printlogo


کد خبر: 147800تاریخ: 1394/8/5 00:00
بازخوانی موسیقی آیینی با نگاهی ویژه به سبک‌های مداحی
نوایی غریبانه

بررسی پیشینه‌ هنر موسیقی در ایران و توجه به مرثیه‌خوانی اقوام مختلف آن، ریشه‌های موسیقی آیینی را به ایران پیش از اسلام بازمی‌گرداند. وجود گونه‌های مختلف موسیقی آیینی در ایران، پیش و پس از ظهور اسلام، ناشی از تنوع اقوام با جهان‌بینی‌های مختلف است؛ هر قوم با توجه به فرهنگ و رسوم بومی خود، برداشت متفاوتی از موسیقی مذهبی ارائه داده است. تلاوت قرآن کریم در قالب دستگاه‌های موسیقی ایرانی، نخستین گونه‌ موسیقی مذهبی ایران، پس از ظهور اسلام بوده است. به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در دوران صفوی، زمینه را برای نگاه و پرداخت عمیق‌تر به واقعه‌ عاشورا فراهم کرد. در همین دوره، دستاوردهای تازه‌ موسیقی مذهبی به شکل آیین‌های عاشورایی همچون  روضه‌خوانی، نوحه‌خوانی و تعزیه بروز کرد که تا امروز ادامه داشته است. روضه‌خوانی فرمی از موسیقی مذهبی است که  از لحاظ ریتمی شباهت بسیاری با آواز سنتی امروزی دارد. روضه‌خوان‌های قدیم اغلب در دستگاه‌هایی چون «دشتی»، «ابوعطا»، «شور» و «نوا» می‌خوانده‌اند که در کنار حزن و اندوه، مخاطب را به تفکر نیز وامی‌داشته است. نوحه‌خوانی که از لحاظ فرم بر پایه‌ ریتم استوار است، در بین مکاتب موسیقی دستگاهی، بیشترین شباهت را به تصنیف موسیقی ایرانی دارد. بهره‌گیری از ریتم‌های دو ضربی و سه ضربی به نوحه‌خوانان امکان ایجاد تنوع در نوحه‌خوانی را داده است. همچنین در بخش ملودیک نوحه، اغلب از دستگاه‌های «همایون»، «نوا»، «چهارگاه»، «شور»، «ابوعطا»، «افشاری» و «دشتی» استفاده می‌شود. همراهی با سبک‌ها و شیوه‌های نو موسیقی امروز، منافاتی با حفظ و صیانت از گونه‌های اصیل و ریشه‌دار موسیقی ایران ندارد. شایسته است با شناخت حاصل از پژوهش و تحقیقات میدانی، ضمن بازیابی این‌گونه‌ اصیل موسیقی ایرانی، آن را حفظ کنیم، تا عاری از هرگونه تحریفی به نسل‌های بعد سپرده شود. در همین راستا و به منظور حفظ و کمک به شکوفایی موسیقی مذهبی، برخی نهادها و موسسات دولتی و غیردولتی اقدام به انتشار آلبوم‌هایی با مضمون واقعه‌ عاشورا کرده‌اند. موسیقی آیینی موسیقی‌ای است که به باورها و اعتقادات می‌پردازد که در قالب موسیقی اقوام و گاه قالب‌های دیگر شکل می‌گیرد. در موسیقی ردیف دستگاهی ما ادبیات و مفاهیم عرفانی، اشعار و همچنین آواز اصل است و ساز تابعی از آن به حساب می‌آید. موسیقی دینی ایران را می‌توان در محرم و عاشورا جست‌وجو کرد. این سبک از موسیقی از جهات مختلف مورد توجه و استقبال مردم بوده است. نوایی حزن‌انگیز و تأثربرانگیز که همواره در ایام محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی و دیگر ایام عزاداری در طول سال شنیده می‌شود. در هنگام جنگ تحمیلی نیز یکی از عوامل ایجاد روحیه و تحول روحی را می‌توان در این نوع موسیقی یافت. از طرف دیگر، «تقرب» نیز در موسیقی باید مورد توجه قرار  بگیرد؛ یعنی پرستش برای نزدیک شدن به حق و رسیدن به مرتبه‌ای ارزنده از انسانیت که این عمل برای خشنودی خدا صورت می‌گیرد و در آن رسیدن به «تعالی» مطرح است. یکی از اهداف خداوند در خلق بشر آن بوده که خودش را از آن مرحله بالا ببرد و به مرحله دیگری ارتقا یابد. از طرفی گشتن، گردیدن و تسبیح گفتن حق گاهی به ذکر، توبه، طواف و سجده رخ می‌نماید و عاشق می‌خواهد خود را در معشوق حل کند و با او یکی شود. آیین‌های عاشورایی به واسطه موسیقی و اجرای زنجیرزنی، سینه‌زنی و سنج‌زنی بیشترین تنوع موسیقی دینی ایران را در بر می‌گیرد. در گذشته و در میان همه اقوام نقش