printlogo


کد خبر: 148224تاریخ: 1394/8/12 00:00
ترکیه با خود سر جنگ دارد

استیون کوک: ساموئل هانتینگتون در مقاله معروف و منتقدانه خود در سال 1993 با عنوان «برخورد تمدن‌ها» که در فارن‌افرز منتشر شد، ترکیه را به عنوان یک کشور از هم گسسته معرفی کرد. هانتینگتون معتقد است تفاوتی آشتی‌ناپذیر بین سبک غربی نهادهای سیاسی جمهوری ترکیه و پایه‌های فرهنگ و تمدن اسلامی جامعه ترکیه وجود دارد. این نظریه یک ادعای جنجال‌برانگیز در مقاله‌ای جنجال‌برانگیز بود، هرچند نخست‌وزیر فعلی ترکیه و استاد علوم سیاسی، احمد داووداوغلو نیز در پایان‌نامه سال 1984 خود ادعایی مشابه را بیان کرده است. من با هر 2 استاد اختلاف‌نظر دارم. ترکیه آنطور که هانتینگتون و اوغلو می‌گویند از هم نگسسته است بلکه من معتقدم ترکیه انسجام و یکپارچگی خود را با جنگ با خود از بین می‌برد. پیش‌زمینه بمبگذاری وحشتناک آنکارا در ظاهر به تفاوت غیرقابل انکار دیگری بین ناسیونالیسم ترکی و کردی بازمی‌گردد. از زمانی که کمال آتاتورک بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی، حکومت جمهوری را بنیانگذاری و به طور خاص بر قومیت ترک تاکید و ملی‌گرایی ترکی را به عنوان یک ویژگی منحصربه‌فرد از هویت معرفی کرد، هویت کردی اغلب با خشونت سرکوب شده است. نزدیک‌ترین نمونه در این‌باره 3 دهه جنگ طولانی بین نیروهای حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) و دولت ترکیه است. البته بسیاری از کردها در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ترکیه ادغام شده‌اند. واقعیت این است که دولت ترکیه انعطاف بسیار کمی در جهت سازش با کردها دارد اما اراده ظاهری کردها جهت تطابق با شرایط زندگی در جامعه ترکیه بیشتر است. اینکه درگیری ملی‌گرایی درام اصلی سیاست ترکیه است به این معنی نیست که کسی نتواند حل آن را تصور کند. بلکه سیاسی کردن مساله، روشی بوده که سیاستمداران چپ، راست، میانه، اسلامگرا، سکولار و کرد برای پیشبرد برنامه‌های خود به کار برده‌اند. به این ترتیب «مساله کرد» به یکی از ویژگی‌های دائمی سیاست در ترکیه تبدیل شده و همچنان نیز این درگیری تنها زمینه‌های خطرناک برای مجموعه‌ای از دیگر درگیری‌هایی است که برخی از آنها تثبیت شده‌اند و برخی نیز تازه‌اند و در حوادث اخیر که جسدها و جنازه‌ها در خیابان‌های ترکیه در کنار هم قرار می‌گیرند، نیز ردی از آنها مشاهده می‌شود. این حوادث حتی با معیارهای خونین اواخر دهه 1970 که خشونت میان نیروهای چپ و راست سیاسی، کشور را متلاشی کرد و نزدیک به 4500 نفر را به کام مرگ فرستاد، قابل قیاس نیست. امروزه تعارضاتی که وضعیت کشور ترکیه را آشفته می‌کند عبارت است از:
- قرار گرفتن حزب عدالت و توسعه در مقابل حزب جمهوری‌خواه خلق
- قرار گرفتن حزب عدالت و توسعه در مقابل حزب حرکت ملی
-  قرار گرفتن حزب عدالت و توسعه در مقابل حزب دموکراتیک خلق‌ها
- قرار گرفتن حزب دموکراتیک خلق‌ها در مقابل حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک)
-  قرارگرفتن همه در مقابل حزب کارگران کردستان
- قرار گرفتن حزب حرکت ملی در مقابل حزب دموکراتیک خلق‌ها
- قرار گرفتن همه در مقابل دولت اسلامی ترکیه (هرچند سوالاتی اساسی درباره موضع دولت در ارتباط با این گروه‌ها و دیگر افراط‌گرایان وجود دارد.)
- قرار گرفتن مسلمانان علوی در مقابل سلفی‌های ارتدوکس.
فراتر از فاجعه بمب‌گذاری اخیر در آنکارا، ترکیه مملو از فرصت‌هایی است که سیاستمداران می‌توانند بی‌ثباتی را در ترکیه تعمیق کنند و مقاومت در برابر آن سخت است.
