حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: مقام معظم رهبری ملت ایران را ملت مظلوم مقتدر نام نهادند. نمونه تام یک انسان مظلوم مقتدر وجود مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام است که معیاری عالی برای همه رهروان حق و حقیقت و اسلام ناب محمدی صلی‌الله علیه وآله وسلم و ولایتمداری و ولایت‌یاوری است. نامه تاریخی و مهم مقام معظم رهبری را به تبعیت از  نامگذاری امام‌المسلمین «نامه‌ای مظلومانه مقتدرانه» باید نام نهاد. اگر بخواهیم این نامه را در یک جمله توضیح بدهیم، باید بگوییم که «نامه مظلومانه مقتدرانه» شرحی است بر  جمله معروف ایشان که «من به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم». متاسفانه دولت در دوره جدید با نگاه خوش‌بینانه به آمریکا و مذاکرات با آن [نگا: سخنرانی رئیس‌جمهوری 9/2/93] وارد «مذاکراتی طولانی و ملال‌آور» شد که «یکی از حلقه‌های زنجیره دشمنی عنادآمیز آمریکا با جمهوری اسلامی و فریبکاری آنان» بود.
بُعد دیگری که می‌توان از بطن این نامه برداشت کرد، آن است که با کمال تأسف رهبری الهی ما در دولت و مجلس و دیگر نهادها، نیروی قوی انقلابی که نافذ البصیره و صَلُبَ الایمان باشند، کم دارند، اگر دولت و تیم مذاکره‌کننده و مجلس و شورای امنیت ملی به وظایف خود عمل کرده بودند، چه جایی برای نامه‌ای با 9 الزام! یعنی رهبری باید یک‌تنه کمبودهای ما را جبران کنند! الله‌اکبر از این مظلومیت رهبر مظلوم مقتدر ما! آقای ما، شهید حسین همدانی می‌خواهند، نه امثال من که اسمش این است که امام جمعه آقا هستم، اما دلم به دنیاست!
در تورات تحریف‌نشده بیان شده است: «إذَا صَلُبَ‏ الْإیمَانُ‏ وَهَنَ لَهُ الْکُفْر» [بحارالانوار: 58/289] «ایمان که در انسان استوار و مستحکم شد، کفر در نزد او سست می‌شود.» اگر ایمان ما مستحکم بود، سندی پرابهام و ضعیف در پیش روی ما نبود. متاسفانه نوعی سهل‌اندیشی و بی‌خیالی نسبت به ایمان اسلامی و روحیه انقلابی در ما وجود دارد که موجب  میلی وافر به سمت غرب در برخی مسؤولان و نخبگان ما شده که مبدأ پیدایش «نامه مذکور» شده است. این نامه هم چراغ راه امروز ملت و دولت ماست، اگر به آن پایبند باشند و باشیم و هم معیاری است برای آیندگان که اگر مراقب نفوذ دشمن نباشند، حتماً دشمن را بالای سر خود خواهند دید و آن‌وقت راهی ندارند و استغاثه‌شان هم جوابی نخواهد داشت. این نامه حجت را بر همگان تمام کرد. آری! اگر بخواهیم بدون مجاهدت و استقامت و با دنیادوستی به اهداف اسلامی برسیم؛ زهی خیال باطل!
بنده چند نکته در رابطه با این نامه خدمت شما عرض می‌کنم:
- «نامه مظلومانه مقتدرانه» حضرت آقا به تصریح نامه، تایید مصوبه شورایعالی امنیت ملی است، آن‌ هم با الزامات نه‌گانه‌ای که بیان فرمودند. این الزمات، شروطی است که باید رعایت شود، الزامات نه‌گانه یادشده را با شروط نه‌گانه مجلس و دهگانه شورایعالی امنیت ملی جمع کنید. 28 الزام برای تایید و انجام یک توافقنامه! پس نباید خیال کنیم که نامه تایید برجام است بلکه ناظر به مصوبه شورایعالی امنیت ملی است. خودتان ملاحظه می‌کنید که چه سندی در اختیار ماست، سندی که به تصریح «نامه مظلومانه مقتدرانه» امام‌المسلمین  «محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه،‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود».
- «نامه مظلومانه مقتدرانه» امام‌المسلمین تأکید می‌کند که  کار تمام نشده است  و نباید گروهی خوشحالی کنند که مسیر پرچالش برجام، عزتمندانه به فرجام رسیده است! هیچ چیزی به فرجام نرسیده است بلکه به فرموده رهبری باید: «یک هیات قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است،‌ تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیات باید در شورایعالی امنیت ملی تعیین و تصویب شود».
