گروه فرهنگ و هنر: حراج آثار هنری در همه کشورهایی که شرایط عرضه و تقاضایی متقابل برای چنین بستری دارند در روالی کارشناسی شده از روند برگزاری حراج و نحوه قیمتگذاری آثار و چگونگی اجرای آن صورت میگیرد. این مساله در ایران چند سالی است که در شکلی تقلیدی از حراجهای بینالمللی صورت میگیرد. نخستین «حراج تهران» کار خود را با فروش 2 میلیارد و 150 میلیون تومان پایان داد و دور دوم و سوم هم به ترتیب با اعداد 6 میلیارد و 545 میلیون و
13 میلیارد تومان پایان یافت، در حالی که خردادماه سال 1394 و در چهارمین «حراج تهران»، رقم کل فروش، 210,400,000,000 ریال اعلام شد اما نخستین حراج ملی برگزار شده فروشی معادل 6 میلیارد تومان داشت و روز جمعه 17 مهرماه دومین «حراج ملی» در مرکز همایشهای بینالمللی رایزن با اجرای آتیلا پسیانی برگزار میشود و از 10 صبح تا 9 شب مورد بازدید مردم قرار میگیرد. با توجه به ارزش بالای بسیاری از آثار هنری در این رویداد، نحوه برگزاری و چگونگی قیمتگذاری و سودی که از این معاملات حاصل میشود، جای تحلیل بسیار باقی خواهد گذاشت. در اوایل سال 1385 اعلام شد قرار است بنگاه تجارت و خانه حراج آثار هنری کریستیز که شهرتی جهانی دارد به ایران بیاید و دفتری تاسیس کند. وقتی اسم چنین حراجی به میان میآید، بحث گردش مالی و اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود، اگر چه بسیاری از هنرمندان ایرانی با نگاه خاصی که به مقوله هنر دارند، از عرضه آثار خود در این فروشگاه جمعی دوری میکنند، چرا که «حراج» را نمادی از یک فعالیت مادیگرایانه اطلاق میکنند. نحوه برگزاری حراجها در جهان بهگونهای است که برای هر اثرى 2 برآورد کمینه (حداقلى و پایه) و بیشینه (حداکثرى) تعیین مىشود که در کاتالوگ به اطلاع عموم رسیده و رقابت براى خرید هر اثر معمولا از رقمی پایینتر از برآورد اولیه آغاز و هر بار که متقاضى شمارهاش را بالا مىبرد، مبلغی افزونتر قابل طرح است. مساله مهم در برگزاری چند دوره از «حراج ملی» و «حراج تهران»، بحث قیمتگذاری آثار برجسته هنری است که در کالبدی کارشناسانه باید صورت یابد. از طرفی اصالت آثار نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است، مسالهای که باعث ایجاد شبهاتی از سوی هنرمندان شده است، چنانکه در خردادماه 1394 و در چهارمین حراج تهران، اصالت تابلوی متعلق به کمالالملک ابهاماتی را برانگیخته بود! البته پاسخ شورای تایید آثار بخش کلاسیک حراج این بوده که تابلوی فوق به دلیل گذشت زمان دچار آسیب شده بود و در فرآیند تعمیر این نقاشى، بوم آن دوبله شد، یعنی بوم دیگری پشت بوم اصلی قرار گرفته که در اصطلاح به آن دوبله میگویند. حراج آثار هنری، رویدادی است برای عرضه و فروش آثار گوناگون هنری مانند نقاشی، تذهیب، خوشنویسی، مینیاتور، صنایع دستی، فرش دستباف و دیگر هنرهای دستی که در جریان یک مسابقه زورآزمایی برای تصاحب آثار به چنگ سرمایهداران در میآیند که البته گام نهادن در این عرصه مسالهای نامطلوب نیست. فروش میلیاردی برخی از آثار هنری این شبهه را در ذهن افراد ایجاد کرده که آیا آثار فوق در مقایسه با دیگر آثار هنری از شاخصهای بالاتر و بهتری برخوردارند؟ به باور هنرمندان، بالا بودن قیمت یک اثر الزاما به معنای بالا بودن ارزش هنری آن اثر نسبت به دیگر آثار نیست. هنرمندان معتقدند به جز ارزش هنری، عوامل دیگری در بالا رفتن قیمت یک اثر در حراجها موثر هستند. نکته مهم دیگر در برگزاری حراجهای هنری آن است که همه خریداران هنرشناس محسوب نمیشوند و در واقع سرمایهگذاران ورود یافته به این چرخه هستند. با این احوالات در نخستین حراج ملی که چکش آن را بهرام رادان زده بود، 44 اثر شاخص هنری با مبلغ بیش از
6 میلیارد تومان به فروش رفت و حالا در دومین دوره «حراج ملی» آثاری گرانقیمت همچون سوخت چرم میرزا آقاامامی به مبلغ 750 میلیون تومان قیمت پایه دارد و پیشبینیپذیر است که قیمت پیشنهادی برای خرید این اثر به بالای یک میلیارد تومان هم برسد. برای اثر مینیاتوری ارزشمندی از استاد محمود فرشچیان نیز 30 میلیون تومان قیمت پایه تعیین شده است. این آثار به همراه تابلوی نقاشی آیدین آغداشلو 150 میلیون تومان و تابلوی مینیاتوری کمالالدین بهزاد به قیمت
100 میلیون تومان بالاترین آثار قیمتگذاری شده هستند. در دومین دوره «حراج ملی» بیش از 60 میهمان خارجی حضور دارند که با 70 هنرمند داخلی به رقابت خواهند پرداخت. به گزارش فارس، زهرا محمودوند مدیر حراج ملی درباره حضور هنرمندان در این رویداد عظیم گفت: «بعد از اعلام فراخوان برای حضور هنرمندان در حراج ملی، 500 اثر از هنرمندان سراسر کشور به دبیرخانه ارسال شد. در ابتدا بنا داشتیم از این آثار، 60 اثر را انتخاب کنیم اما با توجه به کیفیت بالای آثار، تعداد آن را به 76 اثر در رشتههای مختلف افزایش دادیم». محمودوند درباره نحوه تشخیص اصالت اثر یادآور شد: «فردی که اثرش را به ما میدهد، امضایی به عنوان اصالت اثر در آن درج شده است. این اثر از کانال کارشناسی عبور میکند. کارشناس میراث فرهنگی هم بعد از تمام کارشناسیها، برای تایید امضاها، نمایندهای فرستاده تا مرتبط بودن آثار مورد تایید قرار گیرد». مدیر حراج ملی درباره قیمتگذاری آثار بیان داشت: «معمولا جریان قیمتگذاری حراج، به عواملی از جمله هنرمند و صاحب امضا، کیفیت و نوع کار و بازار آثار هنرمند بستگی دارد. ضمن اینکه کارشناسانی هستند که به قیمت بازار هنر آگاهی دارند و در حراج سعی میشود آثار هنری کمتر از قیمت بازار چکش بخورد. به نوعی این رویداد میخواهد متفاوت باشد و به رونق هنر کمک کند». اما از دیدگاه هنرمندان متعهد داخلی که عمری نگار دل را در وصف خلق هنری ماندگار خرج کردند، مسیر و جریانی متفاوت از آنچه مسؤولان برگزاری این رویداد تجاری - هنری اظهار میدارند، قابل ردیابی است. چنانکه سهراب هادی، استاد نقاشی و گرافیست مطرح از نبود اصالت حقیقی در این حراج سخن میگوید و به شیوه و روش آن با دیده تردید مینگرد. عقیده این هنرمند بر آن است که در حراجیهای انجام شده در ایران هیچ نقاشی مستقیماً منتفع نمیشود. یعنی کمیسیونرهایی که در این حراج حضور دارند و برگزارکنندگان آن به مبنای اصالت رشد هنر و به مبانی حقیقت اقتصاد هنر فکر نمیکنند! این مدرس نقاشی