محمدحسین عباسی: «یک مشت بازیگر دور هم جمع شدهاند».این، تندترین بخش از مصاحبه علی دایی است. گفتوگویی که چندی پیش روی جلد همه روزنامههای ورزشی درج شده تا تحسینکنندگان تکراری آقای شهریار، باز هم او را با توهم ایستادن در مقابل یک موج، بستایند. برای بتسازهای نابینا، اتهامزنی همیشگی علی دایی به دیگران و تئوری توطئه ترک نشدنی او، هیچوقت به دلیل محکمهپسندی نیاز نداشته اما این، بهانهای نخواهد بود تا سرمربی صبای قم باز هم پشت اتهامهایش به دیگران سنگر بگیرد و از سوال و قضاوت در امان بماند. حقیقتا علی دایی نگران چیست؟ نگران خانواده هادی نوروزی یا تعویق یک روزه بازی تیمش با پرسپولیس؟ تردیدی وجود ندارد که بخشی از انتقادهای علی دایی درباره موج ایجاد شده برای نمایش و استفاده تبلیغاتی از مرگ هادی نوروزی بیبرو برگرد درست است اما چه بهانهای، پای انتقادهای او را به این ماجرا باز میکند؟ آنچه در مصاحبه او بیشتر از هر چیز دیگری به چشم میآید، اشاره مداوم آقای مربی به زمان برگزاری بازی با پرسپولیس است. او عصبانی شده که مدیران سازمان لیگ تصمیم گرفتهاند مسابقه پرسپولیس- صبا را به جای روز پنجشنبه 23 مهر، روز جمعه 24 مهر برگزار کنند. دایی، مدیران سازمان لیگ و برنامهریزی آنها را به کمک به پرسپولیس متهم میکند و لابد ابدا از خودش نمیپرسد چنین کمک کوچکی به تیمی که کاپیتانش را از دست داده، چه ایرادی میتواند داشته باشد؟ شهریار به بازی کردن پرسپولیس در روز جمعه معترض است، آن هم در شرایطی که بازیکنان باید 72 ساعت قبل از بازیها از تیم ملی به باشگاه تحویل داده شوند و طبیعتا وقتی استقلال و سپاهان به عنوان تیمهای صاحب ملیپوش جمعه بازی میکنند، پرسپولیس نیز دلیلی برای پنجشنبه بازی کردن بعد از بازی تیم ملی در روز سهشنبه نداشته است. برخلاف تصور دایی البته عقب افتادن یک روزه مسابقه، تاثیر خاصی روی پرسپولیس نخواهد داشت. این تیم تنها یک مهره فیکس در ترکیب تیم ملی داشته و سه بازیکن نیمکتنشین که لازم نیست شهریار درباره رفع خستگیشان، نگران شود! علی دایی فیلم بازی نمیکند. این را همان روزی فهمیدیم که با راهآهن از روی پرسپولیس نیمه جان رد شد و طوری مشتهایش را گره کرد که انگار بزرگترین دشمن زندگیاش را شکست داده است. دایی دروغ نمیگوید، او میخواهد به هر قیمتی که شده برنده باشد و هیچوقت برایش مهم نبود که در این راه، چه کسانی نقش قربانی را بازی میکنند. او هیچ احساس خاصی به پرسپولیس ندارد و از بد حادثه، حتی فیلم بازی کردن را بلد نیست که تصور کنیم قلب او حتی یک دقیقه بیشتر از خودش، برای پرسپولیس تپیده باشد. او که زمانی اتوبوس باشگاه را به بهانه پول نگرفتن متوقف میکرد، حالا حتی در روزهای تلخ جان سپردن کاپیتان باشگاه نیز با همان روحیه زمخت همیشگی مشغول نشان دادن دندانهای مصاحبهاش به پرسپولیسیهای عزادار شده و از زمان بازی تیمش با سرخها انتقاد میکند. کاش شهریار حداقل دروغ گفتن بلد بود و میشد تصویر بهتری- حتی به دروغ - از او در ذهن داشت. بازی با نتیجه یک-یک به پایان رسید اما او بازنده واقعی این نبرد بود؛ الان نه ولی قطعا بعدها متوجه اشتباهش خواهد شد.