حامد پهلوانی: انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 بود که هر یک از کاندیداها با شعارهای خودشان وارد میدان شدند. شیخ حسن روحانی با شعار رونق اقتصادی در 100 روز با کلید تدبیر به صحنه آمد و مردم هم اعتماد را چاشنی این شعار کرده و دل را در گرو یک دوره 4 ساله قرار دادند تا بلکه در عرض 100 روز مشکلات اقتصادی که گریبانگیرشان شده بود حل شود. حجتالاسلام حسن روحانی در اولین برنامههای تبلیغاتی خود از راهحل
100 روزه خود برای حل مشکلات اقتصادی نام برد و مدعی شد در این کوتاهمدت قابلیت ایجاد تحول در برنامه اقتصادی ایران را دارد اما دیری نپایید که به محض در دست گرفتن سکان مدیریت کشور در دولت یازدهم وعدهها فراموش شد و برای سرپوش گذاشتن روی تمام بیتدبیریها در برنامههای دولت و انحراف اذهان عمومی در تمام سخنرانیها پای دولت قبل و بیتدبیری آن را به میان میکشیدند و همانند دوران تبلیغات انتخابات به سیاهنمایی دست میزدند. در شهریور سال 93 بود که دولت اعلام کرد ما از رکود خارج شدیم و درست در همین شرایط بود که اسحاق جهانگیری معاون اول با اعلام اینکه «امسال از رکود خارج شدیم» قول رسیدن به یک رونق اقتصادی مثبت 4 و 5 درصدی را به مردم شریف ایران داد. در بهمنماه سال 93 بود که رئیس
محترم جمهور تورم صفر درصدی را اعلام کرد و روزنامههای زنجیرهای همسو با دولت با ذوقزدگی از این گفتند که همه اینها ماحصل رفتن به سوی یک توافق با دنیاست و اگر توافق نهایی صورت بگیرد کاری میشود کارستان(!)
این در شرایطی است که بعد از گذشت عمر زیادی از دولت یازدهم و قول و وعده و وعید، 4 وزیر در کابینه یازدهم که تیم اقتصادی دولت نیز نام گرفتهاند نامهای را خطاب به دکتر روحانی نوشته و نسبت به «تبدیل رکود اقتصادی به بحران اقتصادی» ابراز نگرانی کرده و حتی این نامه را رسانهای نیز میکنند!
تحلیل اینکه چرا وزرا این نامه را رسانهای کردهاند و پیام سیاسی آنها به مردم چه بوده است در این مقال نمیگنجد اما پیام اقتصادی آنها به مردم شریف ایران کاملا واضح و آشکار است که دولت برای حل مشکلات اقتصادی هیچ برنامهای نداشته و اعلام خروج از رکود و پیش به سوی رونق 4 و 5 درصدی خیالاتی بیش نبوده است که سران دولت یازدهم در سر میپروراندند و با آن زندگی میکردند در حالی که واقعیت امر چیز دیگری است که وزرای دولت زنگ خطر آن را به صدا درآوردهاند. ریشهیابی این معضل کار زیاد سختی نیست وقتی ببینیم که رئیسجمهور منتخب دولت یازدهم از ابتدای روی کار آمدن تمام تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای قرار داد و حل شدن مشکلات اقتصادی و حتی آب خوردن مردم را در مذاکرات جستوجو کرد.
جناب روحانی تمام قوت و وقت خود را بر پرونده هستهای قرار داد و بیشتر از آنکه به ظرفیت درونی مملکت توجه کند و لبخند بزند نگاه مهربانانه خود را تقدیم به گروههای مذاکرهکننده طرف مقابل داد تا با واریز پولهای بلوکه شده ایران بهطور قسطی مرهمی برای حل مشکلات اقتصادی پیدا کند. اما دیدیم که کمیسیون ویژه برجام که در مجلس شورای اسلامی تشکیل شده بود بعد از تشکیل جلسات متعدد با تیمهای مذاکرهکننده فعلی و سابق و استفاده از نقطهنظرات نمایندگان و کارشناسان اقتصادی و سیاسی در نهایت گزارش خود را در صحن علنی قرائت کرد و طبق این گزارش، مذاکرات هستهای نیز پوچ از آب درآمد. 23 تیر سال 94 ماحصل تلاش بیوقفه تیم دیپلماسی با نام «برجام» از وین سردرآورد و هنوز مهر آن خشک نشده بود رئیسجمهور پشت تریبون در رسانه ملی حاضر شد و بیان داشت همه تحریمها لغو میشود و این پیرو وعدهای بود که جنابشان در سال گذشته اعلام کرده بود دیوار تحریمها ترک برداشته است و هماکنون وقت آن فرارسیده است تا اقتصاددانان و مراکز اقتصادی فعال شوند. این صحبتها همگی با حاشیهسازی تریبونهای دولتی و سفارتخانههای کاغذی همسو با دولت ادامه پیدا کرد. معنای این فرار به جلوی عاشقان مذاکره و سینهچاککردههای برقراری ارتباط و دوستی با دنیا و دشمنان این مرز و بوم این روزها بیشتر قابل درک است و همچون فرش نخنمایی که تمام پیدا و پنهان آن آشکار شده است با تناقضگویی رئیسجمهور تکمیل میشود. دکتر روحانی که یک سال و اندی پیش خبر از ترک دیوار تحریمها داده بود حالا بعد از گذشت این مدت خبر از ترک دیوار تحریمها در آینده میدهد. ایشان که رفع همه مشکلات را در حل مشکل هستهای میدانست حالا با یک قدم به جلو نه تنها خود رئیسجمهور بلکه اعضای کابینه نیز رفع مشکلات کشور را جدا از مذاکرات هستهای میدانند. به موازات آن درحالی که حتی این مذاکرات برای مردم کشور نه نان شده است و نه آب و دستگاه دیپلماسی در ضعیفترین موضع خود در دنیا قرارگرفته است تا جایی که دستنشاندههای آمریکا در کشور عربستان نهتنها به وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری قربانیان فاجعه منا ویزا نمیدهند بلکه درخواست وزیر امور خارجه کشورمان را نیز برای ملاقات رد میکنند و بحرین نیز کاردار ایران را اخراج میکند، با یک گام دیگر به جلو، صحبت از مذاکرات در هر زمینهای را با دنیا میکنند. باید دید همزمان با اینکه گذشت زمان از نتایج بیبرنامگی دولت پردهبرداری میکند، رئیسجمهور و کابینه یازدهم در آینده نزدیک از کدام مواضع قبلی خود
بازمیگردند.