یادآور شده که هویت خریداران در این حراج هم مجهول است. وی اشاره به این داشته که آثار خون دل خوردههنرمندان در حراج به قیمتی پایین در اختیار کارگزاران قرار میگیرد و آنها آثار هنری را به قیمت بسیار دور و متفاوت با قیمت خریداری شده در حراج میفروشند که این باعث ایجاد رانت میشود. اما نکته مهم در این رویداد چگونگی قیمتگذاری آثار و سود حاصل شده از آن است که باید از طریق افرادی صاحبنظر که صلاحیت و تخصص لازم را داشته باشند صورت گیرد. این سؤال پرسشی اساسی باقی میگذارد که فرآیند تعیین قیمت پایه که یکی از وظایف و ماموریتهای شورای ارزیابی آثار هنری وزارت ارشاد است بر چه اساسی و با توجه به چه روندی انجام میشود؟ آیا صرف رضایت برگزارکننده برای درست بودن و به صرفه بودن آن کافی است؟ آیا صاحب اثر به صورت مستقیم در این حراج فروشنده قرار میگیرد؟ و یا واسطههای هنری و مالکان موروثی و مجموعهداران ارائهدهنده آثار در حراج تعیینکننده و ذینفع خواهند بود؟ پس در این صورت تلاشهای بسیار یک هنرمند برای خلق اثری گرانقدر به لحاظ مادی و معنوی به کجا میرود؟ از طرفی عدم حضور هنرمندانی دغدغهمند با آثاری در حوزه هنر انقلاب و دفاعمقدس در اینگونه رویدادها چه مسالهای جز نادیده گرفته شدن آنها میتواند باشد! کیومرث قورچیان نقاش پیشکسوتی که مکتب جدیدی برمبنای تلفیق تصاویر در سطح بوم با تکیه بر وجدان الهی ساخته است، درباره رفتار گزینشی در دوره چهارم حراج تهران با انتقاد از عدم وجود شرایط برای حضور همه هنرمندان در این رویداد، مبنای شرکت را از طریق ایجاد واسطه با گالریدارها یا خریداران آثار دانست! این هنرمند نقاش درباره جایگاه هنر انقلاب اسلامی در حراج بزرگ تهران بیان داشت: «هنر انقلاب اسلامی هیچ جایگاهی نداشته است و اصلاً صحبتی از هنر انقلاب اسلامی در این میان وجود ندارد». مساله دیگر که در اجرای حراجهایی معتبر مانند «کریستی خاورمیانه» در دوبی صورت میپذیرد، ساز و کاری مناسب برای پرداخت مالیات است؛ مسالهای که در ایران باز هم جای شبهه باقی میگذارد. به عبارتی با وجود اینکه آثار هنری به شرط ارائه اظهارنامه مالیاتی گالریدارها از پرداخت مالیات معاف هستند، با این حال مالیاتهای دیگری در چرخه عملیات برگزاری حراج مانند مالیات پرسنل، اجاره محل اجرای حراج و دیگر موارد اجرایی باید پرداخت شود. اگر چه برای رسیدن به جایگاهی مناسب در برگزاری حراج آثار هنری در ایران تجربههای بیشتری لازم است، اما باید بسیاری از موارد پرسشبرانگیز مطرح شده و نیز نقصانها و ضعفهای اجرای حراج سالانه از سوی مجریان و مسؤولان به صراحت و صداقت مطرح شود تا موجب کاهش نقصانها و رسیدن به مرز شایستهای از موفقیت شود، چرا که سوالاتی درباره چگونگی فروش و واگذاری آثار و نحوه شرکت و حضور هنرمندان متعهد و چرخه اجرای حراج برای اذهان عمومی باقی است و نیاز به شفافیت لازم دارد. از طرفی کیفیت و اصالت آثار نیز مقوله مهم دیگری برای خریداران است که البته در دومین دوره «حراج ملی» قرار است برای نخستین بار به خریداران آثار هنری و صنایع دستی، گواهینامه اصالت آثار عرضه شده ارائه شود.