فرکی در روز تولد محرم استعفا کرد تا عبارت «کادوی محرم» هم به عنوان قسمت بامزه وارد ماجرا شود. اما این سناریو، روزهای طولانیتری را در بر میگیرد. در روزهایی که محرم به طور کامل از سپاهان کنار کشیده بود، این ماجرا شروع شد. در ابتدا چند هوادار به طور خودجوش از خانه تصاویری از محرم را چاپ کردند تا به استادیوم بیاورند. این اولین ضربه به فرکی و تیمش بود و البته آغاز نمایان شدن بازیکنسالاری در سپاهان. در اولین شکست فصل سپاهان هم نام محرم بیشتر از همه شنیده میشد. هواداران معترض در قم، اسم نویدکیا را صدا میزدند و خواستار برکناری حسین فرکی بودند. آنهم در روزهایی که صدر جدول بین سپاهان و استقلال دست به دست میشد. در این برهه نویدکیا با توپ پر وارد شد. محرم در بیانیهای با عنوان «خداحافظی» به سپاهان «سلام» کرد. تحت فشار گذاشتن مدیران سپاهان در بند بند این نامه حس میشد. پس از به نمایش در آمدن صحبتهای نویدکیا، باشگاه سپاهان هم تصمیم جدیدی گرفت. آنها «بازیکنسالاری» را معنا کردند و یاغی این فصل را به تیم بازگرداندند. مرد محبوب سکوهای اصفهان در اولین مسابقه بازگشتش به تیم هم به میدان رفت. اوج محرمسالاری در سپاهان بازی گرفتن او مقابل ملوان بود. آن هم در روزهایی که خودش گفته بود هیچ تمرینی نداشت. فشار محرم به اندازهای روی شانههای سپاهان حس میشد که فرکی در آخرین گام، زمانی که از استقلال گل دوم را خورد، پس از پایان شادی گل استقلالیها، نویدکیا را راهی میدان کرد تا صدای سکوها در نیاید. در نهایت سپاهان تا هفته یازدهم هم سپاهان نشد تا مشخص شود سپاهان بیشتر نیازمند حفظ حاجصفی بود تا بازگشت محرم. فقط در این بین باشگاه پرافتخار سپاهان چهره زشتی از خود در فوتبال به جا گذاشت. هر چند داستان محرمسالاری در اصفهان به بازگشتش و ترسِ فرکی از او هم ختم نمیشود. حالا او سرمربی سپاهان شده؛ بدون هیچ مدرک و سابقهای.