وحید هاشمیان را در حال حاضر میتوان جزو معدود بازیکنان فوتبال ایران دانست که همه مراحل را یک به یک طی کرده و اکنون با داشتن بالاترین مدرک مربیگری فوتبال دنیا، جزو تحصیلکردهترینهاست، اما عجیب نیست که هاشمیان با مدرک پرولایسنس فوتبال آلمان جایی در فوتبال ایران ندارد. مهاجم سابق تیم ملی و باشگاه بایرن مونیخ در گفتوگو با «وطن امروز» میگوید تا وقتی «ناکاربلدها» در سیستم ورزش ایران هستند،جایی برای امثال او نیست. در ادامه مصاحبه ما با وحید هاشمیان را میخوانید.
***
ابتدا میخواهیم درباره آخرین وضعیت خودتان صحبت کنید. در حال حاضر که در آلمان به سر میبرید، آیا فعالیتی مرتبط با فوتبال دارید؟
حدود 4 ماه پیش بود که مدرک مربیگریام را از فدراسیون فوتبال آلمان دریافت کردم. بعد از اینکه مدتی به جایی مسافرت نکرده بودم به ایران آمدم تا به کارهای شخصیام بپردازم. با یکی، دو تیم هم مذاکراتی انجام دادم اما برای همکاری به نتیجه نرسیدیم. فعلا در بعضی از همایشها یا دورههای کوتاه مربیگری شرکت میکنم. من همه بازیهای فوتبال را دنبال میکنم و در اوقات فراغتم کتابهای مرتبط با فوتبال را مطالعه میکنم. در حال حاضر هم کارهایی انجام میدهم که در آینده با فوتبال مرتبط خواهد بود.
شما بالاترین مدارک مربیگری را در اختیار دارید چرا با وجود این همه تجربه در فوتبال ایران به مربیگری ادامه نمیدهید؟
مدتی قبل صحبتهایی درباره کار من در فوتبال ایران انجام شد اما به خاطر اینکه خانواده من در آلمان زندگی میکنند دوست داشتم شروع کارم از آلمان باشد. قبلا که مجرد بودم فوتبال همه زندگی من را تشکیل داده بود اما الان که ازدواج کردهام و خداوند به من فرزند داده، خانوادهام برایم در اولویت هستند برای همین خیلی از انتخابهایم را با نظر خانوادهام انجام میدهم.
شما و همین طور مهدی مهدویکیا دوران مربیگری را به صورت اصولی و از پایه آغاز کردید و سعی داشتید این کار را اصولی یاد بگیرید. دلیلش چه بود؟
من همان طور که در فوتبال پله پله بالا آمدم و تلاش کردم، هدفم این بود که در مربیگری هم همین گونه پیشرفت کنم. در فوتبال آلمان هم غیر از این نیست و به شما اجازه نمیدهند که بخواهید غیراصولی کار مربیگری را آغاز کنید. شما حتی اگر فوتبالیست بزرگی هم باشید، باید درجات مربیگری را پله پله پشت سر بگذارید تا بتوانید در آینده مربیگری کنید. اینکه من کار مربیگری را از پایه و اصولی آغاز کردهام ابتدا به خاطر علاقه خودم بود و پس از آن سیستم فوتبال آلمان به گونهای بود که نمیتوانستم غیر از این کار دیگری انجام دهم. من مربیگری A و B خود را از آلمان گرفتهام و پس از اینکه فوتبالم را کنار گذاشتم 14 ماه در لیگ 5 آلمان مربیگری کردم زیرا برای امتحان ورودی پرولایسنس باید در تیمی مدتی مربیگری میکردم. در حال حاضر هم که مدرک مربیگریام را گرفتهام سعی دارم با نظر خانوادهام تیمی را برای مربیگری انتخاب کنم.
چرا در فوتبال ایران وقتی بازیکنان فوتبال را کنار میگذارند، نمیتوانند اصولی دورههای مربیگری را پشت سر بگذارند.
وقتی بازیکنان در فوتبال ایران از فوتبال خداحافظی میکنند، جایی نیست که آنها بروند و دورههای مربیگری را به صورت اصولی یاد بگیرند. نباید به خاطر اینکه آنها کار را اصولی یاد نمیگیرند بازیکنان را هدف قرار بدهیم. باید برای کسانی که میخواهند مربیگری را یاد بگیرند امکانات و شرایط لازم فراهم شود. سیستم آموزش مربیگری ما باید قویتر شود.
پس سیستم آموزش مربیان در ایران ایراداتی دارد، درست است؟
بله، آموزش مربیان در فوتبال ایران با ایراداتی مواجه است. باید افرادی پای کار بیایند که خودشان مدرس فوتبال هستند تا بتوانند جوانان ما را خوب آموزش بدهند. البته باید شرایط به گونهای باشد که کسی نتواند با رابطه تیم بگیرد. اگر اینگونه شود همه مجبور میشوند واقعا کار یاد بگیرند.
نکته جالبی در مورد شما وجود دارد و آن این است که هر وقت به ایران میآیید به میدان انقلاب میروید و در آنجا کتابی میخرید تا مطالعه کنید. چه چیزی باعث شده که شما به مطالعه علاقهمند باشید؟
بله، گاهی اوقات که به ایران میآمدم برای خرید کتاب به میدان انقلاب میرفتم. به خاطر اینکه کتابهایی که مد نظر من بود گاهی اوقات در جاهای دیگر وجود نداشت. زمانی که با تیم هم در اردوها بودم و به مسافرت میرفتم و اوقات فراغتی داشتم حتما مطالعه میکردم. کتابهایی که من مطالعه میکنم در زمینههای مختلف است. البته من کتابخوان ماهری نیستم با این حال سعی میکردم همیشه مطالعه کنم. مطالعه کردن باعث میشود شما دید بهتری نسبت به زندگی پیدا کنید. به اعتقاد من یک فوتبالیست باید مطالعه کافی داشته باشد تا نسبت به موضوعات مختلف اطلاعات کافی در اختیارش باشد.
