امین رحمانیپور: اصل و اساس الگوی تربیتی صالحین، مسؤولیتپذیری اعضا نسبت به یکدیگر و نیز ارتباط صمیمی بین آنهاست که بیشتر در فضای خارج از جلسات حلقه شکل گرفته است.
سوالی که همواره میان انسانها بویژه اعضای خانوادهها برای برخورد با فرزندان شکل میگیرد، این بوده که تربیت چیست و چگونه عملیاتی میشود؟ همچنین بسیاری به دنبال این پرسش هستند که چگونه عمل انسان بویژه در عرصه اجتماعی اثرگذاری تربیتی خواهد داشت؟ در این یادداشت سعی میشود به این سوالات پاسخ داده شود و از طرفی نگاهی به فعالیتهای شجره طیبه صالحین بهعنوان یک مدل تربیتی اسلامی در سطح کشور شود که چه نسبتی با حوزه عمل برقرار کرده است. صاحبنظران حوزه تربیت تعاریف متفاوتی از تربیت ارائه دادهاند؛ تعریف مختار ما از تربیت عبارت است از: «تربیت، فعالیت دوسویهای است که در آن مربی سعی در رفع موانع رشد متربی و ایجاد بسترهایی برای شکوفاسازی استعدادهای او میکند و متربی نیز با اراده و اختیاری که دارد راه هدایت را میپذیرد یا رد میکند.» پس تربیت بدون اراده و اختیار متربی امکانپذیر نبوده و مربی نیز نمیتواند متربی را هر طور که دوست داشت پرورش دهد اما برای اینکه تربیت به معنایی که گفته شد محقق شود، باید موانع شناخته شده و استعدادها نیز کشف شود. اما به طور طبیعی نمیتوان از تیپ و چهره دیگران استعدادهای ایشان را شناخت یا خلقیات ناپسند و موانع رشد آنان را یافت. به طور معمول انسانها در طول عمر خود با توجه به تواناییها، استعدادها و شرایط محیطی، نقشهای متفاوتی را در ارتباط با دیگران به خود میگیرند و به میزانی که آن نقش برای فرد موفقیتآمیز باشد آن را دنبال کرده و حقیقت وجودی خود را پشت آن پنهان میکنند. برای مثال اگر فردی با توجه به محیطی که در آن قرار دارد دریابد که با خوشرویی و فروتنی کار او پیش رفته و وجاهت پیدا میکند این رویه را در پیش میگیرد، هر چند روحیه او چیز دیگری باشد و باز هرچند خود او نیز متوجه این امر نباشد یا اینکه به دلیل شرایط مالی خانواده، در موقعیتی قرار گرفته که مجبور است به عملگی بپردازد، حال ممکن است استعدادهای او در جای دیگری باشد و.... مولا علی (ع) میفرمایند: «فی تقلب الاحوال، عُلُم جواهر الرجال؛ انسانها وقتی با چالش مواجه میشوند، وقتی در موقعیتهای غیرعادی قرار میگیرند، به عبارتی وقتی در فتنه و امتحان قرار میگیرند، حقیقت درونشان رو میآید». بنابراین اگر بخواهیم روحیات و استعدادهای کسی را بشناسیم باید در شرایط غیرعادی و چالش برانگیز و در میدانهای عمل او را شناخت، این شرایط برای خودشناسی نیز ضرورت دارد و در امر تربیت برای اینکه مربی بتواند موفق باشد، باید در همین موقعیتها متربیان خود را زیر نظر داشته و بشناسد تا از این طریق بتواند سعی در رفع موانع رشد ایشان کرده و بسترهای شکوفاسازی استعدادهای آنان را فراهم آورد. شجره طیبه صالحین ایجاد یک نظام تربیتی در قالب حلقههای منسجم و مرتبط در سطوح مختلف بسیجیان سازمان بسیج مستضعفین است. مدل تربیتی صالحین دارای سطوح و مراتب مختلفی است که در عمومیترین و میدانیترین