- نامه حضرت آقا را می‌توان ادعانامه‌ای علیه آمریکا دانست که مظهر استکبار است، بندبند این «نامه مظلومانه مقتدرانه» بویژه بند دوم آن و کلام آخر نامه به این حقیقت اشاره دارد، که نباید به آمریکا خوشبین بود و ما از مذاکره با آمریکا طرفی نمی‌بندیم. از جمله «دولت ایالات ‌متحده آمریکا در قضیه هسته‌ای و نه در هیچ مسأله دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند».  
- «چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مساله هسته‌ای و مذاکرات طولانی و ملال‌آور آن نشان داد این نیز یکی از حلقه‌های زنجیره دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اولیه آنان که با نیت قبول مذاکره مستقیم از سوی ایران انجام می‌شد، با نقض‌عهدهای مکرر آنان در طول مذاکرات 2ساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه آنان در رابطه با دولت‌ها و مؤسسات اروپایی دخیل در مذاکرات، همه نشان‌دهنده آن است که ورود فریبکارانه آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، نه با نیت حل‌وفصل عادلانه که با غرض پیشبرد هدف‌های خصمانه خود درباره جمهوری اسلامی صورت گرفته است».
- مقام معظم رهبری در «نامه مظلومانه مقتدرانه» سرخط و محور جدیدی  برای دولت و دستگاه دیپلماسی و قضایی کشور ترسیم کردند و فرمودند تهمت‌ها و افتراها و اقداماتی که مقامات آمریکایی علیه ایران اعمال کردند: «می‌تواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی [رئیس‌جمهور آمریکا] در دادگاه‌های بین‌المللی منتهی شود».
- اگر فقط بند 2 نامه را با فرمایشات گذشته ایشان بویژه بیانات ایشان در 5 شهریور امسال (سال 94) با هیأت دولت مقایسه کنیم، ملاحظه می‌کنیم حتی ذره‌ای مواضع ولایت عظمای ما تغییر نکرده و تزلزل در آن ایجاد نشده است. اما کو گوش شنوا! «صاحبنظران سیاسی عالم و افکار عمومی بسیاری از ملت‌ها به وضوح تشخیص می‌دهند که عامل این خصومت تمام‌نشدنی [آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران]، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است.» [بخشی از بند 2] مگر امکان دارد دشمنی‌های استکبار و در رأس آن با نظام اسلامی کم شود؟ تنها یک راه دارد و آن استحاله نظام جمهوری اسلامی است. آمریکا با ما بد است، با ما دشمن است و از دشمنی‌هایش نسبت به ما کاسته نشده و نمی‌شود، منتها به تعبیر رهبری در دیدار با هیأت دولت «شیوه‌هایش تحول پیدا کرده و پیشرفت کرده است» و از دشمنی آشکار به دشمنی ‌پنهان، زیرکانه و منافقانه تغییر کرده است و اگر ما و دولت ما مراقب نباشند، ما در داخل نقشه طراحی‌شده دشمن قرار می‌گیریم؛ نه‌تنها در سیاست بلکه در اقتصاد، در تجارت، در فرهنگ. (نگا: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هیات دولت مورخ 5/6/1394)
- بند پایانی نامه نیز هشداری است به همگان؛ گشایش اقتصادی ربطی به رفع تحریم‌ها ندارد بلکه دولت موظف است نگاهش به ظرفیت‌های داخلی کشور باشد.
اقتصاد مقاومتی که مبتنی بر تولید ملی، توان و دانش و عناصر داخلی و مومن است، تنها راه برون‌رفت از مشکلات اقتصادی پیش‌روی ماست. از سوی دیگر باید دولت مراقبت کند راه واردات بی‌رویه بسته شود. بویژه باید جلوی ورود کالاهای مصرفی خصوصاً از آمریکا گرفته شود. چرا باید در اولین قدم کوکاکولا و سیگار آمریکایی راه به بازار ایران باز کند و صدای مجوزگرفتن مک‌دونالد به‌گوش رسد؟! دولتیان عزیز! نخبگان ما! ملت بزرگوار! ما باید جمله «نمی‌توانیم» را از فرهنگ سیاسی و اقتصادی خود حذف کنیم. «ما می‌توانیم». آینده متعلق به ملت ماست، زیرا آینده متعلق به اسلام است، به‌شرط اینکه در این مسیر از جهاد اقتصادی و سیاسی و فرهنگی رویگردان نشویم.
* امام‌جمعه شمیرانات