در سالهای اخیر مهاجرت به یکی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی استان اردبیل تبدیل شده است، پدیدهای که صرفاً بروز آن طرح میشود و دلایل و چرایی وقوع آن مورد بررسی قرار نمیگیرد. به گزارش مهر، براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰، در دوره زمانی سالهای ۸۵ تا ۹۰ درمجموع ۲۶ هزار و ۳۹۱ نفر از سایر استانهای کشور به استان اردبیل مهاجرت کردهاند. براساس آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران در مقابل رقم مهاجرپذیری که به نظر میرسد قابلتوجه است در بازه زمانی یادشده ۴۰ هزار و ۳۰۶ نفر نیز از استان اردبیل به استانهای دیگر مهاجرت کردهاند. بدون در نظر گرفتن مهاجرانی که از خارج کشور آمدهاند یا از استان به خارج کشور رفتهاند و همچنین بدون لحاظ مهاجرانی که محل اقامت آنها نامعلوم است، استان اردبیل بیشتر مهاجرفرست بوده است تا مهاجرپذیر؛ روندی که در سالهای بعد و تاکنون تداوم دارد. در مقایسه وضعیت شهرستانهای دهگانه استان مشاهده میشود که تنها شهرستان مهاجرپذیر استان شهرستان نیر است و در سایر شهرستانها مهاجرفرستی بر مهاجرپذیری غلبه دارد. با اینوجود وجه جدید مهاجرت در استان اردبیل با توجه به اینکه بیش از ۳۶ درصد از جمعیت آن در روستاها ساکن هستند به مهاجرت از روستاها به شهرها مرتبط است؛ چه مهاجرتهایی که در داخل استان انجام میشود و چه مهاجرتهایی که از روستاهای استان به استانهای دیگر از جمله استان تهران و استانهای جنوبی به ثبت میرسد. مهاجرتهای تکاندهنده که بارها از سوی مسؤولان استانی طرحشده و اغلب دلایل قابلتوجهی پشت پرده دارد موجب تغییر موازنه جمعیتی شده است به طوری که اخیراً فرماندار اردبیل از فاصله گرفتن جمعیت مرکز استان با شهرهای دیگر هشدار داد. با وجود اهمیت این موضوع، بررسی علل مهاجرت از روستا به شهر اغلب مورد غفلت است و صرفاً نبود شغل مطرح میشود، این در حالیکه کارشناسان دیدگاه دیگری دارند و معتقدند مهاجرت چندوجهی است و نمیتوان در یک یا 2 علت آن را محصور کرد. اصغر منافزاده، کارشناس بازار در پاسخ به اینکه شاخصههای مهاجرت روستا- شهر چیست و کدامیک بر دیگری برتری دارد؟ گفت: بررسیها نشان میدهد علل مهاجرت روستا- شهر در 4 شاخص اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جمعیتشناسی و طبیعی- کشاورزی خلاصه شده است اما اگر از بین این علتها بخواهیم برجستهترین را جدا کنیم باید گفت علت اقتصادی بیشترین فراوانی را از آن خود کرده و بیش از
۵۰ درصد عوامل مهاجرت روستا- شهر را در بر میگیرد. وی اضافه کرد: بین عوامل اقتصادی، کمبود تسهیلات در روستا و بیکاری از بقیه مهمترند. میتوان گفت با ارائه امکانات و تسهیلات مورد نیاز برای روستاها بویژه با در نظر گرفتن انتظارات نسل جوان و ایجاد اشتغال در روستاها میتوان از هجوم بیرویه این مهاجران به شهرها جلوگیری کرد. بیشترین مهاجرت از سوی نسل جوان انجام میشود، پس تأمین نیاز این نسل اهمیت ویژهای دارد. این کارشناس افزود: عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز از نظر فراوانی دومین علت تبیین کننده مهاجرت روستا- شهر است. هرچند دستهبندی عوامل اجتماعی و فرهنگی بسیار مشکل است ولی مسلماً نبود مراکز دانشگاهی و کمبود مقاطع تحصیلی آموزشوپرورش بویژه در مقطع متوسطه در روستاها، کمبود امکانات تفریحی و سرگرمی و فقر برنامههای فرهنگی میتواند از عوامل قابلتوجه باشد. علاوه بر این منشأ مهاجرتهای زنجیرهای را میتوان در 2 عامل اجتماعی و فرهنگی جستوجو کرد بهطوریکه براساس آمارهای استخراجشده حدود ۳۰ درصد مهاجرتهای ناشی از عوامل اجتماعی و فرهنگی بهواسطه تبعیت از اقوام و ارتباط با شهر صورت میگیرد. وی در پاسخ به اینکه چه عاملی مهاجرت گسترده و گروهی را در روستاها تشدید میکند؟ تصریح کرد: ازجمله عوامل اجتماعی که با کاهش آن میتوان از مهاجرتهای بیرویه روستاییان به شهرها جلوگیری کرد، اختلافات محلی در روستاهاست. اختلافات محلی حتی میتواند باعث مهاجرتهای دستهجمعی روستاییان نیز شود. درعینحال نباید نسبت به عامل جمعیتشناسی که ۶/۶ درصد علل مهاجرت روستا- شهر را تبیین میکند، بیتوجه بود. وی افزود: عوامل طبیعی و کشاورزی بیشتر حول محور آبوخاک میچرخد. حق نسق (آبوخاک) در جوامع روستایی ازلحاظ اقتصادی، اجتماعی و... تعیینکننده است و نوسانات در این حق میتواند تغییراتی را در رفتار کشاورزان به وجود آورد، بنابراین یکی از راههای جلوگیری از مهاجرت کشاورزان به جوامع شهری، تهیه زمین و آب کافی و مناسب برای این قشر روستایی است. در مجموع میتوان گفت نقش عوامل دافعه روستایی در مهاجرت روستا- شهر بیشتر از سایر عوامل بویژه عامل جاذبه شهری است. برخلاف تصور عمومی که زرقوبرق شهری را عاملی مهم در مهاجرت روستاییان به شهر میداند، نقش دافعههای روستایی تعیینکنندهتر است. به عقیده بنده، مهاجران روستا- شهر در اثر دافعههای روستایی است که مجذوب جوامع شهری میشوند.