سطح خود متشکل از مجموعهای عظیم از حلقههای تربیتی است. این حلقهها متشکل از جمع محدودی (10 تا 15 نفر) از متربیان همسن و همسطح است که توسط سرگروه، طی مراحل جذب، تثبیت، رشد، سازماندهی و بهکارگیری اداره میشود. در این مدل تربیتی، پس از مرحله جذب 2 لایه محتوایی و شکلی وجود دارد. در لایه محتوایی ابتدا مرحله تثبیت و سپس مرحله رشد است و در لایه شکلی ابتدا سازماندهی صورت گرفته سپس بهکارگیری انجام میشود. در لایه محتوایی در مرحله رشد، متربی در ابعاد بصیرتی، معرفتی، تربیتی و مهارتی آموزش میبیند سپس باید در طول زندگی خود و در مواجهه با مسائل مختلف، آنها را پیاده کند و سرگروه نیز بر رفتارهای متربیانش نظارت داشته و در صورتی که مباحث آموزش داده شده عملیاتی نشود از زوایای مختلف و به روشهای متفاوت آن مطالب را بیان میکند تا اینکه اثر آن را در رفتار متربیان خود ببیند. مثلاً اگر یکی از اعضای حلقه، با دوستان نابابی در ارتباط باشد، سرگروه در جلسه حلقه انواع دوستیها را بیان میکند و از فواید و مضرات هر کدام سخن میگوید، پس از این جلسه یا جلسات، پیگیر میشود که آیا آن متربی، دوست ناباب خود را رها میکند یا به دوستی خود ادامه میدهد؛ اگر دوستی خود را ادامه داد، سعی میکند با گفتن آیات و روایات، نقل کردن داستانهای عبرتآموز و... دوباره همان موضوع را تذکر دهد؛ هر چند معمولاً سرگروه به طور غیرمستقیم مباحثش را در جلسات حلقه ارائه میدهد و بیشتر راهنماییهایش در مشاورههای فردی و قرار دادن متربی در نقشهای مختلف صورت میگیرد. متربی نیز پس از آنکه چند بار در مواجهه با مسائل و مشکلات گوناگون به مشاورههای سرگروه عمل کرد و در اکثر آنها جواب گرفت به او اعتماد میکند و اگر جواب نگرفت دیگر به او اعتماد نمیکند؛ لذا اعتماد بین سرگروه و متربی نیز در مواجهه با عمل شکل میگیرد. در لایه شکلی پس از مرحله جذب، سازماندهی و بهکارگیری صورت میگیرد. به این معنا که از همان ابتدایی که فرد به حلقههای تربیتی جذب میشود، سرگروه به طرق متفاوت و در فعالیتهای مختلف سعی در شناخت وی کرده تا اینکه بداند به او چه نقشی بدهد و در تشکیلاتی که دارد مثلاً مسجد، پایگاه بسیج، مدرسه و... او را در چه جایگاهی قرار بدهد که متربی خروجی خود از آن مراحل تثبیت و رشد را با پذیرفتن مسؤولیت و انجام اقدامی عملی، بروز دهد. مثلاً متربی را مسؤول نیروی انسانی بسیج کند یا زیرمجموعه اطلاعات پایگاه یا مسؤول قرائت قرآن مسجد و...؟ اینکه چطور نسبت به متربیان خود تصمیم بگیرد به مخاطبشناسی او و مشورت گرفتن از مربی مربوط میشود. سرگروه با قرار دادن متربی در این جایگاهها میتواند او را برای مسؤولیتهای آینده یاری کند و از طرفی هر وقت به مساله غیرقابل حلی هم برخورد کرد از سرگروه خود مشورت میگیرد. به این ترتیب سرگروه زمینه شکوفایی استعدادها و رشد متربی خود را فراهم میکند. بنابر توضیحات دادهشده میتوان دریافت که تربیت به طور خاص در میدان عمل صورت خواهد گرفت و نظام تربیتی صالحین بهدرستی به چنین امری پی برده و در اصول و برنامه عمل خود به آن پایبند بوده است.