printlogo


کد خبر: 147052تاریخ: 1394/7/21 00:00
چرایی ابراز ارادت جلال به شیخ شهید

تاریخ مشروطه بسیار پر فراز و نشیب است. در این میان تاریخ‌نگاری ایران دستخوش اتفاقات و تغییراتی شد که کفه ترازو را به نفع روشنفکران وابسته تغییر داد. تنها در همین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که مطالعاتی پیرامون مشروطه مشروعه، «شیخ فضل‌الله نوری» و یارانش صورت گرفته است.  در یکی از گفت‌وگوهایی که در این باره صورت گرفته است، حجت‌الاسلام «دانایی»، خواهرزاده جلال و نوه آیت‌الله «حاج شیخ روح‌الله دانایی» یکی از یاران نزدیک شیخ فضل‌الله درباره نظرات «جلال آل‌احمد» درباره شیخ شهید می‌گوید:
جلال همواره یک موضع انتقادی نسبت به روحانیت محافظه‌کار زمان «محمدرضاشاه» داشت و معتقد بود روحانیت خیلی مرعوب است و در لاک محافظه‌کاری فرورفته و نتوانسته خودش را آماده میدان مبارزه سیاسی و اجتماعی کند و در نتیجه، قدرت عمل اجتماعی خودش را از دست داده است، در حالی که الگوهای متفاوت و کارآمدتری همچون حاج شیخ فضل‌الله نوری در اختیارش بوده و می‌توانسته از آن الگو تبعیت کند. ایشان کراراً تاکید می‌کردند روحانی، وقتی روحانی واقعی است که مثل حاج شیخ فضل‌الله باشد، یعنی مثل او آگاه باشد به مسائل زمان، پیش‌بینی کند، حساس باشد و عمل کند، نه فقط فکر منبر و مسجد و چهارتا مرید. همان‌طور که شما هم اشاره‌ای کردید، درست است که جلال آل‌احمد، حاج شیخ فضل‌الله را واجد همه صفات روشنفکری متعارف و کلاسیک نمی‌دانست اما برخی ویژگی‌های یک روشنفکر را در حاج شیخ فضل‌الله سراغ کرده بود و تجلیلش از حاج شیخ فضل‌الله هم معطوف به همین نکات و ویژگی‌های خاص بود. او معتقد بود روحانیت عرفی آن روز در ایران، آگاه به مسائل زمانه نیست، مثلاً نمی‌داند الان در اتحاد جماهیر شوروی چه اتفاقاتی دارد می‌افتد، نمی‌داند اوضاع اقتصادی و اجتماعی چین و هند و آمریکا چطور است و مناسبات بین‌المللی چه تأثیری در منطقه خاورمیانه و ایران خواهد داشت.
شاخص دیگر روشنفکری از نظر آل‌احمد، قدرت پیش‌بینی بود. او قائل بر این بود که حاج شیخ فضل‌الله اولین کس یا حداقل جزو اولین کسانی بوده که متوجه احتمال وجود یک توطئه شده و به این موضوع فکر کرده است که شاید این بسته‌ای که به اسم مشروطیت، به اسم دموکراسی و مردم‌سالاری دارد به واسطه منورالفکرها وارد ایران می‌شود، مثل اسب تروا باشد، یعنی ممکن است به قول امروزی‌ها، ویروس‌هایی در آن کار گذاشته شده باشد و تمام سیستم ما را ویروسی کند. بنابراین تذکر می‌دهد که از سرِ احتیاط، این بسته را قبل از مصرف، اسکن کنید. پیشنهاد شورای فقها هم در واقع، نقش یک آنتی‌ویروس را در مقابل «مشروطه لندنی» بازی می‌کرده است. مرحوم آل‌احمد معتقد بود حاج شیخ فضل‌الله این هشیاری و ذکاوت را که لازمه روشنفکری است، داشت و می‌خواست تا حد امکان، جلوی مخاطرات بالقوه را بگیرد، آن هم از طریق بومی‌سازی جریان دموکراسی و مشروعیت بخشیدن به آن. جلال در بحث‌هایی هم که با روحانیون داشت، روی این نکته انگشت می‌گذاشت و انتظارش این بود دیگران هم مثل حاج شیخ فضل‌الله باشند. برای همین، وقتی که با «امام خمینی‌(ره)» و افکار ایشان آشنا شد، احساس کرد همه روحانیت خنثی و منفعل نشده‌اند و هنوز رگه‌های امیدوارکننده‌ای در روحانیت وجود دارد که می‌تواند بموقع وارد میدان شود و موضع‌گیری و عمل کند.
ضعف تاریخی روحانیت در نیم‌قرن قبل از انقلاب اسلامی هم عمدتاً ناشی از ضرباتی بود که از جریانات غربزده و نیز دیکتاتوری بعد از انقلاب مشروطه خورده بود. افرادی مثل مرحوم آل‌احمد هم درصدد بودند تا روحانیت را از آن وضعیت انفعال خارج کنند تا بتوانند مانند یک عنصر اجتماعی فعال و اثربخش، به برقراری تعادل در جامعه
کمک کنند.


Page Generated in 0/0069 sec