موسیقی در هنگام اجرای آیین‌های دینی به قدری مهم بود که بدون موسیقی و شعر هیچ مراسمی اجرا نمی‌شد. به همین دلیل است که در این نواحی موسیقی و هنر دینی مهم‌ترین بخش موسیقی و هنر را تشکیل می‌دهد. موسیقی دینی و آیینی در ایران با توجه به نوع دین، آیین‌های ویژه خود را دارد. موسیقی دینی بخش قابل توجهی از موسیقی ایرانی را تحت سیطره خود قرار داده و به شاخه‌های گوناگونی تقسیم شده است. در مقایسه با سایر هنرها، موسیقی دینی از اهمیت ویژه‌ و رواج فوق‌العاده‌ای برخوردار است. موسیقی ایرانی را می‌توان براساس محتوا و نوع اجرا به شاخه‌های مختلفی تقسیم کرد و از هر کدام از این شاخه‌ها هم می‌توان به زیرمجموعه‌های بیشتری دست یافت. در این میان انواع موسیقی عاشورایی و تعزیه منحصراً توسط شیعیان اجرا می‌شود و موسیقی عاشورایی خود به شاخه‌ها و دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هر بخش از آن دارای ویژگی‌ها و خصوصیات خاص خود بوده و بسته به نوع مراسم و حتی روزهای مختلف عاشورا با هم تفاوت شایان ذکری دارد. مراسم آیینی شام‌غریبان نیز که به یاد اسرا و یتیمان بازمانده از فاجعه کربلا اجرا می‌شود بسیار رایج و متداول است و با شکوه خاص خود اجرا می‌شود. این مراسم به خاطر مصیبت‌های اسیران کربلا بر عکس مراسم زنجیرزنی و سینه‌زنی در روزهای دیگر بدون همراه داشتن بیرق و وسایل روشنایی برگزار می‌‎شود. اما شعرخوانی با سوز و گداز به رسم دیگر سنت‌های عاشورایی بر جای خود باقی است. یکی دیگر ازگونه‌های موسیقی که همراه با هنر نمایش در جهت هنر مذهبی قرار گرفت تعزیه نام دارد. اینکه تعزیه از چه زمانی در ایران شروع شده مورد اختلاف است. در بعضی منابع چنین آمده که تعزیه در لغت به معنای عزاداری و سوگواری است که از قرن چهارم هجری در ایران آغاز شد. ولی بنابر روایتی نمایش مذهبی یا در اصطلاح تعزیه تا عصر صفویه هنوز در ایران مرسوم نشده بود زیرا هیچ یک از مورخان و نویسندگان ایران در آثار خود از آن سخنی به میان نیاورده‌اند. گروهی نیز معتقدند در زمان قاجار روابط ایران با کشور‌های خارجی بویژه روسیه تزاری گسترش یافت و مأموران و سران دولت ایران در روسیه با دیدن مجالس نمایش و تئاتر و اپرا پس از مراجعت از ایران درصدد برآمدند آن را به‌صورت نمایش مذهبی درآورند. موسیقی در تعزیه نقش برجسته‌ای دارد و مورخان براساس متون و سفرنامه‌های سیاحان اروپایی چنین تفسیری داشته‌اند: «ابتدا تنها دسته‌هایی بوده‌اند که به کندی از برابر تماشاچیان می‌گذشتند و با سینه زدن و زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانه‌ها و علم‌هایی که بی‌شباهت به افزارهای جنگی نبود و نیز هم‌آوازی و همسرایی در خواندن نوحه، ماجرای کربلا را به مردم یادآوری می‌کردند. و در مرحله بعدی آوازهای دسته‌جمعی کمتر شد و نشانه‌ها بیشتر و یکی، دو واقعه‌خوان، ماجرای کربلا را برای تماشاگران نقل می‌کردند و سنج و طبل آنها را همراهی می‌کرده است». موسیقی آوازی تعزیه از جنبه‌های گوناگون قابل اهمیت است. ارتباط و کنش متقابل میان آواز در تعزیه و موسیقی ردیف دستگاهی و همچنین مسائلی از قبیل منع مذهبی در گسترش موسیقی اهمیت آواز در تعزیه را دوچندان می‌کند. در واقع موسیقی آوازی تعزیه از سویی مبتنی بر موسیقی آوازی در ردیف دستگاهی است و از سوی دیگر سبب حفظ و تداوم آن در طول سالیان متمادی شد. از زمان صفویه با تشدید فضای مذهبی و منع موسیقی، گسترش و تکامل تعزیه سبب شده آواز موسیقی ردیفی به تعزیه وارد شود و خود را با آن وفق دهد. شاخص‌ترین موسیقیدان‌های عاشورایی ابوالحسن‌خان اقبال‌آذر؛ آواز را از تعزیه آغاز کرده بود. صفحات به‌جا مانده از وی درآخر عمر و قدرت حنجره او در 104 سالگی شگفت‌انگیز است. در تعزیه فقط بازیگرانی که در نقش معصومان و یاران امام ظاهر می‌شوند حق دارند آواز بخوانند و به اصطلاح امروزی دیالوگ‌های خود را با موسیقی ادا کنند. در تعزیه شبیه‌خوان حضرت عباس(ع) چهارگاه می‌خواند. چهارگاه یکی از 7 دستگاه موسیقی ایرانی است که ماهیتی حماسی دارد.    