با این حساب به فوتبالیستهای ایرانی توصیه میکنید که مطالعه داشته باشند؟
من به کسی توصیهای نمیکنم. هر کسی دیدگاههای خودش را دارد. شاید فردی دوست داشته باشد موزیک گوش کند. یک فرد دیگری دوست دارد اوقات فراغتش را با نرمافزارها سپری کند. هر کسی میتواند کارهای اوقات فراغت خود را خودش انتخاب کند. جهانبینی من اینگونه است.
نکته جالب دیگری که در مورد شما وجود دارد این است که در تهران کمتر رانندگی میکردید و اکثر اوقات به وسیله آژانس در شهر تردد داشتید. این کار دلیل خاصی دارد؟
در کل من از رانندگی کردن خوشم نمیآید. بنابراین سعی میکنم کمتر رانندگی کنم. هنوز هم که به ایران میآیم، یا به وسیله آژانس تردد میکنم یا با وسیله نقلیه دوستانم به این ور و آن ور میروم. البته باید بگویم به خودرو علاقهای ندارم. من در آلمان هم کمتر رانندگی میکنم و بیشتر اوقات به وسیله مترو و وسایل نقلیه عمومی در شهر تردد میکنم. ایستگاه قطار نزدیک منزل ماست و به همین دلیل بیشتر اوقات از این وسیله استفاده میکنم. گاهی اوقات هم که هوا مساعد باشد مسافتهای کوتاه را پیادهروی میکنم.
اگر به 20 سال قبل بازگردید باز هم به فوتبال ادامه میدهید یا شغل دیگری را انتخاب میکنید؟
از کودکی چندین شغل را دوست داشتم اما پس از اینکه متوجه شدم در فوتبال استعداد دارم همه انرژیام را در این رشته گذاشتم. فکر میکنم تا اندازهای به هدفی که میخواستم رسیدهام. هیچ وقت دوست ندارم به گذشته بازگردم زیرا مسیری طی شده است و در مقاطع مختلف بهترین تصمیم را گرفتهام.
وحید هاشمیان به سقف آرزوهای فوتبالیاش رسیده است؟
فوتبال سقفی ندارد و هر کسی میتواند به هر آنچه که میخواهد برسد. من تا آنجا که میتوانستم تلاش کردم تا به اهدافم برسم. البته به خیلی از مسائل و خواستههایی که داشتم نرسیدم اما زندگی همین است و به هرچه که بخواهید نمیرسید. گاهی اوقات چیزهایی میخواهید که حق شما نیست اما به خاطر مسائلی به آن دست پیدا میکنید و گاهی اوقات هم به بعضی از مسائلی که دوست دارید نمیرسید. امیدوارم خودم و خانوادهام همیشه سلامت باشیم زیرا من به آینده امیدوارم.
از شما به عنوان یک فوتبالیست موفق در محافل فوتبالی یاد میشود. شاید یکی از رموز موفقیت شما سالم زندگی کردن است. نظر خودتان در این باره چیست؟
مهمترین فاکتور برای یک فوتبالیست بدن سالم است، یعنی یک ورزشکار باید از نظر تغذیه و استراحت شرایط خوبی داشته باشد. البته فکر سالم هم تاثیرات زیادی در موفقیت یک ورزشکار دارد. اگر میخواهیم در کاری موفق باشیم باید روی آن کار تمرکز لازم را داشته باشیم. به طور مثال وقتی میخواهید تحصیل کنید باید همیشه فکر و ذکرتان تحصیل باشد. بر همین اساس اگر فوتبالیستی هم میخواهد موفق شود باید فکر و ذکرش تمرین باشد. پشتکار و داشتن اراده زیاد هم تاثیر مستقیم با موفقیت یک فوتبالیست دارد. پیروزیها و همینطور مقامهایی که آنی به دست میآید نباید یک ورزشکار را بیانگیزه کند. او باید همیشه حس رقابت داشته باشد.طبیعتا مسائلی چون شانس و همین طور دوستان و اطرافیان تاثیراتی در روند زندگی یک ورزشکار دارند. آلمانیها مثالی دارند که میگویند باید در زمان مناسب در جای مناسب باشیم.
خیلی از اهالی فوتبال دوست دارند روزی شما را روی نیمکت یکی از تیمهای لیگ برتری ببینند تا تجربیاتتان را در لیگ ایران بکار بگیرید. آیا میتوان امیدوار بود که شما روزی در یکی از تیمهای ایرانی مربیگری کنید؟
من همیشه دوست دارم به فوتبال ایران کمک کنم اما این را بدانید اگر فردی میآید باید بتواند کمک کند یعنی باید شرایط فراهم باشد تا بتوانیم کمک کنیم. اما متاسفانه آدمهای غیر متخصص و ناکار بلد در فوتبال ایران بسیار زیاد هستند. آنها سالهاست باعث شدهاند فوتبال ما روند کند رو به بدی را طی کند.
به عنوان سوال پایانی، آیا برای بهبود روند آموزش مربیان فوتبال ایران پیشنهادی دارید؟
نه، زیرا سالهاست در مورد این مسائل و فوتبال ایران صحبت کردهام اما الان مدتی است فهمیدهام صحبتهایم بیهوده است به همین دلیل نه انتقادی به این مجموعه دارم نه پیشنهادی را مطرح میکنم. امیدوارم آنها که در راس هستند بتوانند تصمیمات خوبی برای فوتبال ایران بگیرند.