printlogo


کد خبر: 147431تاریخ: 1394/7/28 00:00
گزارش وزارت خارجه آمریکا از اصلاح لباس در دوره رضاخان

رژیم پهلوی برای کاهش قدرت روحانیت برنامه «اصلاح» لباس را آغاز کرد که براساس آن مردان باید به جای پوشش سنتی ایرانی کت به تن می‌کردند و «کلاه پهلوی» بر سر می‌گذاشتند و زنان نیز ملزم بودند پوشیه‌هایشان را کنار بگذارند.  با آغاز کار مجلس هفتم در 5 اکتبر 1928 به دستور رضا شاه، «به جز تعدادی ملا، تمام نمایندگان و ایرانی‌ها و همینطور همه کارکنان خارجی دولت، کلاه پهلوی بر سر گذاشته و کت به تن کردند». با اینکه ظاهراً رضا شاه به تقلید از آتاتورک دست به چنین اقدامی زده بود، حتی سفیرکبیر ترکیه هم برخی از این اقدامات را بی‌منطق می‌دانست: «اگر شاه و وزرای کابینه، به غیر از وزیر پست و تلگراف که مریض بود، اوایل هفته گذشته برای دیدن مسابقات اسبدوانی تهران را به مقصد دشت ترکمن ترک نمی‌کردند، شاید شاهد تحولات بیشتری در عرصه سیاست داخلی بودیم». ژنرالی که مسؤول مسابقات اسبدوانی بود از تمام نمایندگان دیپلماتیک برای دیدن این مسابقات دعوت کرده بود ولی فقط سفیرکبیر ترکیه و یکی از وابستگان سفارت فرانسه توانستند در این مراسم شرکت کنند. سفیر کبیر ترکیه در توصیف این مسابقات آن را بسیار جالب و تماشایی خواند ولی اضافه کرد:«جایگزین شدن لباس سوارکاران حرفه‌ای به جای لباس‌های رنگارنگ ترکمن از جذابیت این مسابقات کاسته بود». که البته مسلماً منظورش اشاره به اشتیاق رضا شاه به مساله اصلاح «لباس» بود. براساس آنچه در اسناد وزارت خارجه آمریکا آمده است، تریت در همین گزارش می‌افزاید: «اوایل سپتامبر، سردبیر روزنامه ستاره ایران مقاله‌ای‌ تحت عنوان «جایگاه زنان در جامعه» منتشر ساخت که بخوبی اوضاع کنونی ایران را منعکس می‌ساخت. موضوع مقاله این بود که تا همین اواخر زنان ایران جزئی از اسباب منزل تلقی می‌شدند. سردبیر اصلاحاتی را که به تازگی شروع شده بود تحسین کرد؛ اصلاحاتی که به زنان اجازه می‌داد به تماشاخانه بروند، در خیابان با مردان صحبت کنند و در کالسکه‌های
رو بسته سوار شوند. طبق دستورات رئیس نظمیه جایگاه مخصوص زنان در وسایط نقلیه عمومی، تماشاخانه‌ها و رستوران‌ها و... حذف می‌شود. همچنین حضور زنان بدون «پوشیه» در اماکن عمومی ایرادی ندارد. به نظر می‌رسد این اقدام که جهت مدرن‌سازی صورت می‌گیرد تاکنون در سایر ایالات بردی نداشته است و در واقع مردم با ظن و تردید به این اصلاحات می‌نگرند. بالعکس در تهران، نتیجه این اقدامات روز به روز آشکار‌تر می‌گردد. این روزها زنان بیشتری در خیابان‌ها و حتی در کافه‌ها دیده می‌شوند و بسیاری از آنها پوشیه را که پیش از این نوعی ماسک بود، به عنوان زینت استفاده می‌کنند. یک روز پس از انتشار دستورالعمل‌های فوق، یک خانم ایرانی به همراه چند نفر از کارمندان سفارت آلمان به پیک‌نیک رفت».  فرین در گزارشی با عنوان «اصلاح لباس در ایران» در 28 دسامبر 1928 می‌نویسد: «به نظر می‌رسد دولت ایران این لباس جدید و هم اینک اجباری را نشانه‌ای بیرونی و آشکار از تغییر درونی تلقی می‌کند و آن را اولین گام مهم در مسیر مصطفی کمال پاشا می‌داند که رضا شاه آشکارا راه او را دنبال می‌کند. ظاهراً گمان می‌شود پوشیدن کت و به سر کردن کلاه لبه دار به جای ردای بلند، مردم را برای قبول سایر نوآوری‌هایی که روزنامه‌ها، احتمالاً به اشاره شاه تبلیغ می‌کنند، آماده‌تر ساخته است. این بدعت‌ها شامل به کار گرفتن حروف لاتین، جدایی کامل دین از سیاست، مدرن‌سازی روابط عشقی و سنت‌های ازدواج و... می‌شود». تریت در گزارش مورخ 5 ژانویه 1929 حادثه زیر را توصیف می‌کند: «بعدازظهر اول ژانویه، یکی از کارمندان مسن سفارت آلمان که «کلاه» بر سر داشت، در خیابان کوچک کنار سفارتخانه قدم می‌زد که یک مأمور نظمیه او را صدا کرد. کارمند به سمت مأمور رفت و مأمور فقط از محل کارش پرسید و سپس بدون هیچ سوال یا توضیح دیگری با باتوم به جانش افتاد. وقتی مرد مسن نزدیک بود از هوش برود، مأمور نظمیه او را به زندان برد. از آن شب هنوز موفق به دیدار کنت شولنبرگ [وزیرمختار آلمان] نشده‌ام ولی او هنوز موفق نشده است کارمندش را از زندان آزاد کند. وزیرمختار بشدت عصبانی بود. وی می‌گفت که مستخدمش به هیچ وجه از فرمان مأمور سرپیچی نکرده است و مصرانه به مقامات گفته بود که  پاسخ آن مرد سالخورده مبنی بر اینکه کارمند سفارت آلمان است باید نداشتن لباس متحد‌الشکل را توجیه و از ضرب و جرح بی‌جهت او جلوگیری می‌کرد. کنت شولنبرگ از ماجرایی که پیش آمده استنباط می‌کند که دولت با تشویق پلیس به زیاده‌روی تلاش می‌کند کلاه پهلوی و غیره را بر مردم تحمیل کند و همچنین پیش‌بینی می‌کند که پیش از جا افتادن قطعی و کامل این اصلاحات حوادث بیشتری رخ خواهد داد».
منبع: دکتر محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی


Page Generated in 0/0077 sec