printlogo


کد خبر: 146316تاریخ: 1394/7/8 00:00
از منا بنویسم...

حامد عسکری:
وضو گرفته‌ام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زده‌ام تا که از منا بنویسم

به استخاره نشستم که ابتدای غزل را
ز مانده‌ها بسرایم؟ ز رفته‌ها بنویسم؟

نه عمر نوح نه برگ درخت‌های جهان هست
بگو که داغ دلم را کی و کجا بنویسم؟

مصیبت «عطش»و «میهمان‌‌کشی» و «ستم» را
سه مرثیه‌ست که باید جداجدا بنویسم

چگونه آمدنت را به جای سر در خانه
به خط اشک به سردی سنگ‌ها بنویسم؟

چگونه قصه مهمان‌کشی سنگدلان را
به پای قسمت و تقدیر یا قضا بنویسم؟

منا که برف نمی‌آید این سپیدی مرگ است
چه‌سان زمرگ رفیقان با صفا بنویسم؟

خبر زتشنگی حاجیان رسید و دلم گفت:
خوش است یک دو خطی هم ز کربلا بنویسم:

نمانده چاره به جز اینکه از برادر و خواهر
یکی به بند و یکی روی نیزه‌ها بنویسم

نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه ساله
چه را ز ناله زنجیر و زخم پا بنویسم

به روضه‌خوان محل گفته‌ام غروب بیا تا
تو از خرابه بخوانی...من از منا بنویسم...


Page Generated in 0/0061 sec