محمدرضا کردلو: این دروغ از کجا شروع شد! خدا میداند. یا مطلعان براساس کدام استدلال یکی از شخصیتهای کشور را به نتیجه رساندند که در نامهای بنویسد «هر روز که با شک و تردید سپری میشود مبالغ هنگفتی ضرر به کشور وارد میشود» معلوم نیست. اما این هم از آن جنجالهایی بود که باید برای به حاشیه بردن گزارش تخصصی کمیسیون برجام راه میافتاد مثل جنجالهایی که در همه این دو سال مذاکرات در مواجهه با نقدهای تخصصی به راه میافتاد تا تیم مذاکرهکننده، دولت و طرفداران «توافق به هر قیمتی» را از پاسخ دادن به سوالهای فنی درباره «توافق» نجات دهد. این بار اما این اظهار نظر «بیپایه و اساس»، «خلاف واقع» و «کاملا سیاسی» که به دستاویزی برای موافقان طرح موسوم به اقدام متناسب تبدیل شده بود توانست با موفقیت در اقناع نمایندگان روند اجرای برجام را همانگونه که مدنظر دولت بود، تسریع بخشد. علی لاریجانی هفته گذشته در مجلس در دفاعی تمام قد از طرح فراکسیون رهروان برای برجام، همین گزاره را تکرار کرد. گویی این عبارت به «اسم رمز» مصوبه گرفتن برای برجام تبدیل شده بود که در طول 10 روز گذشته مکرر بر زبانها جاری میشد. رئیس مجلس در جلسه قرائت گزارش کمیسیون برجام با به رای گذاشتن 2فوریت طرح پیشنهادی فراکسیون رهروان نشان داد به «اسم رمز» پایبند است. او در دفاع از این طرح گفت: «در اجرای برجام هر چه تاخیر شود، به ضرر ما است، تصور نکنید که تاخیر به نفع ما است. میگویند چرا عجله داریم؟» او سپس به نامه آیتالله العظمی مکارم اشاره کرد و گفت: «همه منتظر تصمیمگیری شما هستند». «خسارت به خاطر تاخیر در اجرای برجام» چندی پیش توسط نهاوندیان هم تئوریزه شده بود. رئیسجمهور هم بعد از تلاش مجلس برای تسریع در اجرای برجام باز به مساله «تاخیر» اشاره کرد و گفت: «از ابتدای تابستان تیم اقتصادی را فرا خواندم، چرا که 3 ماه اول امسال نشان میداد بهخاطر کاهش قیمت نفت و تأخیر در اجرای توافق هستهای ممکن است در زمینه رونق اقتصادی با مشکلاتی مواجه شویم. مشاور ارشد رئیسجمهور فرد دیگری بود که در این زمینه اظهار نظر کرد و باز با مستمسک قراردادن نامه برخی مراجع به مساله «تاخیر» واکنش نشان داد.
