عبدالباری عطوان: عربستان سعودی به «راه نجاتی» نیاز دارد تا آن را از باتلاق خونین یمن که در آن غرق شده و رفتهرفته نیز در آن فرو میرود، خارج کند. عربستان سعودی از 7 ماه پیش عملیات موسوم به «توفان قاطعیت» را به امید سرکوب پیشرویهای انصارالله و بازگرداندن عبد ربه منصور هادی، رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن به قدرت آغاز و هواپیماهای جنگی و سپس نیروهای پیادهنظام خود را روانه این کشور کرده است ولی این دولت مستعفی تاکنون به یمن بازنگشته است تنها چند روز نه به صنعا، پایتخت بلکه به عدن بازگشت. لذا طرح سازمان ملل که انصارالله و علی عبداللهصالح، رئیسجمهور سابق یمن با 7 بند آن موافقت کرده است، میتواند بهرغم سختیهایش کوتاهترین راه برای به حداقل رساندن تلفات سعودیها باشد. جان الیسون، معاون دبیر کل سازمان ملل متحد، روز شنبه اعلام کرد با وجود بیاعتمادی موجود بین ایران و عربستان سعودی و طرفهای درگیر، مذاکرات «مستقیم» اواخر ماه جاری (اکتبر) برگزار خواهد شد. در همین حال، «راجح بادی» سخنگوی هادی و دولت مستعفی که در حال حاضر در ریاض بهسر میبرد، تصریح کرد این دولت برای صلح و پایبندی به آن آماده است. «لجبازی عربستان» نه تنها برای این کشور بلکه برای متحدان آن بسیار پرهزینه شده و هر روزی که از عمر بحران یمن میگذرد، این هزینه زیادتر هم میشود. روشن است که ائتلاف نظامی تحت رهبری ریاض از طریق راهکار نظامی نمیتواند این جنگ را به نفع خود تمام کند حتی اگر از بمب اتمی استفاده کند. محاصره بنادر یمن نتایجی معکوس میدهد، چرا که همه یا بیشتر مردم جهان علیه عربستان و خاندان حاکم بر این کشور بسیج میشوند. عربستان سعودی پس از
7 ماه مداخله نظامیاش در یمن، تنها مانده است و تنها یک کشور عربی حوزه خلیجفارس (امارات) آن را همراهی میکند؛ کویت عذرخواهی کرد و با عدم ارسال نظامیانش به یمن، خود را از این جنگ دور نگهداشت، عمان نیز ترجیح داد بیطرف بماند، بحرین نیز قدرت نظامی برتری نیست و خود مشکلات داخلی زیادی دارد، مصر نیز ترجیح داد با قرار گرفتن در اردوگاه روسیه، جایگاه خود را احیا کند، پاکستان نیز که یکچهارم جمعیت آن را شیعیان شامل میشوند نهتنها به متحد سعودی خود بلکه به همه عربها پشت کرد و به همه درخواستها برای اعزام نیروی نظامی به یمن بیتوجهی کرد. این روزها نام عربستان با «بحرانها» گره خورده است، این کشور در داخل با بحرانهای مختلفی دست و پنجه نرم میکند؛ قیمت نفت سقوط کرده و ذخایر ارزی عربستان نیز در حال کاهش است، بیکاری در میان جوانان این کشور تا 40 درصد افزایش یافته است. نیروهای مسلح عربستان سعودی در یمن و در نجران و جیزان میجنگند، حملات انصارالله نیز از چندین جبهه افزایش یافته است، از سوی دیگر، دستگاه امنیتی سعودی وارد مبارزه سختی با القاعده و داعش شده است. حمله 2 روز پیش به یک حسینیه شیعیان در شهر سیهات که منجر به شهادت رسیدن 6 نفر شد، تنها یک حلقه از زنجیره حوادث خونین و وحشتناک در عربستان است و همه شواهد تایید میکند این کابوس امنیتی به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت. ادامه جنگ، همزمان در چند جبهه در واقع خودکشی است و به گرفتاریهای بیشتر، تلفات مالی و جانی بیشتر، دشمنتراشیها و از دست دادن دوستان و متحدان منتهی خواهد شد و زمانیکه شرایط، ورود به جنگ را ایجاب کند، همه برای جلوگیری از غرق شدن، فرار میکنند. در حال حاضر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه بزرگترین متحد عربستان سعودی محسوب میشود و از زمانیکه این دو کشور ائتلاف کردهاند، مشکلات و بحرانهای داخلی و خارجی آنها شکل گرفت؛ اردوغان اکثریت کرسیهای پارلمان را از دست داد و جنگ داخلی با کردها و همچنین تروریستهایی را که به ایستگاه قطار آنکارا حمله کردند، آغاز کرد و بعید نیست در سایه پرواز جنگندههای روسی در مرزهای سوریه و ترکیه، به جنگ علیه روسها در سوریه کشیده شود. مشکلی در اینباره نیست که پول، قدرتمندترین سلاح عربستان سعودی است ولی این اسلحه رفتهرفته کارآیی خود را در داخل و بویژه در میان همسایگان این کشور از دست میدهد، بویژه زمانیکه این پول مشروط به مشارکت کردن در جنگها شود. بهعنوان مثال، ورود چند زرهپوش قدیمی و مستعمل سودانی به میادین جنگ در کشوری ناهموار مانند یمن، کدام شرایط را بهبود میبخشد؟ انگیزه این نیروها و ایدئولوژی آنها برای مشارکت در این جنگ چیست؟