printlogo


کد خبر: 145965تاریخ: 1394/7/1 00:00
مأموریت على(ع) در اعلان‌ برائت از مشرکین

سال نهم هجرت رو به اتمام بود و ماه ذى‌حجه و ایام حج فرا مى‏رسید. شهر مکه پس از اینکه به دست پیغمبر(ص) اسلام فتح شد در برابر اسلام تسلیم و خاضع گردید و بت‌ها در هم شکسته شد و حاکم شهر مکه نیز از طرف پیغمبر(ص) اسلام تعیین مى‏شد  و خلاصه از نظر سیاسى و ادارى به دست مسلمانان اداره مى‏شد اما با تمام این احوال هنوز افراد مشرک و بت‏پرست در مکه و اطراف آن بسیار بودند که به همان آیین شرک و بت‌پرستى روزگار به سر مى‏بردند و حتى در انجام مراسم حج و طواف و... آزادانه طبق آیین خود آنها را انجام مى‏دادند. در این سال آیات سوره برائت که متضمن دستور نقض قرارداد با مشرکان و رسوا کردن منافقان و متخلفان جنگ تبوک بود بر پیغمبر(ص) اسلام نازل شد و رسول‌خدا(ص) مأمور شد به وسیله‏اى آنها را بر مشرکان ابلاغ کند و جلوى مراسم غلط و عادات زشت آنها را که به عنوان حج و طواف انجام مى‏دادند بگیرد و شهر مکه و مراسم حج را از آلودگى به شرک و بت‌پرستى پاک سازد و اساسا مشرکان جزیره‌00‌العرب و کسانى که با پیغمبر(ص) پیمانى ندارند تکلیف خود را از آن تاریخ تا 4 ماه دیگر براى انتخاب مذهب حق و پذیرفتن حکومت اسلام روشن کنند... (1).
رسول خدا(ص) ابوبکر را با گروهى که برخى شماره آنها را تا 300 نفر نوشته‏اند، مأمور کرد به حج‏ برود و آیات مزبور را در اجتماعات حاجیان بر مردم قرائت کند.
ابوبکر براى انجام مأموریت ‏خود حرکت کرد ولى پس از رفتن آنها چیزى نگذشت که جبرئیل(ع) بر پیغمبر(ص) نازل شد و این فرمان را از جانب خداى تعالى درباره ابلاغ آیات برائت‏ به آن حضرت ابلاغ کرد که خدا مى‏فرماید: «لا یؤدى عنک الا انت او رجل منک‏». [این آیات را کسى از سوى تو جز خودت یا مردى که از تو باشد شخص دیگرى نباید ابلاغ کند.] رسول خدا(ص) به دنبال نزول این فرمان على(ع) را طلبید و به او دستور داد بر شتر مخصوص خود سوار شود و به دنبال ابو‌بکر برود و آیات را از او بگیرد و این مأموریت مهم و خطرناک را خود او انجام دهد.
على(ع) با چند تن که از آن جمله
جابر بن‌عبد‌الله بود به دنبال ابوبکر حرکت کرد و به اختلاف نقل در«ذى‌الحلیفه‏»یا در«روحاء» یا در«جحفه‏» به او رسید و آیات را از او گرفت تا به مکه ببرد و آنها را که به عنوان قطعنامه‏اى از طرف پیغمبر(ص) اسلام براى مشرکان و کافران بود بر حاجیان ابلاغ کند.
از روایات این داستان به دست مى‏آید که امیرالمؤمنین(ع) علاوه بر ابلاغ آیات برائت، مأمور به ابلاغ چند دستور دیگر نیز شده بود که در آیات برائت نبود، چنانکه در روایتى از آن حضرت نقل شده که فرمود: من مأمور به ابلاغ چند دستور شده بودم:
1- کسى جز افراد باایمان نباید داخل کعبه شود. 2- کسى حق ندارد با بدن برهنه طواف کند. 3- از این به بعد هیچ مشرکى حق ندارد به مسجدالحرام وارد شود. هر کس با رسول خدا(ص) عهد و پیمانى دارد تا پایان مدت، عهد و پیمانش محترم و پابرجاست و هر کس پیمانى و عهدى ندارد 4 ماه مهلت دارد تا تکلیف خود را روشن کند. و بدین ترتیب معلوم مى‏شود که دایره مأموریت على(ع) وسیع‌تر از ابلاغ آیات برائت ‏بود، زیرا از موضوع داخل نشدن افراد بى‏ایمان در کعبه و جلوگیرى از طواف کردن با بدن برهنه، در آیات برائت ذکرى نشده بود، گذشته از آنکه در خود روایت ‏بالا و وحى الهى که درباره ماموریت مزبور فرموده بود: «لا یؤدى عنک الا انت او رجل منک‏» این مأموریت مقید به ابلاغ آیات برائت ‏بالخصوص نشده و نامى از مأموریت‏ خاصى به میان نیامده است، و به هر صورت یکى دیگر از دلایل قطعى و مسلم خلافت ‏بلافصل على(ع) نیز از این روایات به دست می‌آید. و به هر صورت على(ع) به دنبال انجام مأموریت ‏به مکه آمد و آنچه را مأمور به ابلاغ آن شده بود با کمال شجاعت و ایمان و با صدایى رسا و محکم در اجتماعات مکه و منا به مردم ابلاغ کرد و با تمام خطرهایى که ابلاغ این مأموریت ‏براى او داشت در میان نگاه‌هاى تند و خشم‌آلود و چهره‏هاى غضبناک مشرکان مأموریت‏ خود را با شمشیر برهنه‏اى که در دست داشت‏ به مردم ابلاغ کرد.
پى‏نوشت‏ها:
1- براى اطلاع کافى از مضمون کامل آیات مزبور لازم است آیات اول سوره برائت را به دقت مطالعه و به تفسیر و شرح آنها مراجعه کرد و شاید با مراجعه به کتاب تفسیر المیزان، ج 9، صص 165 به بعد و دقت در ایرادها و پاسخ‌ها از مراجعه به کتاب‌هاى دیگر بى‏نیاز شوید.
منبع: زندگانى حضرت محمد(ص)،
 رسولى محلاتى


Page Generated in 0/0049 sec