، من به جرأت می‌گویم نه در بانک‌‌های خارج و نه در بانک‌های داخله ـ جز بانک ملی ـ وجهی ندارم».
برای اینکه به درستی و نادرستی این اظهارات پی ببریم به خاطرات مستند و معتبر ارتشبد فردوست اشاره می‌کنیم: در زمان خروج رضاخان از کشور در شهریور 1320 ش، در اصفهان ابراهیم قوام به رضاخان می‌گوید: شما که ایران را ترک می‌کنید، تکلیف مایملک‌تان چه می‌شود؟ لازم است که تکلیف آنها را روشن کنید. رضاخان با قوام صحبت‌هایی می‌کند و می‌گوید که بنویسید. محضرداری را خبر می‌کنند و رضاخان دیکته می‌کند که آنچه دارم، اعم از منقول و غیرمنقول را به ولیعهد واگذار می‌کنم. قوام هم تصحیحاتی انجام می‌دهد و رضا امضا می‌کند. سپس رضاخان به سمت کرمان حرکت می‌کند و قوام‌الملک به سوی تهران، قوام نامه را به فروغی داد و او هم در روزهای بعد در مجلس قرائت کرد.
رضاخان در طول سلطنتش تمام املاک مرغوب شمال را به زور سرنیزه به نام خود کرد. البته گاهی هم پول مختصری به عنوان بهای آن می‌داد. املاک را به منطقه‌های مختلف تقسیم کرد و در هر منطقه یک افسر گمارد و کل املاک او را سرلشکر کریم آقاخان بوذرجمهوری اداره می‌‌کرد. در سال 1319 ش، یک سال قبل از رفتن رضاخان از ایران، صورتحساب عیادی خالص سالانه املاک پهلوی 62 میلیون تومان بود که همه اینها را به محمد‌رضا منتقل کرد و سایر اولاد او بی‌نصیب ماندند. بعدها آنها به رضاخان شکایت کردند و او نیز به محمد‌رضا نوشت که کاخ‌های فرزندان را به آنها انتقال دهد و علاوه بر آن به هر کدام یک میلیون تومان بپردازد که سریعاً انجام شد... اگر می‌خواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد یا پیشنهادی را تصویب کند، بهتر بود قبل از شروع نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح می‌‌کردید و مطمئن بودید که کارتان انجام می‌شد... رادیو بی‌بی‌سی در آن هنگام، 3 روز متوالی درباره املاک رضاخان صحبت می‌کرد و می‌گفت بزرگ‌ترین خدمتی که رضاخان به مملکتش کرده غصب همه ‌اموال مردم شمال است! حال این سوال مطرح می‌شود، چگونه کسی که پول تهیه بلیت تماشای یک نمایش را نداشته است [اگر چه این هم یک ادعای خلاف واقع و اغراق‌آمیز بود] این ثروت را به دست آورده بود؟
پی‌نوشت:
1ـ (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 112 و 111، گذشته چراغ راه آینده است، ص 463 و 464، تاریخ 20 ساله ایران، ج 8، ص 96ـ 87 و 423 و 422)
2ـ روزنامه ایران، 4/10/1300، ص 1.


Page Generated in 0/0054 sec