printlogo


کد خبر: 147047تاریخ: 1394/7/21 00:00
پیش به سوی عقلانیت ملی
بزنگاه وعده‌های میلیارد دلاری!

علی هدایت: رقابت در فضای سیاسی از بدیهی‌ترین و طبیعی‌ترین پدیده‌های جهانی است. پس عادی‌ترین نصیب از یک محیط سرشار از رقابت، شکست اهداف حزبی یک گروه است. از این منظر رأی شکننده نمایندگان مجلس به «بیانیه سیاسی اجرای بی‌قید و شرط برجام» شکست سنگینی برای احزاب رقیب نیست و دعوا و دلخوری پشت سر نخواهد داشت اما زمانی که دوگانه‌سازی میان «استقلال و وابستگی» یا  «تامین منافع ملی و واگذاری حقوق در عرصه بین‌الملل» به میان می‌آید، شکست از گروه مقابل با اختلاف یک رأی نیز کل نظام تربیت منابع انسانی یک جامعه را به چالش می‌کشد.
ابتدایی‌ترین واکنش این است که مقابل برهم‌زنندگان رویه منطقی نقد و بررسی علمی و تخصصی برجام موضع بگیریم و کفاره قسم‌های دروغ فارغ‌التحصیلان دانشگاه آمریکایی‌ بیروت یا حتی آنها که در کنف مقدس حوزه رشد و تعالی یافتند و بعد ناگهان نفسانیات چهارچرخ ایمان‌شان را چپ کرد، یادآور شویم اما انتظار این است که در مرحله بعد دوباره چراغ منطق جبهه حق روشن شود و بازگشتی به درون داشته باشیم. عقل حکم می‌کند در عین برنامه‌ریزی برای آینده و جلوگیری از وارد آمدن خسارات حداکثری به منافع ملی در دوره پسابرجام، در تحلیل وضعیت فعلی به خطا نرویم.
این یک تحلیل پسا برجامی است و تاکید داریم پیش از رای مجلس به بیانیه خلاف مصلحت مصوب، هرگز مدنظر نبوده است. همه آنچه برای شکست جبهه حامی سازش لازم بود به حول و قوه الهی در حال آماده‌سازی به دست خودشان است. استقلال‌طلبان تاکید داشتند حتی با مرور تاریخ دیگر ملت‌های دوست ابرقدرت‌ها نیز می‌توان دریافت هیچ سرزمینی تنها با لطف و سرمایه دیگران تبدیل به ابرقدرتی فراملی نشده است و درهای رونق و گشایش به رویش باز نشده است اما حامیان سازش برخلاف نص صریح برجامی که امضا کرده‌اند، مکرر به مردم ایران وعده داده‌اند در روز اجرای توافق، همه تحریم‌ها لغو می‌شود و سرمایه‌گذاران خارجی ثروت خود را به پای ایرانیان می‌ریزند و دوره رونق و شکوفایی به ناگاه آغاز می‌شود و... این «موقعیت وعده شده» است که احتمالا بیش از لبوفروشان و تاکسیرانان و معلمان و مهندسان و کارگران و پزشکان و نانواها و خیاطان ایرانی، دل کارگزاران دولتی و حامیان مجلسی را برده است. تا حدی که برخی صاحبان پرونده‌های مفتوح مفاسد اقتصادی، در تلویزیون اعلام کردند ضرر هر روز تاخیر مجلس در تصویب برجام عددی ما بین 100 تا 150میلیون دلار است! پس طبیعی‌ترین انتظار این است که به حکم آقایان از امروز - یعنی نه حتی 26 مهر که روز اجرای برجام اعلام شده است - درآمدهای ارزی دولت به همین میزان صعود کند. «دبه» پذیرفتنی است و اگر مثل ماجرای درآمدهای بلوکه شده ایران ناگهان پالت‌های میلیارد دلاری پول در میان راه آب برود مسؤولیت مستقیم این ماجرا منطقا و عقلا با دولت و وعده‌دهندگان خواهد بود!
این دنیای وعده داده شده توسط کم‌کارترین دولت بعد از انقلاب است که به جز «توافق با آمریکا» عملا هیچ برنامه اساسی مدون و اجراشده‌ای دست‌کم در طول 2 سال گذشته برای حل بحران‌های اقتصادی کشور و تامین زیرساخت‌های بنیادین رشد و توسعه بومی ارائه نداده است.
اگر چه جبهه حامی سازش از ابتدا «استقلال‌طلبان ملی‌گرا» را «کاسبان تحریم» لقب داده و جوانان حزب‌اللهی را با برچسب‌‌های متنوع مورد عنایت قرار دادند اما اکنون سوال این است که آیا واقعا گروه مقابل هیچ برنامه‌ای برای شکوفایی اقتصادی در دست نداشته است؟ صحیح است که حزب مقابل در انتخابات با رأی مردم برگزیده شده اما اکنون 2 سال است که روحانی رئیس‌جمهور همه ملت ایران است و این درست نیست که به دیگر طرح‌های ایرانی در حوزه اقتصاد به حکم سلایق حزبی متفاوت نپردازیم.
هر تمدنی برای تبدیل شدن به قدرتی پذیرفته در جهان نیازمند عبور از 3 مرحله است. اولین مرحله اقتدار امنیتی است.

