printlogo


کد خبر: 146902تاریخ: 1394/7/19 00:00
سخنی با نمایندگان مجلس
ضرورت چارچوب‌بندی مجدد برجام

مهدی محمدی: تصمیم امروز مجلس شورای اسلامی درباره برجام تاریخی خواهد بود. مجلس برای نخستین بار در سال‌های اخیر درباره یک مساله در سطح امنیت ملی با تبعات امنیتی، سیاسی و ژئوپلیتیک بسیار گسترده تصمیم خواهد گرفت.
با وجود همه تلاش‌ها، مجلس تاکنون با قدرت از حیثیت خود دفاع کرده و نشان داده است بررسی توافق هسته‌ای را یک امر غیرجدی و تشریفاتی نمی‌داند و اراده ملت و فرمان رهبری را با معاملات سیاسی سودا نخواهد کرد. نقطه اوج این فرآیند گزارشی بود که کمیسیون ویژه برجام منتشر کرد و آشکارا آرامش کسانی را که نمی‌خواستند گذار از متن به بطن درباره برجام رخ بدهد، به هم ریخت. عجیب نیست برخی افراد که پس پرده در تولید برجام نقش ویژه ایفا کرده‌اند و مایل به علنی شدن جزئیات آن مداخلات ویژه هم نیستند، گزارش کمیسیون برجام را‌ آش‌ شله‌قلمکار بخوانند. از دید کسانی که برجام را مقدمه‌ای برای منافع اقتصادی ویژه، زد و بندهای امنیتی و سیاسی خاص در آستانه انتخابات و وادادگی‌های ژئوپلیتیک گسترده می‌دانند، طبیعی است که این گزارش در مایه خوردنی‌جات نامطبوع تحلیل شود. این عصبانیت کاملا قابل درک است. گزارش برجام، اگرچه در نهایت به طور مشروط اجرای این توافق را توصیه می‌کند اما از تبدیل آن به یک سرمایه سیاسی هنگفت در دست کسانی که درباره جزئیات اقداماتشان در مرحله مابعد توافق با آمریکا تفاهم کرده‌اند، جلوگیری می‌کند و به همین دلیل خشم و کینه‌توزی عجیبی را برانگیخته است.
اکنون مجلس شورای اسلامی در موقعیتی است که باید ماموریت تاریخی خود را ایفا کند. این ماموریت تاریخی اگر بنا باشد درست انجام شود قاعدتا باید برگرفته از همان واقعیات کلیدی باشد که در متن کمیسیون برجام افشا شده است. تصمیمی که مجلس موظف به اتخاذ آن است باید بر چند اصل مهم تکیه کند:
1- برجام یک توافق حداقلی است.
2- برجام اجرا خواهد شد و رد آن منتفی است.
3- برجام نمی‌تواند به همین شکل که هست اجرا شود چرا که در این صورت، به دلیلی که خواهیم گفت تهدیدات بسیار جدی و مهمی برای کشور ایجاد خواهد کرد.
4- مجلس تنها نهادی است که می‌تواند هم اجازه اجرای برجام را بدهد و هم این فرآیند را به‌گونه‌ای مدیریت کند که لااقل برخی تهدیدات اساسی برجام کمینه شود.
5- بدون مشروط و مقید شدن برجام، و اضافه شدن برخی شروط ویژه به آن، مهم‌ترین هدف این توافق، یعنی کاهش تحریم‌ها، حتی به طور حداقلی رخ نخواهد داد.
در سطح راهبردی، می‌توان موضوع را اینگونه طرح کرد که مجلس 2 گزینه در پیش دارد. یکی اینکه اجازه بدهد برجام به عنوان بخشی از استراتژی مابعد توافق آمریکا که هدف اصلی آن انقلاب‌زدایی از ایران و مهار راهبردی آن در دیگر حوزه‌هاست، باقی بماند و دیگر اینکه برجام را از راهبرد آمریکا خارج کرده و آن را به بخشی از راهبرد نظام اسلامی بدل کند.
واقعیت این است که هر دو گزینه امکانپذیر است. اگر برجام به همین شکل که هست رها شود و هیچ قید و شرطی به آن اضافه نشود، ابزاری قدرتمند در دست آمریکا خواهد بود برای عملی کردن برنامه‌های بسیار خطرناکی که تحت عنوان «تغییر محاسبات در ایران پس از توافق» برای آن برنامه‌ریزی کرده است. آمریکا با متن فعلی می‌تواند بیشترین مقدار اطلاعات حساس را بدون کمترین مزاحمت از ایران جمع‌آوری کند، با توسل به مکانیسم بازگشت‌پذیری تحریم‌ها ایران را در موضوعات حساس غیرهسته‌ای تحت فشار بگذارد و در همین حال زیرساخت تحریم‌ها را هم حفظ کند، سهل است، همزمان خود را برای یک حمله نظامی تمام کننده به ایران، زمانی که شرکای داخلی‌اش به اندازه کافی قدرتمند شده باشند، مهیا کند. اما مجلس می‌تواند این روند را متوقف کند.
 