اکبر ترکان که ابدا سابقه آشنایی با مسائل آماری را ندارد، آمار حیرتانگیزی ارائه کرد. او گفت: هر یک روز تأخیر در اجرای برجام خسارتهای بسیار سنگینی برای کشور دارد و تا الان هم بیش از 3 میلیارد دلار خسارت به کشور ضربه زده است. برآوردی که بنده از خسارتها داشتم روزی 100 میلیون دلار بود اما آقای وزیر اقتصاد در این باره میگوید عدم تصمیم بهموقع درباره برجام، روزی 150 میلیون دلار خسارت میزند. نمیدانم ما به رقمهای درشت عادت کردهایم که این اعداد و ارقام میلیارد و میلیون، آن هم نه به ریال، بلکه دلار، متعجبمان نمیکند یا اینکه میدانیم منتهاالیه این اظهار نظر به یک شوخی و در واقع یک گزاره خلاف واقع منتهی میشود! در هرصورت ارائه این آمارها آنقدر ادامه پیدا کرد تا وزیر بهداشت دولت اصلاحات و نماینده فعلی مجلس هم احساس کرد باید درباره این «تاخیر» زبان به گلایه بگشاید که گفت: «با تاخیر در تعیین تکلیف برای برجام روزانه چند هزار میلیارد تومان کشور ضرر میکند. معلوم نیست چه کسی باید در برابر این ضررها جوابگو باشد». در گام بعدی و دقیقا در روز بررسی طرح فراکسیون رهروان پیرامون برجام در مجلس، ارگان رسانهای اصلاحات به نقل از خبرگزاری دولتی با تیتر «400 میلیارد تومان خسارت روزانه» به این موضوع پرداخت. این اظهارات خلاف واقع در حالی از سوی شخصیتهای مختلف برای جنجال در تسریع اجرای برجام مطرح شد که از اساس خلاف واقع است و صرفا یک سواد حداقلی نیاز بود تا چنین اظهار نظرهای «بیسوادانه»، «سیاسی»، «خلاف واقع» و «بیاساس» مطرح نشود. از آنجا که هنوز 26 مهر، یعنی موعد اجرای توافق فرانرسیده است، ابتدائا این سوال مطرح میشود که چطور رسانههای «بزککننده آمریکا» و جریان «توافق به هر قیمتی» برای خسارتهای وارده به کشور کنتور انداختهاند؟ در ثانی وقتی منابع غیررسمی، از آغاز اجرای برجام توسط دولت بدون مصوبه مجلس خبر میدهند، این سوال پیش میآید که کدام «تاخیر»، خساراتی هنگفت بر کشور تحمیل کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا یکی از نقاط ضعف برجام به جای اینکه مورد سوال قرار بگیرد، به چماق «تحریک» نمایندگان برای جلوگیری از «تاخیر» اجرای برجام تبدیل میشود. به عبارت دیگر وقتی به طرف غربی این اجازه داده شده که کشور را متحمل خسارت کند، چه درصورت اجرای بموقع و چه در غیراینصورت! پس فتحالفتوح کجاست؟ چنانکه بعد از ژنو هم با همین سازوکار ما بخشی از محدودیتها را پذیرفتیم و تعهدات طرف غربی جامه عمل نپوشید. چرا کسی در این دو سال از خسارتهای وارده به کشور سخن نگفت و برای آنها کنتور نینداخت؟ خسارتهایی که حالا بعد از 2 سال در نامه 4 وزیر به روحانی مشهود است.
بعد از توافق ژنو تاکنون، 180 هزار میلیارد تومان از داراییهای بورس از بین رفته است. با یک دودوتا چهارتای ساده مشخص میشود روزی 350 میلیارد تومان از داراییهای مردم در بورس از بین رفته است. شاخص کل بورس از توافق وین یعنی همین تیرماه امسال 9هزار واحد پایین آمده است.
بعد از توافق ژنو تاکنون، معوقات بانکی در این مدت حدود 20 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. در این مدت نرخ سودهای بانکی 1500 میلیارد تومان افزایش داشته است.
بعد از توافق ژنو تاکنون سودهای تقسیمی سهام پرداختی بانکها به مردم از 5 هزار و 800 میلیارد تومان به 1900 میلیارد تومان رسیده است.
بعد از توافق ژنو تاکنون، قیمت جهانی فولاد 50 درصد، قیمت جهانی آلومینیوم 15 درصد و قیمت جهانی مس 31 درصد کاهش یافته است اما در داخل کشور قیمت خودرو افزایش یافته است.
بعد از توافق ژنو تاکنون، قیمت نفت نزدیک به 58 درصد کاهش یافته است. به عبارت دیگر به واسطه دیپلماسی شکست خورده دولت یازدهم، تنها در یک سال گذشته 38 میلیارد دلار از درآمد نفتی کشور معادل روزانه 205 میلیارد تومان از بین رفته است.
حالا مردم سوال میکنند که با این همه کرامات که بعد از توافق ژنو تاکنون در اقتصاد اتفاق افتاده، چرا کسی برای خساراتی که بعد از اجرای توافق ژنو کشور متحمل آن شده است، کنتور نمیاندازد و نامهنگاری نمیکند؟