printlogo


کد خبر: 148210تاریخ: 1394/8/12 00:00
پیدایش طبقه روحانیت در اسلام همزاد آن بوده است

روحانیت شیعه از منظر جامعه شناختى، به طبقه یا گروه رسمى مبلغ، مروج و مفسر مذهب تشیع که به صورت زنده و مداوم، نقش محول خود را در جامعه ایفا مى‏کند، اطلاق مى‏شود. آنان با توجه به تحصیل در حوزه‏هاى علمیه به عنوان «کارمندان اسلام»، حفظ اسلام در همه ابعادش را وظیفه خود مى‏دانند. گفتنی است هرچند اصطلاح «روحانى» [در مقابل «جسمانى»]
- روحانی منسوب به مسیحیت است و ریشه در حواریون و 70 مبلغ منصوب حضرت عیسى‏ علیه‌السلام دارد - از غرب و در عصر مشروطه وارد فرهنگ ایران شده، اما بین این دو اصطلاح در اسلام و مسیحیت تفاوت بنیادین وجود دارد؛ در اسلام روحانیت وظایف سیاسى و معنوى را توأمان بر عهده دارد اما در مسیحیت محدود به قلمرو معنوى است. همچنین در فرهنگ سیاسى ایران، واژه «روحانى» با واژه‏هاى عالم، معمم، اهل علم، آخوند، مبلغ، روضه‏خوان، ملا، طلبه، فقیه و مانند آن مترادف است. درباره منشأ پیدایش طبقه علما در جهان اسلام، برخلاف دیدگاهى که معتقد است در اسلام ذاتى طبقه روحانى نداشتیم و آن را پدیده‏اى نوظهور در تاریخ ایران مى‏داند که سلسله مراتب و عناوین آن تحت تأثیر هیرارشى کلیساى کاتولیک و زمینه‏هاى اجتماعى و اقتدارگرایى در ایران به وجود آمده است، باید گفت پیدایش طبقه روحانیت در اسلام همزاد آن بوده است. پیامبر اسلام‏ صلى‌الله علیه و آله به عنوان اولین و عالى‏ترین رجل دینى، ضمن اینکه خود به ایفاى نقش روحانى در ابعاد معنوى و سیاسى مى‏پرداختند، برخى از اصحاب مانند مصعب بن ‌عمیر و معاذ بن جبل را نیز مأمور تبلیغ عقاید و احکام اسلامى فرمودند. یک دلیل اساسى مبنى بر اینکه در «اسلام ذاتى» طبقه یا گروهى به نام «فقها» یا روحانیت هست و آن محصول «اسلام تاریخى» نیست، این دستور صریح قرآن کریم است که از هر «فرقه‏اى» و «طایفه‏اى» براى «تفقه در دین» کوچ کنند تا پس از کسب تخصص در دین، کارویژه‏هاى «انذار» و «تحذیرِ» قوم خود را در بازگشت به میان آنها ایفا کنند: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ».(توبه/ آیه 122) توجه به شرایط صدور این فرمان یعنى موقعیت حساس و اضطرارى جنگ و جهاد از یک سو و شمول آن «من کل فرقه» از سوى دیگر، بیانگر ضرورت و اهمیت پیدایش این طایفه یا طبقه، هنگام ظهور اسلام است.  علاوه بر توصیه‏هاى قرآنى و دستور پیامبر اعظم صلى‌الله علیه و آله، دلایل زیر نیز از جمله عوامل پیدایش، تقویت و ماندگارى روحانیت در اسلام است:
- ضرورت تعلیم تازه‌مسلمانان که براساس نص آیه دوم سوره نصر، فوج فوج به دین خدا مى‏گرویدند.
- نیاز به دفاع فرهنگى از شریعت اسلام به دلیل هم‌مرزى با ادیان دیگر
- نیاز به دفاع فرهنگى در مقابل فرهنگ‏ها و تمدن‏هاى سابقه‏دار نظیر ایران و روم
- ضرورت بیان احکام و عقاید اسلامى در خصوص حوادث و موضوعات جدیدى که در آیات قرآنى و روایات مأثور نیامده است.
- ضرورت رساندن احکام و عقاید اسلامى به کسانى که در مناطق دور از مرکز وحى ساکن بودند.
به دنبال شکاف سیاسى - مذهبى که پس از رحلت پیامبر صلى‌الله علیه و آله در دنیاى اسلام حادث شد، عالمان دینى نیز به تبع آن منشعب شدند. در شاخه اهل سنت، این سلسله پس از پیامبر و صحابه، در «تابعان» و «تابعانِ تابعان» و سپس ائمه چهارگانه و پیروان روحانى آنها تداوم یافت و در شاخه تشیع، پس از پیامبر در امامان شیعه ‏علیهم‌السلام، شاگردان آنها، نواب خاص امام مهدى ‏علیه‌السلام در عصر غیبت صغرا و فقها در عصر غیبت کبرا استمرار یافت. در تشیع با شروع غیبت کبرا، به دلیل عدم دسترسى به امام معصوم و نایبان خاص و ضرورت پاسخگویى به نیازهاى دینى مردم و مسائل نوپیدا، نقش و اهمیت روحانیان روزافزون شد و عالمانى چون شیخ مفید، سید مرتضى، شیخ طوسى و ابن ادریس در رأس طبقه علما، طلایه‏دار تداوم حرکت روحانیت شدند. در ادامه، روى کار آمدن صفویه در قرن دهم هجرى (907 ه./1501 م) نقطه عطف بزرگى بود. روحانیان شیعه که تا این زمان در درون حاکمیت‏هاى سنّى به عنوان یک اقلیت در صدد «حفظ هویت مذهبى» و «کسب امنیت اجتماعى» بودند، با رسمى شدن مذهب تشیع در ایران موقعیت ممتازى یافتند. در این مقطع، بسیارى از علماى شیعه از سوریه، عراق، لبنان و بحرین براى کمک به دولت شیعه، به ایران مهاجرت کرده و گروه روحانیت را تقویت و برجسته کردند. به دنبال این تحول، روحانیت شیعه در ایران، علاوه بر کارویژه‏هاى «ترویج تشیع» و «مقابله با تصوف و رابطه مرید و مرادى»، مى‏بایست مناسبات خود با دولت و سلاطین حاکم را نیز تنظیم مى‏کرد.
منبع: فصلنامه علوم سیاسی، 1381، شماره 20


Page Generated in 0/0144 sec