قلم زدن در شعر آیینی کار دشواری است زیرا متن اصلی روایاتی که در صفحات تاریخ به ما رسیده، نباید با پیوست به خیال، دستخوش تغییری شود. به گونهای که خیال در شعر آیینی و عاشورایی پرتگاهی است که اگر شاعر کمی کجروی کند از واقعیت مقدس به درههای خیال و روایات غیرواقع میافتد. در این میان شاعران برای آسان سرودن و دور بودن از واقعیات به حواشی آن میپردازند. به طور مثال در سرایش شعر عاشورایی به فضای پیرامون و بعد از واقعه میپردازند؛ لحظاتی از تصاویر هیاتهای سینهزنی، رفع حاجات و شفا گرفتنها، تاثیرات راهپیمایی و زیارت حرم امام حسین(ع) و بینالحرمین، نذریها، مداحیها و... . بهگونهای نوشتن فضای پیرامون عاشورا زنده بودن ادبیات عاشورایی را نشان میدهد.
به گزارش فارس، عاشورا در دفاعمقدس، عاشورا در شعر مقاومت، عاشورا در شهرنشینی و نگاههای اجتماعی و ادبی مانع از تکرار یک تصویر در اکثر شعرها میشود. کتاب «نامههای کوفی» سروده سعید بیابانکی که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است به نوعی به فضای پیرامون واقعه عاشورا میپردازد. در بخش سوم که پایانبخش کتاب است به شعرهای سپید برخورد میکنیم. 25 شعر عاشورایی که در پیوند واقعه کربلا با زندگی روزمره است. شاعر با بیان اعتراضی خود به نگارش کتاب پرداخته است. اعتراضی که شاید پیوند عمیقی با معنای واقعه عاشورا دارد.
کی این همه عکس یادگاری میگرفتیم
کنار علامتها
کی سالی یکبار
دوستان قدیمی را زیارت میکردیم
کی در یک روز
این همه غذای لذیذ میخوردیم
اگر نبود عاشورای تو
مجموعه شعر «نامههای کوفی» به قلم سعید بیابانکی در 3 فصل تهیه و تنظیم شده است که در هر فصل آن تعدادی از اشعار جای گرفتهاند. فصل اول با عنوان «خیزرانی» شامل 7 شعر است که عناوین آنها عبارتند از: انتظار، آفتابگردان، شب دنبالهدار، بوسه و عطش، خیزرانی، تشت زر و گل قاصد. «نامههای کوفی» جلوه دیگری از شاعری بیابانکی را نشان میدهد. در این مجموعه اشعار آیینی و عاشورایی گردآوری و منتشر شده است. بیابانکی 25 شعر با عنوان نامه درج کرده است. نامه اول، نامه دوم، نامه سوم و... تا نامه 25 که البته نامه آخر است و تکرار نامه 12 نیز است. همانطور که از عنوان نامه برمیآید همه در راستای خبررسانی شاعرانه به صاحب عاشوراست. نامههایی که کوفی نامگذاری شدهاند اما کوفی نیستند.
نه تابلوهای فلکسی
نه شمایلهای سه در پنج
نه استریوهای هشت باند
نه انبوه جمعیت
چه مجلس خلوتی داریم اینجا
من و دوازده بند محتشم
بیابانکی به دلیل اینکه توانسته بر بوطیقای چهارپاره و مختصات آن تسلط پیدا کند توانسته اینگونه شعری را نیز خوب اجرا کند. از سوی دیگر او در شعرهایش بر لبه تیغ شعر قدمایی و نوقدمایی قدم میزند و از قضا کمتر هم به سمت شعر قدمایی رفته است. بیابانکی در غزل به سمت سنت حرکت میکند. او در بیتهایش نوعی استقرار و بیتمداری را حاکم کرده است البته تجربه هم به او کمک کرده که ساختار غزل را حفظ کند اما در مجموع به بوطیقای شعر سنتی نزدیک شده است. در مجموعه شعر «نامههای کوفی» شعرها با میانگین 6 سطر سروده شدهاند و اکثرا به بیان یک تصویر یا یک معنا میپردازند. شاعر ضربه و اتفاق شاعرانه را در کلیت شعرها آورده، جز چند شعر که در سطرهای پایینی، اتفاق رخ میدهد. شاعر در لابهلای شعرها انتقاداتی هم از برخی افراد بیاعتنا به عاشورا و آیینهای عاشورایی میکند. البته سعید بیابانکی در شعر کوتاه سپید آیینی توانسته است شعرهای قابل توجهی بگوید. شعرهایی که اعتراضی محسوب میشوند و فضای پیرامون عاشورا را زیر سلطه ادبی دارند. هر چند بهتر بود در این مجموعه تنها شعرهای یک قالب (سپید) به چاپ میرسید تا مخاطبان شعر سپید این مجموعه را به طور جدی برای خود بدانند.