اگرچه داربی با تساوی بدون گل به پایان رسید اما نمایش پرسپولیس باعث شد اکثر هواداران این تیم به آینده قرمزها امیدوار شوند. پس از مدتها داربی با حال و هوای متفاوتی برگزار شد. برانکو نترسید و هجومیترین بازی ممکن را برای بازیکنانش تجویز کرد. اگر پیش از شروع بازی به هواداران 2 تیم میگفتند قرار است بازی باز هم با تساوی یک - یک به پایان برسد، شاید در بهترین حالت تنها 60 هزار تماشاگر به استادیوم میآمد اما بازی بهرغم تساوی یکی از مهیجترین داربیهای چند دهه اخیر از آب در آمد. علت اصلی این اتفاق هم تفکر متفاوت 2 مربی بود. مظلومی پیش از این با همین تفکر موفق به شکست چندباره قرمزها شده بود از این رو پس از پیش افتادن زودهنگام در نیمه دوم، دستور دفاع مطلق را صادر کرد و از قضا تعویضهای 2 تیم در راستای پیش بردن افکار 2 مربی بود. استقلال هرچه به دقیقه 90 نزدیک میشد دفاعیتر میشد و پرسپولیس که از ضدحملات حریف خیالش جمع بود جسورانهتر حمله کرد و آنقدر روی حملاتش سماجت ورزید تا دست آخر ولو به صورت اتفاقی به آنچه استحقاقش را داشت، رسید. حالا وضعیت برای هواداران پرسپولیس متفاوت است. آنها به خاطر عملکرد پرسپولیس از این تیم راضی هستند و شاید همین نتیجه آغاز رنسانس پرسپولیس برای صعود به خانههای بالاتر جدول باشد.
مسلمان سورپرایز برانکو بود
اما بزرگترین تغییر قرمزها نسبت به بازیهای قبل استفاده از یک بازیساز در میانه میدان بود. پیش از این برانکو همواره از 2 هافبک دفاعی به صورت همزمان بهره میبرد و بعضا سابقه داشت که از 3 هافبک دفاعی به صورت همزمان استفاده کند اما برای داربی او که امید داشت یک نفر در میانه میدان حملات این تیم را طراحی کند یک تغییر بزرگ را به وجود آورد. احمد نورالهی را به سمت چپ برد و از کمال کامیابینیا به عنوان هافبک دفاعی درخواست کرد تا محسن مسلمان را به عنوان بازیساز اصلی حمایت کند. به این صورت که کامیابینیا وظیفه جنگندگی با ابراهیمی و دیگر هافبکهای استقلال را داشت و محسن مسلمان در سایه این حمایت میبایست بالهای قرمز را به حرکت در میآورد. حتی پس از گل برتری آبیپوشان، محمد انصاری به عنوان کم نام و نشانترین بازیکن پرسپولیس این اجازه را پیدا کرد تا بارها به سمت راست استقلال برود و توپهایی را به صورت بلند برای مهاجمان پرسپولیس بیندازد اما برانکو برای ارسالها یک تبصره قائل شده بود؛ توپ ارسالی میبایست برای «ساختن حمله» فرستاده شود نه ضربه مستقیم مهاجم. درست مثل همان صحنه گل که توپ به صورت بلند فرستاده شد اما بازیکنان پرسپولیس آن را روی زمین آوردند تا در نهایت از روی زمین دروازه رحمتی باز شود.
تعویضهای مظلومی در خدمت پرسپولیس
اما در این سو پرویز مظلومی دقیقا همان کاری را کرد که برانکو انتظارش را میکشید. مظلومی بدون آنکه هافبک طراح داشته باشد محسن کریمی تند و تیز را به میدان فراخواند تا عملا این بازیکن ریزجثه در زمین پرسپولیس یک بیکاره تمامعیار باشد و این به معنای برتری عددی پرسپولیس در میدان بود. اما تعویضهای دیگر او در راستای تدافعیتر کردن استقلال بود و او کاری کرد که در صحنه گل
10 بازیکن آبیپوش در محوطه 18 قدم استقلال حضور داشتند. قطعا اگر استقلال قصد قهرمانی دارد باید از شجاعت بیشتری سود ببرد. شاید در چند بازی بشود با این روند پیروز شد اما قطعا در یک تورنمنت 30 هفتهای نمیشود با این فرمول موفق شد.
