محمدصالح الفتیح: اوضاع در اوکراین همچنان شاهد همان تغییر و تحولاتی است که از ابتدا شاهد آن بود. آغاز مبهم و سردرگم که میتوان آن را یکی از مهمترین ویژگیهای وضعیت اوکراین دانست، چون روند امور در اوکراین بسیار سریع رقم خورد. اعتراضهایی که به صورت تظاهرات رقم خورد و در یک روز حدود یکصد کشته برجا گذاشت و پس از آن نشستن طرفهای درگیر پای میز مذاکره و پس از چند ساعت صدور توافقنامهای که بندهایی بسیار مهم را در برداشت و بعد از چند روز نقض توافقنامه، همه و همه نشان میدهد اوضاع در اوکراین در آینده آبستن حوادث و غافلگیریهای بسیار است. اعراب به طور عام و سوریها به طور خاص بیش از هر طرف دیگری در عرصه بینالمللی از تحولات اوکراین غافلگیر شدند. در واکنش به این حوادث سوریها به 2 گروه تقسیم شدند؛ معارضان سوری از شرایط پیش آمده استفاده کردند تا روحیه نیروهای خود را بالا ببرند و طی آن ایده امضای قراردادی بین مسکو و واشنگتن را مطرح کردند که در آن دمشق در برابر کییف معاوضه و به نحوی داد و ستد شود اما دیگر سوریها از جمله مردم این کشور به دنبال وجوه تشابه حوادث جاری در 2 کشور پرداختند. با وجودی که در دخالت نظامی روسیه در اوکراین تردیدی وجود ندارد و ممکن است این دخالت بزودی صورت گیرد اما میزان این دخالت به اندازه دخالت روسیه در مجارستان در سال 1956 و چکسلواکی در سال 1968 یا حتی لهستان سالهای 1980 و 1981 میلادی نخواهد بود، آن هم به دلایل بسیار زیاد، نه به این جهت که ارتش روسیه امروز، ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق با صد هزار تانک نیست بلکه به این جهت که رهبران کنونی روسیه به خوبی میدانند روی آوردن به رویارویی و درگیری تمام عیار و فراگیر به نفع آمریکا و پیمان ناتو است. آنچه مسکو را از اقدام نظامی بازمیدارد، آن است که این کشور میداند هدف غرب گرفتار کردن ارتش روسیه در درگیریهای این منطقه است. بنابراین در برابر روسیه 2 گزینه نظامی وجود دارد؛ اولین آن دخالت کامل در جمهوری اوکراین از جمله بخش غربی اوکراین است که در آن اوکراینیهای طرفدار غرب سکونت دارند و علیه دولت سرنگون شده قیام کردند و بالطبع دخالت روسیه در این مناطق با مقاومت مردمی و حتی مقاومت نظامی مواجه خواهد شد که مورد حمایت غرب نیز قرار خواهد گرفت. گزینه دوم، ارسال نیروهای نظامی محدود به شبه جزیره کریمه و شاید شرق اوکراین بویژه شهر «خارکوف» است که پرچم روسیه در آن برافراشته شده است. این گزینه به این معناست که دخالت روسیه با مقاومت اهالی این منطقه مواجه نخواهد شد و مسکو در این دخالت با کمترین خسارت مواجه خواهد شد. به همین دلیل در این حالت نوع دخالت، دخالت محدود و بالطبع کوتاهمدت است اما در مقابل اروپا و آمریکا را وادار میکند برای جلوگیری از سرنگونی دولت روی کار آمده کییف که همپیمان و متحد غرب است، به آن کمکهایی ارائه دهند. در حالی که ارائه این کمکها نیز مشکل است، چون برای کشورهای غربی که خود با بحران مواجه هستند، بسیار هزینهبر است و درباره آن ممکن است، به راحتی توافق حاصل نشود. به این ترتیب در بلندمدت آشکار خواهد شد که اتحادیه اروپا توان نجات حکومت اوکراین را ندارد و در حالی که کییف در بحران اقتصادی خود دست و پا خواهد زد، شهر خارکوف و شبه جزیره کریمه شاهد رشد و نمو اقتصادی خود به دلیل حضور روسها خواهند بود و به این ترتیب دیگر مناطق اوکراین راحتتر در برابر سلطه روسیه سر فرود خواهند آورد و این احتمال اگرچه احتمالی است که با تاخیر و صرف وقت بسیار همراه است اما حتمی است. حال سؤالی که در اینجا مطرح میشود، این است که بحران اوکراین چه تاثیری بر بحران سوریه خواهد گذاشت؟ بدون تردید بحران اوکراین بازتابهایی بر بحران سوریه از خود برجا خواهد نهاد. در ابتدا اینکه هرگونه ستیزهجویی و مبارزهطلبی روسیه در اوکراین به این معناست که احتمال دخالت غرب در سوریه از بین خواهد رفت و از آنجا که نزاع در سوریه نزاعی جهانی است، بنابراین تهدیدات کشورهای منطقهای مانند عربستان یا رژیم صهیونیستی نمیتواند، در بحران سوریه تاثیرگذار باشد، چه رسد به اقدام نظامی آنها که امری محال و غیرممکن است. از سوی دیگر دخالت نظامی روسیه در اوکراین چه به صورت محدود و چه به شکل نامحدود واکنش غرب را درپی خواهد داشت و دخالت غرب در اوکراین احتمال دخالت آن در سوریه را کاهش خواهد داد، چون غرب این توان را ندارد که در 2 عرصه در آن واحد حضور نظامی داشته باشد اما اگر غرب تصمیم بگیرد پاسخ مسکو درباره بحران اوکراین را در عرصه سوریه بدهد، در این صورت باید در انتظار تشدید اوضاع در سوریه باشیم و در این شرایط سوریه به عرصه نزاع آشکار و مستقیم روسیه و غرب تبدیل خواهد شد و ارتش سوریه درگیر نبردهایی سنگینتر و بزرگتر از نبردهایی خواهد شد که هماکنون با آن مواجه است. البته سناریوی دیگری نیز مطرح است که احتمال پیاده شدن آن بسیار ضعیف است و آن اینکه غرب و روسیه در هر دو بحران سوریه و اوکراین به توافق برسند و تمایلی به تشدید اوضاع بیش از پیش نباشد که این امری کاملا به دور از رفتارها و خطمشی غربیها در تعامل با بحرانهاست.