مخالفان رجب طیب‌اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه ادعا می‌کنند ممکن است او و حزب عدالت و توسعه بانی خشونت‌های اخیر  و بمبگذاری سوروچ و دیاربکر باشند. این ادعا بعید به نظر می‌رسد، هر چند «علت» بمبگذاری در گذر زمان مشخص خواهد شد. استراتژی سیاسی اردوغان که در انتخابات بهار گذشته و انتخابات محلی مارس 2014 آشکار شد، ترکیبی از جاه‌طلبی نامحدود، درگیری‌های سیاسی که در بالا بیان شد و هویتی است که می‌تواند یک جامعه را رادیکال کند. مهم نیست چه کسی به طور مستقیم مسؤول بمبگذاری آنکارا بوده است؛ دولت اسلامی، پ‌ک‌ک یا برخی گروه‌های دیگر و کردها که قربانیان این نوع حملات بوده‌اند و به عنوان گروه‌هایی توطئه‌گر به تصویر کشیده شده‌اند. آنها از دید دولت ترکیه، تروریست یا هواداران تروریست‌هایی هستند که به دنبال تضعیف وحدت ترکیه هستند. این واقعیت‌ها جدید نیستند و قبلا نیز تکرار شده‌اند. اما بعد از انتخابات ماه جولای هنگامی که حزب قانونی کردها، حزب دموکراتیک خلق‌ها، 13 درصد آرای مردمی را به‌دست آورد، این وضعیت بسیار وخیم‌تر شده است. در این انتخابات، براساس کل آرا، حزب عدالت و توسعه اکثریت پارلمانی را از دست داد و مسیر را برای اردوغان جهت تصویب قانون اساسی که سیستم ریاستی را به رسمیت می‌شناخت هموار نکرد. موضع ناسیونالیستی اردوغان و شعارهای وحشتناکی که در پی آن آمد، ارتباط حزب دموکراتیک خلق‌ها را با اعضای حزب کارگران کردستان دنبال می‌کرد تا این حزب نیز کمتر از 10 درصد آرای پارلمان را داشته باشد و دولت بتواند همه کردها را بیشتر هدف قرار دهد.   حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) نقش بسیار مهمی را در ایجاد محیطی مملو از خشونت در ترکیه دارد. قتل 2 افسر پلیس در حالی که در 22 جولای در شانلی‌اورفا در خواب بودند، کار یک شاخه  از جوانان پ‌ک‌ک گزارش شده است. درست زمانی که در سال 2013 روند صلح حزب کارگران کردستان با دولت رو به سقوط بود، این حزب ‌خواهان ایجاد درگیری و خشونت در جامعه ترکیه بود. رهبری سازمان نیز تمایلی جهت حمایت از حزب دموکراتیک خلق‌ها و رهبر کاریزماتیک آن که به بازی با قوانین موجود سیاست ترکیه متعهد بوده و تا حدودی نیز موفق شده بود، نداشت. به نظر می‌رسید حزب عدالت و توسعه، تندروهای ناسیونالیست از حزب حرکت ملی و حزب کارگران کردستان ترکیه علاقه سیاسی پایداری در حذف حزب دموکراتیک خلق‌ها دارند. نیازی به گفتن نیست، چرخه خشونت میان ترک‌ها و کردها در حال حاضر به حذف و نابودی حزب دموکراتیک خلق‌ها کمک می‌کند. واقعیت تاسف‌بار این است که جامعه ترکیه در حال حاضر از چند اردوگاه متقابلا بی‌اعتماد ساخته شده است. درگیری‌های سیاسی میان حزب عدالت و توسعه و حزب دموکراتیک خلق‌ها و همچنین خواسته ریاکارانه حزب جمهوری‌خواه خلق جهت استعفای وزیر عدالت و وزیر کشور و پاسخگویی آنها، صرفا قطب‌بندی سیاسی را تقویت می‌کند که این واقعیت به نوبه خود بن‌بست خونین ترکیه را تقویت می‌کند. می‌توان گفت وحدت ملی ترکیه می‌تواند این مسائل را حل کند. اما در حال حاضر شرایط ایجاد سیستم رهبری که بتواند وحدت ملی را در کشور ایجاد کند، وجود ندارد، زیرا انگیزه‌های سیاسی سیاستمداران ترکیه در جهت مخالف است. آنها از فاجعه مرگ بیش از 100 نفر از مردم استفاده می‌کنند تا مشروعیت را از مخالفان خود جهت برنده شدن در انتخابات سلب کنند. البته این بدان معنی نیست که سیاستمداران ترکیه بی‌انصاف‌تر از سیاستمداران کشورهای دیگر هستند، بلکه در بافت سیاسی ترکیه، تقابل با ملی‌گرایی کرد و شمار درگیری‌های سیاسی مرتبط با آن، منجر به نتایج خونین‌بارتر می‌شود و شده است. من ماه پیش حدود 36 ساعت در استانبول بودم. چند ساعت از وقتم را صرف مصاحبه با دوستان ترک خودم در ارتباط با انتخابات، جنگ در سوریه و درگیری با پ‌ک‌ک کردم. دریافتم که حس عمیقی از ناراحتی و عدم اطمینان آشکار در آنها وجود دارد. در واقع هیچ‌یک از آنها نمی‌توانستند وضعیت ترکیه را بعد از انتخابات  اول نوامبر توصیف کنند اما واضح بود که اصول و آرمان‌های سیاست دموکراتیک و اهمیت نهادهای سیاسی برگرفته شده از غرب در ذهن آنها جای گرفته است. من بخشی دیگر از وقتم را در اطراف کدیکوی در بخش آسیایی گذراندم، غذا خوردم و از فعالیت‌های انتخاباتی حزب دموکراتیک خلق‌ها، حزب عدالت و توسعه و حزب جمهوری‌خواه خلق عکس گرفتم. با وجودی که جنگ داخلی در این کشور وجود داشت، من یک روز بسیار خوب و توریستی را در کشور ترکیه داشتم. بعد از شنبه مرگبار(17 ‌اکتبر)، وضعیت در این کشور بسیار نگران‌کننده شده است؛ نرمال بودن وضعیت در یک کشور در حال جنگ با خود.
منبع: پایگاه شورای روابط خارجه آمریکا


Page Generated in 0/0075 sec