نیمه دیگر لیوان: هیجانی که آمد
آمار دیدارهایی که پرویز مظلومی در آن سرمربی استقلال بوده نشان از غافلگیری و هیجان در داربیها دارد. وقتی وی هدایت آبیپوشان را برعهده داشته دیدار سرخابیها توانسته تماشاگران را راضی کند.از حضور پرویز مظلومی روی نیمکت استقلال مدت بسیار زیادی نمیگذرد اما او به عنوان سرمربی روی این نیمکت خوب جا افتاده و مهمترین دلیل این جا افتادن نتایجی است که وی در داربیها گرفته است. مظلومی در سال ۱۳۸۹ حکم سرمربیگری استقلال را از علی فتحاللهزاده گرفت آنهم پس از آنکه در رقابتهای غرب آسیا با تیمملی «ب» در حالی قهرمان شد که در فینال عراق را که چند ماه بعد در رقابتهای جام ملتهای آسیا قهرمان شده بود شکست داد.
اسم پرویز مظلومی برای داربی به طور کلی مترادف است با هیجان، او که باشد چه ببرد یا ببازد و حتی مساوی هم کند، داربی جذاب است و دیدنی. در همان سال ۸۸ و در داربی ۶۹ گل دقیقه ۹۰ فرهاد مجیدی به سریال تساویهای داربی با امیر قلعهنویی پایان داد و پس از آن آرش برهانی نقش فرهاد را برعهده گرفت تا یک نتیجه یک بر صفر دیگر هم رقم بخورد، داربی بعدی در کمال ناباوری 2 بر صفر شد. داربی چهارم در سال ۱۳۸۹، 3 بر صفر به سود استقلال تمام شد تا هیجان به اوج برسد و همه تصور کنند از این مهیجتر نمیتوان داربی داشت اما مظلومی و دنیزلی نشان دادند داربی میتواند از این هم
پرهیجانتر باشد؛ او در زمستان ۸۹ بازی
2 بر صفر برده را با نتیجه 3 بر 2 باخت تا
5 گل همراه آنها در داربیها وجود داشته باشد.پس از آن مظلومی از استقلال رفت اما چهار برد پیاپی او مقابل عدد 6 پرسپولیسیها لوگو شد. پس از این جدایی تقریبا داربی پرهیجانی برگزار نشد، 2 برد یک بر صفر پرسپولیس و چند مساوی خستهکننده بدون غافلگیری انجام شد. حال دوباره مظلومی بازگشته و این بار حتی مساوی را هم جذاب میکند. گل مساوی در دقیقهای زده میشود که دیرترین گل داربی لقب میگیرد و حتی از وقت تلف شده هم عبور کرده است. به طور کلی باید تاکید کنیم مظلومی که روی نیمکت استقلال باشد داربیها جذاب میشود، برد و باخت و حتی مساویاش هم مهم نیست، مهم این است که او دستور دفاع از دقیقه یک نمیدهد و برای بردن میآید، چه ببرد و چه ببازد استقلال او از دقیقه یک جمع بازی نمیکند مگر اینکه از حریف جلو بیفتد که آنهم برای هر 2 تیم تا حدود زیادی طبیعی است. شاید یکی از دلایلی که بعد از مدتها هواداران دو تیم ورزشگاه را پرکردند همین مورد بوده باشد، آنها میدانند داربیای که یک طرفش مظلومی باشد حتما جذاب و هیجانانگیز و زیبا است. او صرفنظر از تاکتیکهایی که انتخاب میکند، برای باختن به میدان نمیآید و این مهمترین موضوع برای جذابیت داربی است. مظلومی با دایی، استیلی، دنیزلی و برانکو در داربیها رو دررو شده است که تمام داربیهای او حتی دیدار تدارکاتیاش در جام ولایت که با بازیکنان سکونشین انجام شد و 2-2 مساوی شد هم جذاب بود.