اهمیت موسیقی آوازی در تعزیه به گونه‌ای است که ایفاگران نقش‌ها باید از دستگاه‌های موسیقی مطلع باشند تا اگر نقش آنها تغییر یافت، بتوانند در آواز معین بخوانند. آنان با تشخیص بجا و صحیح کاربرد نغمه‌ها و جایگاه آنها در تعزیه، از این نواها جهت تأثیر‌گذاری بیشتر در قلوب مردم سود جستند. این هنرمندان در اثر سال‌ها ممارست دریافتند چه دستگاه‌ها و گوشه‌هایی را در هر یک از مجالس مختلف به کار گیرند تا بازتاب حسی مطلوبی داشته باشد. برای مثال حضرت عباس(ع) باید چهارگاه بخواند، حر؛ عراقی می‌خواند، عبدالله بن حسن(ع) که در دامن شاه شهیدان به شهادت رسیده است؛ دست قطع شده‌ خود را به دست دیگر گرفته و گوشه‌ای از آواز راک می‌خواند که به همین جهت آن گوشه به راک عبدالله معروف است. اگر در ضمن تعزیه، اذانی باید بگویند به آواز کردی می‌خوانند. در سوال و جواب‌ها هم تناسب آوازها با هم رعایت شده؛ به عنوان مثال اگر امام حسین(ع) با حضرت عباس(ع) سوال و جوابی داشتند، امام شور می‌خواند و حضرت عباس(ع) نیز باید جواب خود را در دستگاه شور بدهد. اما سرلشکران، افراد و امرا با صدای بلند و پر پرخاش در مخالف آواز می‌خوانند. نکته‌ دیگر در تعزیه‌خوانی فرم مرکب‌خوانی در ردیف موسیقی ایرانی است. شبیه‌خوان حضرت زینب(س) گوشه‌ای از دستگاه شور را به نام گریلی می‌خواند که البته این گوشه در روایت‌های مختلف به نام‌های گیری یا گوری هم خوانده می‌شود. به نقل از بعضی موسیقیدانان نام اصلی این گوشه گریه لیلی بوده که به گریلی تغییر نام یافته است. قطعه معروف گریه لیلی از ساخته‌های استاد مرحوم اسدالله ملک که خود ایشان با ویولن اجرا کرده‌اند به‌گونه‌ایست که شنونده را به یاد هق‌هق گریه می‌اندازد. در تعزیه از یکی، دو ساز بادی از جمله شیپور یا کرنا برای اعلام برپایی تعزیه یا جنگ نمایشی سپاهیان و نی برای سوزناک‌تر کردن لحظه‌های احساسی و لحظه‌های وداع و بی‌کسی و در کنار آن سنج و طبل استفاده می‌شود. این نمایش‌ها گاهی در دستگاه‌های موسیقی ایرانی اجرا می‌شود که البته متناسب با موقعیت، مقام و روحیه شبیه‌خوان انجام می‌گیرد. در تعزیه، مخالفان امام حسین(ع) در دستگاه‌ها و گوشه‌های کوبنده نظیر ماهور و موافقان در دستگاه‌ها و گوشه‌های سوزناک مانند دستگاه شور و چهارگاه می‌خوانند. در ادوار مختلف ایران، دربار و پایتخت حکومت محل تجمع هنرمندان بوده است. از زمان صفویه، به دلیل منع سایر انواع موسیقی، مراکزی نظیر تبریز، قزوین و اصفهان، محل تجمع تعزیه‌خوانان و راویان آوازهای مذهبی شد. این راویان به دلیل تسلط بر دقایق و ظرایف آواز، از تکنیک‌ها و حالات مختلف آن برای شخصیت‌پردازی‌ها در نمایش‌های سوگ‌آور بهره می‌جستند. شخصیت‌ها و کاراکترهای مختلف نیز عامل مهمی برای ادامه یافتن مراسمات سوگواری بویژه مراسم عزاداری محرم شده است. مداحان گذشته آشنایان به سبک‌های مختلف آوازی ایرانی و متناسب با فرهنگ شیعی و ملی ما بودند اما متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که عدم آگاهی از این دانش گرانبها و ارزشمند مداحی‌ها را به سمت تقلید از موسیقی‌هایی کشانده که با فرهنگ ملی و شیعی ما همخوانی ندارد.  