محمد سررشتهداری: درحالی که وزیر ورزش و جوانان در زمان برگزاری انتخابات فدراسیونهای وزنهبرداری و تکواندو به درستی برابر حضور دو شغله ایستاد اما در فاصله کوتاهی وی مدیران 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس را دو شغله کرد! سال ۹۱ بود که نمایندگان مجلس اقدام به بررسی جزئیات طرح ممنوعیت اشتغال به بیش از یک شغل از سوی افراد کردند که طبق آن مقرر شد مدیران، رؤسا و کارکنان دستگاهها و نهادهای زیرمجموعه و مؤسسات و شرکتهای وابسته به آنها نتوانند بیش از یک شغل داشته باشند. هدف از این مصوبه چه بود؟ قاعدتا این موارد برخی اهداف از آن مصوبه بودهاند: اشتغالزایی و ارائه فرصت به جوانترها و افزوده شدن خلاقیت بیشتر با حضور مدیران متعدد در بدنه دولت، عدم ایجاد شبکههای مدیریتی در چند ارگان، رسیدگی تمام وقت به ارگان مورد نظر جهت بهبود و کنترل بیشتر اوضاع. اتفاقا محمود گودرزی وزیر ورزش یکی از آنها بود که روی این قانون تاکید داشت و سعی کرد مقابل دانهدرشتها بایستد و حق را به قانون بدهد و فدراسیونها را صاحب رئیسی تمام وقت و پویا کند نه اینکه رؤسای فدراسیونها، فدراسیون را شغل دوم خود بدانند و سرشان به شورای شهر یا نمایندگی مجلس گرم باشد. نمونه بزرگ این مخالفت و اصرار گودرزی هادی ساعی و البته حسین رضازاده بودند که کاندیدای ریاست فدراسیون تکواندو و وزنهبرداری بودند اما گودرزی ایستادگی و اعلام کرد یا شورای شهر یا فدراسیون. با وجود این توضیحها اما گودرزی حالا خلاف روند جریان آبی که خودش آن را هدایت میکرد، شنا میکند. وزیر ورزش بدون توجه به اهداف قانون تک شغله شدن، طاهری را دو شغله کرد، افشارزاده را هم ایضا! طاهری شد سرپرست پرسپولیس تا قانون دور زده شود و نگویند او هم مدیر صندوق پیشکسوتان و قهرمانان است و هم مدیرعامل پرسپولیس، درباره افشارزاده هم دقیقا چنین شد و او هم شد سرپرست حوزه وزارت و البته مدیرعامل استقلال تا اینکه نهادهای بازرسی به این دو شغله بودن معترض شدند. حرف حرف حساب بود، آنها دو شغله بودند، طاهری البته از صندوق جدا شد اما افشارزاده همچنان
دو شغله است و جالبترین بخش اینجاست که افشارزاده حالا در استقلال سرپرست شده و در وزارت مدیرکل تا دو شغله محسوب نشود. این تغییر پستها اما آیا هدف نهایی آن مصوبه سال ۹۱ و آن اصرارهای گودرزی در مقابل رضازاده و ساعی بود؟ واقعیت این است که این دور زدن قانون است، واژه سرپرست یا مدیرعامل چیزی را عوض نمیکند، مهم این است که این باشگاهها و آن حوزههای وزارتی هر کدام یک نیروی تمام وقت و مجرب میخواهند تا برای آینده برنامهریزی کنند و جلو بروند نه اینکه با تغییر پست سرپرستی با مدیرعاملی تنها سازمان بازرسی یا قوانین را دور بزنیم. در آن سو استقلال و پرسپولیس اما از همه بیشتر متضرر میشوند، چرا که دو شغله بودن کافی نبود حالا این 2 باشگاه مدیرعامل رسمی هم ندارند و فقط سرپرست دارند که این هم ما را به یاد آن داستان میاندازد که میگوید: «گل بود به سبزه هم آراسته شد».