انتخابات سراسری تکراری ترکیه یک گردنه سیاسی حساس برای سرنوشت این کشور محسوب میشود. پیشبینی میشود امروز مردم ترکیه این بار با حرارت بیشتری از بازگشایی مراکز اخذ رأی استقبال کنند گو اینکه کارکرد دموکراتیک انتخابات تنها نقطه نجات آنها از رویکردهای شبهجنگی ماههای اخیر است. 5 ماه پس از انتخابات هفتم جولای که حزب حاکم عدالت و توسعه بهرغم برخورداری از حمایت علنی رئیسجمهور اردوغان نتوانست اکثریت کرسیهای لازم برای تشکیل دولت به سیاق 13 سال اخیر را به دست آورد، بحران سیاسی، امنیتی و حتی اقتصادی ترکیه را تا آستانه جنگ داخلی میان کردها و دولت پیش برد و پای داعش را هم به درگیریها باز کرد. ترس از سوریهای دیگر شدن چنان بر آناتولی سایه افکنده که همه به امید خروج از بن بست فعلی با انتخابات اول نوامبر هستند اما مساله اینجاست که در آستانه انتخابات امروز نیز حزب حاکم عدالت و توسعه و 3 گروه رقیبش در پارلمان تفسیر و طبیعتا پیشبینی کاملا متفاوتی از رویکرد جامعه به صندوقهای رأی دارند. از یک طرف احمد داووداوغلو، نخستوزیر و رهبر حزب حاکم عدالت و توسعه در جمع هوادارانش در شهر قونیه میگوید: «در این انتخابات رکورد خواهیم زد. قونیه به تمام مخالفان ما درس خواهد داد. بله ما جمهوری مردمی خود را میسازیم» و از طرف دیگر اغلب کارشناسان سیاسی همصدا با رهبران احزاب اپوزیسیون در پارلمان کبیر ترکیه شامل حزب جمهوریخواه خلق(چپ میانه ملیگرا)، حرکت ملی (راستگرای افراطی و پان ترکی) و احزاب «صلح و دموکراسی» و«دموکراتیک خلقها» (کردها، اقلیتها و چپها) معتقد هستند در این فاصله دامن زدن به خشونت و سرکوب عامدانه توسط رئیسجمهور و دولت به قصد دوقطبی کردن جامعه انجام شده و اکثریت مردم کشور متوجه حربه کثیف اردوغان و یارانش شده و در نتیجه اقبال به آک پارتی حتی کمتر از آرای 44 درصدی انتخابات
5 ماه پیش خواهد بود. در آستانه اول نوامبر، کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب جمهوریخواه خلق که از مخالفان اصلی دولت اردوغان است نیز در جمع هوادارانش در شهر ازمیر گفت: «در اول نوامبر، همه ما به پای صندوقهای رأی میرویم. باید سرنوشت ترکیه را تغییر دهیم. ترکیه نباید ترسی از سیاستمداران چپگرا داشته باشد». صلاحالدین دمیرتاش، رهبر حزب صلح و دموکراسی نیز که از حمایت کردهای ترکیه برخوردار است در جمع هواداران خود در دیاربکر حضور یافت و گفت: «ما بر سر یک 2 راهی قرار داریم. یا در نهایت کشور توسط یک نفر و با یک رژیم دیکتاتوری و سرکوبگر هدایت میشود یا اینکه کشور توسط گروههای متفاوت اداره میشود و راهحلی دموکراتیک برای مشکلات موجود خواهیم یافت». اگرچه پیشبینی مشترک هر 2 طرف این است که حزب عدالت و توسعه که از سال 2002 تاکنون قدرت را در اختیار دارد، بتواند بار دیگر اکثریت بیش از 40 درصدی را کسب کند اما در عین حال به نظر نمیرسد همانند انتخابات خرداد بختی برای کسب اکثریت پارلمانی داشته باشد و حتی جنگی و بحرانی شدن اوضاع ترکیه در این فاصله احتمالا اقلیتها و مردم طبقه متوسط را بیش از گذشته به سوی احزاب مخالف حاکمیت خواهد کشاند.حکومت اردوغان و همحزبیهایش در دولت در این 5 ماه با سختگیریهایشان ترکیه را از پیشروترین کشور خاورمیانه تبدیل به سرزمینی در حال چندپاره شدن کردهاند که به سرعت همه مزیتهای گذشته، حتی مزیتهای طبیعی مثل موقعیت ترانزینی و توریستیاش را از دست میدهد. مردم شاهد هستند 5 ماه پس از شکست آک پارتی در انتخابات و ناکامی در تشکیل دولت، ترکیه به سرعت به عقب برگشته: در ماه جولای آتش بس دولت ترکیه و پکک شکسته شد و جنوبشرقی کشور یعنی مناطق اکثرا کردنشین، بار دیگر به محل درگیریهای نظامی بین نیروهای ترکیه و شبهنظامیان کرد تبدیل شد که نتیجه آن تا امروز مرگ صدها سرباز و پلیس و شبهنظامی کرد و دهها غیرنظامی بوده است. از سوی دیگر، کشتار آنکارا با شائبه حمایت دولت از داعش امنیت داخلی را بار دیگر به موضوع اصلی بحثهای احزاب سیاسی تبدیل کرد. سربریده شدن 2 فعال ضد داعشی در ترکیه، درست 2 شب پیش از انتخابات پیامی برای همه مردم آناتولی بود که هر چه زودتر به حاکمیت فعلی پایان دهند.سرکوب رسانهای نیز از هر زمان دیگری شدیدتر شده و حتی حکم قطع پخش برنامه 2 شبکه تلویزیونی حامی مخالفان داده شده است اما تنشهای داخلی به اقتصاد در حال افول ترکیه نیز ضربه زده است. لیر، واحد پولی ترکیه، ظرف یک سال و در مقایسه با دلار
۲۵ درصد از ارزش خود را از دست داده است. تورم ۷/۹ درصد اعلام شده است و نرخ بیکاری از مرز۱۱/۲ درصد گذشته و بر میزان وامهای مصرفی پرداخت نشده نیز افزوده شده است. اما مساله بزرگتر اینجاست که به نظر میرسد اردوغان و حزب عثمانیگرایش به مرحلهای از توهم سیاسی رسیدهاند که حاضر نیستند همانند دفعه قبل برای تشکیل دولت جدید، قدرت را با احزاب رقیب شریک شوند و تن به یک دولت ائتلافی بدهند که احتمالا تمام رویکردهای سیاسی داخلی و خارجی افراطیشان را همانند تبدیل نظام پارلمانی به ریاستی یا دخالت در سوریه به چالش بکشند. در واقع با آنکه ترکها به انتخابات اول نوامبر (امروز) به چشم دروازه خروج از بحران نگاه میکنند اما به نظر نمیرسد نه در خروجی سیاسی این انتخابات تغییری ایجاد شود و نه رفتار تمامیتخواه اردوغان و حزبش اصلاح شود.به عبارت دیگر اول نوامبر گردنهای است که معلوم نیست پشت آن بهشت در انتظار نشسته است یا جهنم؟