مجلس کاملا این امکان را در اختیار دارد که بدون به هم زدن توافق و در حالی که مجوز اجرای آن را صادر می‌کند، برجام را از استراتژی آمریکا خارج کرده و در یک چارچوب جدید قرار بدهد. در این چارچوب جدید برجام منجر به ایجاد حفره‌های عمیق اطلاعاتی در کشور نمی‌شود، در محدوده موضوع هسته‌ای باقی می‌ماند و مجموعه عوامل کمکی به آن افزوده می‌شود تا آمریکا را وادار کند در موضوع کاهش تحریم‌ها به تعهدات خود عمل کند. در عین حال، این چارچوب جدید از تبدیل شدن برجام به عامل کلیدی نفوذ در کشور جلوگیری می‌کند و راه سرایت آن به سایر حوزه‌های «ممنوعه» تعامل با آمریکا را هم سد می‌کند. تردیدی نیست که مجلس موظف به چارچوب‌بندی مجدد برجام با هدف کاهش تهدیدات و افزایش فرصت‌های آن است. در انجام این تکلیف از هیچ چیز نباید هراسید. شاید راز اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی متن را به مجلس ارجاع دادند و حق قانونی مجلس برای رسیدگی به آن را به رسمیت شناختند ـ پس از آنکه این حق توسط دولت انکار شده بود- همین باشد. هیچ کس از مجلس نمی‌خواهد برجام را رد کند. این دقیقا همان چیزی است که اکنون دشمن و برخی دوستان داخلی‌اش در انتظار آن نشسته‌اند و تصور می‌کنند می‌توانند با این روش یک دوقطبی سهمگین در ایران ایجاد کنند. اما از رد نکردن برجام تا تایید مطلق آن راه درازی است.
آمریکایی‌ها در 2 ماه گذشته تردیدی در این باره باقی نگذاشته‌اند که روی این متن به عنوان زیرساختی برای ایجاد تغییرات بنیادین در ایران حساب کرده‌اند. اساسا منطقی نیست که آمریکا حاضر به دستکاری در رژیم تحریم‌ها شده باشد بی‌آنکه در ازای آن ـ به زعم خود - دستاوردی بزرگ‌تر کسب کرده باشد. آن دستاورد بزرگ‌تر این است که آمریکایی‌ها متقاعد شده‌اند ـ و شاید صاحبان آش‌های شله‌قلمکار آنها را متقاعد کرده‌اند- که برجام چیزی کارآمدتر از تحریم در اختیار آنها می‌گذارد و آن خارج کردن ایران از ریل تفکر مقاومتی و انقلابی و تسخیر افکار عمومی ایران توسط نیروهایی است که به مثابه گماشتگان آمریکا در داخل عمل می‌کنند.
مجلس می‌تواند از طریق:
1- محدود کردن رژیم دسترسی و بازرسی مندرج در برجام
2- ایجاد ضمانت‌های محکم بازگشت‌پذیری سریع در صورت کوچک‌ترین تخلف از کاهش تحریم‌ها
3- مسدود کردن باب مذاکره با آمریکا در سایر حوزه‌ها
4- ایجاد ضوابطی برای هزینه‌کرد عواید ناشی از برجام
5- ایجاد ترتیباتی در کنار برجام که مسیرهای دستکاری آمریکا در امور داخلی ایران را مسدود کند؛
برجام را از پازل آمریکا خارج کرده و آن را به یک ابزار در دست نظام جمهوری اسلامی برای «بلند شدن و ادامه دادن به کُشتی» -آنطور که استعاره نرمش قهرمانانه به ما می‌آموزد- تبدیل کند. در غیر این صورت، چند ماه دیگر، این مجلس یا هر مجلس دیگری که بر سر کار باشد باید عجولانه تلاش کند راه‌حلی برای تهدیدات فوری ناشی از اجرای آن بیابد و البته ممکن است آن زمان دیگر بسیار دیر شده باشد.
 


Page Generated in 0/0145 sec