موسیقی در نگاه عام با آوا، لحن و ریتم همراه است. هر صدایی که کودک میشنود و یاد میگیرد در دایره علم موسیقی جای میگیرد. بیجهت نیست علمای دین توصیه میکنند اولین واژهای که به کودک یاد میدهید نام مبارک «الله» باشد، چرا که کودک اگر صدای لطیف بشنود، نرمخو، آرام و متفکر میشود و اگر لحن خشن و ناموزون بشنود، تندخو و پرخاشگر خواهد شد. موسیقی رایج در این روزگار که با سازهای الکترونیک و ضربهای غربی اجرا میشود و بیشتر بر ریتمهای تند استوار است در نسل نوجوان و خردسال تأثیری غیر از گرایشهای هیجانی، از بین رفتن تمرکز، بیمبالاتی و خشونت ندارد. تحریک هیجانهای غریزی باعث افزایش روزافزون فساد و روی آوردن به تخلیههای روانی کاذب میشود، چیزی که نسل جوان امروز ایران با آن دست و پنجه نرم میکند. به این امر باید شعرهای بیمحتوا، پوچگرایانه و خشونتبار را نیز اضافه کرد؛ موسیقیهای اعتراضی که عنصر خشونت را در پررنگترین وجه آن دارا هستند و ویرانکننده عواطف انسانیاند، روان را آشفته و استرس را به ذهن تزریق میکنند و همینطور بسیاری از انواع دیگر موسیقی که هر کدام تأثیر خاص خود را داشته و امروز معضلی برای روان بشر شده است، چنانکه در هر روزنی میتوان صداهای پُرقدرت موسیقی را از هدفنهای جوانان حتی با فاصله شنید! موسیقی بیمحتوا با ریتم تند که تنها صدای کوبیدن آن بر گوش به چشم میخورد و از واژههایی استفاده میکند که به هیچوجه نمیتوان به آن شعر گفت و در واقع دشنامگویی صرف بر زمین و زمان خواهد بود. تنزل یافتن سطح موسیقی از بیان حقایق عالم، زیباییهای هستی به تمایلهای عاشقانه هم تسخیر هنر است و هم در درازمدت باعث پایین آمدن سطح فکری و فرهنگی جامعه میشود و در شکلی گسترده ابتذال را در پی خواهد داشت، مسالهای که امروز نهتنها در شکل موسیقیهای زیرزمینی بلکه توسط برخی خوانندگان مجوزدار ارشاد هم به گوش میرسد و کیفیت نازل و شعرهای سطحی و آهنگهای کپی شده آنها از آثار خارجی برای افراد درگیر با این مقوله آشناست و هر روز بر تعداد خوانندگان و آثار مستهجن این چنینی اضافه میشود و هیچگونه حرکتی از سوی مسؤولان فرهنگی جهت مقابله با آن صورت نمیگیرد. ترانههای رپ و راک و پاپ و معجونی از آنها در شرایطی که هیچگونه نظارت صحیحی از توانایی صدای خواننده و کیفیت اشعار مورد استفاده به عمل نمیآید، هر روز بیشتر از گذشته تولید میشود. به طور کلی گسترش و ارائه شعر سطحی، حسگرایانه، مادیگرایانه و تقلیدی موجب تقلیل حافظه فکری و حسی مخاطبان شده و مانع بزرگی فراروی بالندگی جامعه است. در این میان نقش شبکههای ماهوارهای ضد اخلاقی در اشاعه ترانههای ضدفرهنگی و برگزاری مسابقات فریبنده جایگاه مخرب خود را خواهد داشت و طی سالهای اخیر کارکرد شبکههای ماهوارهای بر فضای ایران با تجهیز و افزایش شبکههای پخش موزیک شتاب بیشتری گرفته است. در نگاه اول آنچه از این شبکهها به ذهن تداعی میشود، شبکهای شاد و سرگرمکننده است. چیزی که صاحبان آن ادعا میکنند اما برنامهسازان این شبکهها با آگاهی از تاثیرات یادشده موسیقی بویژه در جوانترها، بهصورتی حساب شده ابتذال را به جامعه ایرانی تزریق میکنند. در واقع آنها در پوشش سرگرمی و با جادوی موسیقی، تکنیک راهبردی کنترل ذهن را پیاده میکنند که در این مقطع حساس زمانی میکوشد با رسوخ به ناخودآگاه ذهن مخاطب ایرانی فرهنگ بیگانه را تحمیل کند. گوشسپاری به موسیقی مبتذل به واسطه ناسازگاری با فطرت انسانی که طالب آرامش، تفکر و عطوفت است موجب تحریک تمایلات نامطلوب در انسان خواهد شد و او را از کمال باز خواهد گذاشت. این موسیقی با پایین آوردن تمرکز و تعادل روحی بویژه در قشر جوانتر؛ نیاز به ریسک کردن، انجام فعالیتهای ساختارشکنانه اجتماعی، زیادهطلبی و خشونت را در او بیشتر میکند. بیقیدی و بیتوجهی به آموزههای اخلاقی و اجتماعی، گریز از کار و زحمت، افت درسی و نتایج زیانبار اجتماعی آن، تسلیم شدن در برابر هیجانهای زودگذر و خشونت زبانی که بروز آن در دشنامگویی است، بخشی دیگر از اثرات مخرب موسیقی غیراخلاقی است. بیتوجهی به موسیقی ارزنده چنانچه بدین منوال ادامه پیدا کند و رشد ترویج موسیقی غربی با این سرعت پیش برود افزون بر نابودی بسیاری از مؤلفههای فرهنگی وابسته به موسیقی ایرانی، موجب ترویج تباهی و نابسامانی اجتماعی در جامعه خواهد داشت و از این رو نیاز است مسؤولان مربوط با نگاهی متعهدانه به این موضوع بنگرند، مسالهای که متاسفانه به جای برخوردی قاطعانه به شکلی دیگر و از طریق رونمایی از صداهای زنانه در محافل هنری رخنمایی کرده است! تا معضلی دیگر در عرضه صداهای گمراهکننده پیش آید. تکخوانی زنان در کنسرتها و همخوانی بانوان با پروژههای مختلف و عدم برخورد با گروههای موسیقی زنانه در خارج از کشور که به شکلی مغایر با فرهنگ این مرز و بوم صورت گرفته است، مسائلی است که در سالهای اخیر واکنشهای بسیاری از متعهدان به فرهنگ اصیل این دیار را به دنبال داشته است و نیاز به بررسی و تامل بیشتری در اینباره وجود دارد.