عکاسی، هنر برخورد پدیدهها از فیلتر نگاه آدمی است و هر آنچه از تفکر به قاب تماشا درمیآید. برای تحلیل عکسهای هنری باید دریچههایی مختلفی از فلسفه تا روانشناسی را دنبال کرد. در این میان مجموعه عکسهای صمد قربانزاده، پیشگویی یک حقیقت است با بیان تصویر. عکسهایی که یکی از مهمترین دغدغههای فلسفی انسان روی زمین را برای بیننده تجسم میبخشد؛ آگاهی به سرانجام بشر و چگونگی پایان جهان. در بخشی از متن نوشته شده برای کاتالوگ نمایشگاه عکسهای صمد قربانزاده با عنوان «موقعیت منجمد» به قلم علیرضا میرزایی آمده است: «عنصری که نقش وحدتدهنده آخرین مجموعه صمد قربانزاده را به دوش میکشد دودی است که در دوردستهای قاب عکاس خودنمایی میکند. دودی از آتشی برافروخته که به مثابه مازاد و تهمانده یک فاجعه رخ داده عمل میکند. فاجعهای در حال رخ دادن است اما در دوردستها. ما از ابعاد، شدت، میزان وچرایی آن بیاطلاعیم. عکاس ترجیح داده است برای کم کردن شدت هراسِ آن، خودِ رخداد را از چشم بینندگان و اشخاص درون عکس پنهان کند. آنچه مانده است پسماند فاجعه است که در نقش مازادی تهدیدکننده هم خود فاجعه را گوشزد میکند و هم نظم نمادینِ سست و لرزانی را که هر لحظه در حال فروریختن است». در عکسهای صمد قربانزاده پارهای از نشانههای وقوع آخرالزمان از دیدگاه کلام خدا تصویرسازی شده است. دود سیاهی که در آسمان عکسهای او دیده میشود همان «دخان مبین» است که در آستانه رستاخیز بر اثر انفجاری سهمگین فضا را فراخواهد گرفت. همچنین تصویر آدمهایی حیران از اتفاق مهیبی که در اطرافشان رخ داده است و نگران و بیهدف به نقطهای خیره شدهاند. در عکس دیگری کودکی تنها و فراموششده در میان کپههای آتش در مکانی غریب سرگردان است. در جهان عکسهای قربانزاده، نوعی معرفت شاعرانه در سَریان است. انگار خودِ حقیقت، عکاس را برای نمایش حضورش انتخاب کرده و آنچه را برای ابراز وجودش نیاز داشته، در عکسهای او به ظهور رسانده است. اما انسان به امید زنده است. در عکسی که آدمها از شکافی به بیرون از کادر تصویر نگاه میکنند یا عکسی که چند نفر رو به آسمان دارند، بعید است کورسوی امیدی در دلشان روشن نباشد برای ادامه حیات و بهبود شرایط پیشآمده، یا در عکسی که کودکی بادکنکی در دست دارد و خیره به بیننده، انگار به ادامه بازیاش امید دارد؛ در میان خرابهها و انفجارهای هولناک هنوز بادکنک او نترکیده است. در قرآن آمده است: «در آن روز (قیامت) همه چیز پس از ویرانی نو میشود و انسان با شرایط تازه در عالمی نو گام مینهد. عالمی که همه چیزش با این عالم متفاوت است».