نوحه‌خوانی در نقاط مختلف ایران اشکال متفاوتی دارد که از نوع گویش و آواهای فولکلر هر منطقه متاثر است و به خاطر چند اقلیمی بودن سرزمین ایران، شکل‌های متنوعی در این فرم موسیقی مذهبی موجود است. از لحاظ مضمون، نوحه‌خوانی نیز همچون دیگر فرم‌های موسیقی مذهبی عاشورایی به روایت شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان در کربلا می‌پردازد با این تفاوت که ریتم نقش مهم‌تری از شعر در آن ایفا می‌کند. نوحه‌خوانی از لحاظ فرم بر پایه ریتم استوار است و در بین انواع موسیقی دستگاهی بیشترین شباهت را به تصنیف موسیقی ایرانی دارد، اما به علت اشراف نداشتن نوحه‌خوانی امروزی به موسیقی ردیف دستگاهی، با گذر زمان روز به روز کیفیت موسیقایی خود را از دست می‌دهد. ریتم مهم‌ترین نقش را در نوحه دارد، زیرا این فرم از موسیقی برای سینه‌زنی و زنجیرزنی مورد توجه است و برای این نوع از عزاداری وجود ضرباهنگ امری مهم است. نوحه‌خوانی از لحاظ فرم بر پایه ریتم استوار است و در بین مکاتب موسیقی دستگاهی بیشترین شباهت را به تصنیف موسیقی ایرانی دارد، اما به علت نداشتن اشراف نوحه‌خوانی امروزی به موسیقی ردیف دستگاهی، با گذر زمان روز به روز کیفیت موسیقایی خود را از دست می‌دهد. نقش مهم ریتم در نوحه این قابلیت را به مداحان می‌دهد که از ریتم‌های مختلف برای نوحه‌خوانی استفاده کنند. در بخش ملودیک نوحه، معمولا دستگاه‌های همایون، نوا، چهارگاه، شور و آواز ابوعطا، افشاری و دشتی مورد استفاده قرار می‌گیرد که می‌توان از این بین به سلیم موذن‌زاده مداح آذری اهل‌بیت(ع) اشاره کرد که با پایبندی به دستاوردهای موسیقی دستگاهی، آثار جاودانی خلق کرده است. سطحی‌گرایی و نبود ریشه‌های غنی موسیقی خطری است که اکنون این نوع موسیقی مذهبی را که نقش بسزایی در شناساندن فرهنگ عاشورایی ایفا کرده است، تهدید می‌کند. به عقیده مورخان موسیقی، بیشتر فرم‌های موسیقی مذهبی امروزی، ریشه در شاهنامه‌خوانی دارد که گونه‌ای از موسیقی با ایجاد فضای مصور است و روضه‌خوانی نیز از این دست موسیقی است. در روضه‌خوانی، اشعاری برگرفته از وقایع قیام عاشورا در قالب موسیقی دستگاهی ایران اجرا می‌شد که از لحاظ فرمال ریتمی آزاد داشت که بیشترین شباهت را به آواز سنتی امروزی دارد. وظیفه روضه تنها این نبود که مخاطبان محزون باشند بلکه روضه‌خوان سعی می‌کرد با بیان پندهای واقعه عاشورا، راه سعادت در زندگی را به عزاداران بشناساند. در دوران قاجار، روضه‌خوان‌ها اغلب اشراف خاصی به موسیقی و سبک‌های آوازی آن زمان داشتند و بیشتر آنها آوازخوان بودند و به سبب ارادت به سالار شهیدان، در ایام محرم روضه‌خوانی می‌کردند. روضه‌خوان‌ها دستگاه‌هایی را برای روضه انتخاب می‌کردند که از لحاظ فواصل و فراز و فرودها در کنار حزن و اندوه شنونده را به تفکر وادارد. در بیشتر موارد روضه‌خوان‌ها، روضه‌ها را در آواز دشتی، ابوعطا، دستگاه شور و نوا اجرا می‌کردند. شاید سبب زوال امروز این فرم از موسیقی مذهبی، دور شدن روضه‌خوان‌ها از دستاوردهای موسیقی دستگاهی و نداشتن اشراف کامل به آن است که موجب شده این موسیقی صقیل جای خود را به موسیقی سطحی که اکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد، بدهد. مورخان موسیقی، زمان پیدایش نوحه‌خوانی را به اواخر دوران صفوی و اوایل دوره قاجار نسبت می‌دهند زیرا در این دوران بود که موسیقی عاشورایی شکوفا شد. به علت نبود آلات موسیقی بدین شکل امروزی، همه مسؤولیت‌های اجرایی برعهده نوحه‌خوان بود که تکنیک بالای اجرایی و اشراف به موسیقی ردیف دستگاهی را می‌طلبید. نوحه‌خوانی به علت اهمیت در آن دوران تاریخی همچون دیگر فرم‌های مذهبی موجب شد بخشی از موسیقی ایرانی که دستاورد سال‌ها دگرگونی بود از گزند حوادث محفوظ بماند.