مرحله دوم رشد و توسعه اقتصادی و معرفی نسخه معیشتی درونزا را در بر می‌گیرد و در آخر موظف است طرح و برنامه خود را در حوزه مدیریت منابع انسانی براساس فلسفه درونی ارائه دهد.
بنا به علل مختلف ایران مرحله اول و حتی تا حدی مرحله سوم را با موفقیت بسیار و در زمانی کوتاه و غیرقابل باور در حوزه تمدنی به پایان رسانده است اما در حوزه اقتصادی هنوز به علت سن بالای مدیریت در ایران و دست و پنجه نرم کردن با نسخه‌های وارداتی پیشنهادی توسط فارغ‌التحصیلان غربی، موفقیتی قابل قبول نداشته‌ایم.
«اقتصاد مقاومتی» بناست نسخه شفابخش وضعیت بحرانی کشور باشد. این طرحی است که مستقیما برآمده از سال‌ها تحریم و درونگرایی در موقعیت‌های حساس است و کارآیی آن حتی در حوزه امنیت ملی قابل تامل است. البته برخلاف منفی‌بافی‌های جبهه غربزدگان، بنا بر این نیست که در لاک دفاعی فرورفته و به هر آنچه پس از حمله اقتصادی دشمن باقی‌مانده بسنده کنیم بلکه در بطن این نقشه مدرن ملی، حمله به فضای تمدنی حریف با ایجاد یک اتحاد فرامنطقه‌ای به وضوح قابل
ردگیری است.
ابتدا تجربه‌ای غیرملی را مثال می‌زنیم تا درک‌پذیر‌تر باشد. روسیه نیز از سال گذشته به واسطه تحریم‌های آمریکا و اتحادیه‌اروپایی از خدمات بانکداری جهانی یا سوئیفت محروم شد. پیش از توافق ایران و غرب، قول داد بزودی سیستم تبادلات بین بانکی بریکس را راه‌اندازی می‌کند. حتی برای اطمینان یافتن ایران از جدی بودن چنین مساله‌ای از حسن روحانی دعوت کرد در اجلاس شانگهای و بریکس در خرداد 94 شرکت کند.
بریکس نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای‌جنوبی است. تنها 4 ماه پس از این واقعه مهم جهانی، روز گذشته، پوتین سیستم تبادلات بین بانکی جدید را راه‌اندازی کرد. پیش‌بینی می‌شود تا 5 سال آینده 20 کشور خارج از منطقه غرب و جنوب آسیا به این سیستم ملحق شوند و هزاران میلیون دلار سود سرمایه حاصل از تحریم و چند ماه تلاش دیپلماتیک و تخصصی به‌دنبال آن، نصیب روسیه شود!
عینا همین اتفاق زمانی که زمزمه تحریم بنزین توسط آمریکا مطرح شد در کشور خودمان افتاد و در تولید بنزین به مرحله‌ای از خودکفایی رسیدیم که با ادامه تلاش‌های دولت قبل، روحانی موفق به صادرات بنزین یورو 4 با قیمتی چندین برابر نفت خام و نفتا، به کشورهای جهان می‌شد! اما کارشکنی‌های غربزده‌ها آغاز شد و به مرحله‌ای رسیدیم که هم‌اکنون روزی 12 میلیون لیتر بنزین به کشور وارد می‌کنیم و شازند اراک سالی چند حادثه آتش‌سوزی را پشت سر می‌گذارد و ستاره خلیج‌فارس با ظرفیت تولید روزانه
35 میلیون لیتر بنزین بالاخره پس از 2 سال انتظار در دولت روحانی وارد چرخه شد!
پس اقتصاد مقاومتی نسخه انزوای ملی نیست و حقیقتا می‌تواند سود و ثروت هنگفتی نصیب کشور کند و خود نوعی ابزار امنیت ساز بین‌المللی است. عینا در پیش گرفتن همین رویه در دوره به اصطلاح «تحریم‌های فلج‌کننده» بود که انسجام جبهه اروپایی – آمریکایی را در ادامه دادن به نسخه تحریم ایران نابود کرد. به نحوی که اوباما و جان کری پس از عقد توافق نامتوازن برجام، رسما اعتراف کردند: «ساختار تحریم‌ها به واسطه عقب‌نشینی همپیمانان اروپایی ما دیگر قابل حفظ نبود...» و ما به همین سادگی پیروزی ضمانت شده را به جبهه غربزده واگذار کردیم! برای ترمیم چنین خلأ منابع انسانی اگر از خیر موفقیت در انتخابات اسفند 94 به شرط تصفیه چهره‌های غیرملی که از درون به اصولگرایی خیانت کردند، بگذریم نیز ضرر نکرده‌ایم. پیاده کردن نسخه شفابخش اقتصاد مقاومتی در برابر وعده و وعیدهای تخیلی مبتنی بر درآمد روزانه
3 میلیارد دلاری پیش‌کشی کدخدا، نیازمند «مرد عمل» است؛ مردان و زنان جوانی که شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» پدران‌شان را حقیقتا باور دارند و حاضر به معامله خون شهدا و راه امام با هزار وعده سازشکاران مردم‌فریب و شیفتگان قدرت نیستند.

 

Page Generated in 0/0122 sec