از جمله دغدغههای رضاشاه در سالهای پایانی حکومتش گزینش همسر برای ولیعهد ایران بود. او برای حل این مشکل بسیاری از افراد را مورد مطالعه قرار داد. ولی اصرار وی بر اینکه وصلت باید با خانوادهای پرجاه و جلال صورت پذیرد، دایره گزینش همسر را تنگ ساخته بود.
احمد راد، وزیرمختار ایران در قاهره که از معتمدان رضاشاه بود به وی پیشنهاد کرد با خاندان سلطنتی ملک فاروق در مصر وصلت کند. او گزارشی از خواهران ملک فاروق، پادشاه مصر را به انضمام تصویری از فوزیه برای رضاشاه فرستاد که مورد پسند وی واقع شد. وزیرمختار ایران در قاهره با رایزنیهای خود توانست نظر مساعد ملک فاروق را کسب کند و بدینترتیب زمینه وصلت را فراهم سازد. علاقه رضاشاه به فوزیه چنان شد که وی بیاعتنا به مصوبه قانون اساسی دستور داد ماده قانونی مربوط بهگونهای تغییر کند که ازدواج محمدرضا با یک دختر غیرایرانی با مشکل مواجه نشود. مجلس شورای ملی نیز بلافاصله با تصویب یک طرح پیشنهادی، به فوزیه ملیت ایرانی بخشید و مشکل قانونی در مسیر ازدواج وی با محمدرضا را از میان برداشت. موضوع ازدواج در پنجم خرداد آن سال که دربارهای 2 کشور طی اعلامیهای خبر برگزاری قریبالوقوع مراسم ازدواج این دو نفر را منتشر کردند فاش شد.
این اعلامیه 3 سال پس از شروع پادشاهی فاروق و 3 سال قبل از شروع پادشاهی محمدرضا پهلوی انتشار یافت. با این حال مراسم ازدواج، عملاً در اسفند 1317 در قاهره و سپس در تهران برگزار شد. هر دو حکومت مصر و ایران تحت سلطه و نفوذ بریتانیا بودند و برخی صاحبنظران معتقدند ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه اقدامی سیاسی بود که با تشویق و اصرار انگلیسیها صورت پذیرفت.
ارتشبد فردوست در این زمینه مینویسد: ازدواج شاه با فوزیه یکی- دو روزه مطرح شد و احتمالاً شاید برای خود رضاخان هم ظرف یکی- دو هفته پیش از آن طرح شده بود و این امر جنبه دیکتهشدن مساله از سوی انگلیسیها را نشان میداد. تصمیم قطعی شد و هیاتی به ریاست محمود جم (مدیرالملک، پدر ارتشبد بازنشسته فریدون جم) که در آن زمان سمت رئیس دربار را داشت، به قاهره رفتند و پس از 15-10 روز تشریفات مراجعه کردند و موافقت ملک فاروق را اعلام داشتند. فاروق هم از طریق انگلیسیها قبلا در جریان قرار گرفته بود، اگرنه برایش عجیب بود که چرا خواهرش باید با ولیعهد ایران ازدواج کند؟! به هر حال این هیات جنبه تشریفاتی داشت و مساله قبلاً حل شده بود. سیدهادی خسروشاهی، رئیس دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره نیز ازدواج فوزیه و شاه را ناشی از اراده انگلیس و در جهت مصالح استعماری آن کشور میداند.
وی مینویسد: با هدایت و تشویق انگلیس
- به خاطر مصالح خاص و استعماری آن کشور- میان 2 خانواده سلطنتی ایران و مصر پیوند زناشویی ایجاد شد و ولیعهد ایران با خواهر فاروق پادشاه مصر ازدواج کرد. این ازدواج سیاسی به مناسبات 2 کشور نیز گسترش بخشید. محمدرضا پهلوی، ولیعهد، روز 5 اسفند برای شرکت در مراسم عقد تهران را به قصد قاهره ترک کرد. در آن زمان خط هوایی مسافری در ایران وجود نداشت. به همین دلیل محمدرضا و همراهان با اتومبیل و از طریق کرج، قزوین، همدان و کرمانشاه وارد عراق شدند و از طریق خط آهن خانقین عازم بغداد شدند. آنان شامگاه هفتم اسفند به بغداد رسیدند و در قصر الزهور متعلق به ملک فیصل پادشاه عراق اقامت گزیدند. روز 9 اسفند از بغداد رهسپار دمشق شدند و روز دهم به سوی بیروت به راه افتادند. سپس با کشتی، سواحل این شهر را به مقصد مصر ترک کردند. کشتی در 12 اسفند به بندر اسکندریه رسید و محمدرضا و همراهان با قطار به سوی قاهره به راه افتادند. روز 24 اسفند، فوزیه و محمدرضا طی تشریفاتی در قصر عابدین مصر به عقد یکدیگر در آمدند و در بهار سال بعد همراه با خانواده فوزیه از جمله مادر و 3 خواهرش از بندر پورت سعید به سوی بنادر ایران به راه افتادند. کشتی 24 فروردین 1318 در بندر شاهپور پهلو گرفت و هیأت مصری و ایرانی از طریق اهواز با قطار به تهران منتقل شدند. تشریفات عروسی در تهران نیز در کاخ گلستان انجام شد.
بدینترتیب مراسم جشن قاهره بدون حضور رضاشاه و مراسم جشن تهران بدون حضور ملک فاروق برگزار شد.
رضاشاه آنقدر از ازدواج صورت گرفته خشنود بود که به محمود جم، رئیس دربار که با سفر خود به قاهره زمینه این وصلت را به وجود آورده بود، نشان درجه اول تاج داد و دختر خود «شمس پهلوی» را به عقد پسر وی، فریدون جم درآورد. فریدون نیز بهرغم میل باطنی خود چارهای جز قبول این پیشنهاد نداشت.