نوحه‌خوانی در قریب به نیم قرن اخیر با ریتمی ملایم و با شعر‌هایی که ترجیع‌بند آن توسط عزاداران تکرار می‌شد، آغاز می‌شده است و به فراخور جلسه و مداح، بعد از سبک‌های واحد سنگین به صورت سینه‌زنی تک‌ضرب با سکوت‌های طولانی به همان صورت قبل اما مقطع‌تر و با سکوت‌های کوتاه‌تر ادامه می‌یافته؛ در پایان هم شور خوانده می‌شده که در این سبک هم به فرم‌های متنوعی از اجرا بر‌می‌خوریم، گاهی اوقات ریتم 3 ضرب است و در برخی با ضرب‌های سریع و متداوم روبه‌رو می‌شویم. شور‌خوانی جدا از مداحی‌های معمول شنیده شده، در سبک‌های سوگواری محلی ایران نیز دارای فرم‌های متنوعی است. در موسیقی عزای بوشهر، شور‌خوانی بخش جداناپذیری از نوحه‌خوانی‌های ماه محرم است. «جوشی‌خوانی» یا «شور‌گیری»، مدلی هیجانی از نوحه‌خوانی یا ذکر‌گویی متداول است که در آن سینه‌زن‌ها بدون وقفه و در فواصل بسیار کوتاه به سینه می‌زنند. آنچه را که در سال‌های اخیر تحت عنوان شور‌خوانی مدرن از آن یاد می‌شود می‌توان به دلیل شتاب تند تجربیات گوناگون در این ژانر یک نقطه‌ عطف در تاریخ موسیقی عزای شیعیان به حساب آورد. شور‌خوانی مدرن امروز، شامل فرم‌های گوناگونی همچون ذکرگویی، استفاده از ملودی‌های برگرفته از موسیقی پاپ، تلفیق ملودی‌ها با سنج و دمام، شور‌خوانی بر‌اساس ریتم‌های موسیقی پاکستان و هند، ترکیب ذکر و ملودی با سنج و دمّام و ترنس شور است. شور‌خوانی مبتنی بر ذکر را برای اولین بار در سال‌های میانی دهه‌ 70، نریمان پناهی به اجرا گذاشت. او در مداحی‌هایش دقایقی طولانی‌ را به گفتن بدون وقفه‌ «حسین حسین» اختصاص می‌داد.  به طور کلی موسیقی محرم سرشار از الحان و نوای سوزناک، نغمه‌های اندوه‌زا و ریتم‌های سنگین و کم‌تحرک است. همچنین می‌توان احساسات عمیق و دردناک انسانی را با سازهای بادی، نالان و مویان و آن ضربه دهشتناک را با سازهای کوبه‌ای به تصویر کشید. موسیقی عزا و سوگ به دلیل تالم شدید مجریان و خالقانش، درونی‌ترین و صادقانه‌ترین بخش موسیقی محسوب می‌شود. در واقع سوگوار راستین و عزادار واقعی آداب و ترتیبی برای عزاداری و سوگ قائل نیست. چه بسا اگر سوختگی دل و احساسات جریحه‌دار و این عناصر ارزشمند، با ذوق و قریحه انسانی و خلاقیت و هنر به هم بپیوندد، می‌توان شاهد خلق آثاری ماندگار  بود.


Page Generated in 0/0042 sec