printlogo


کد خبر: 148282تاریخ: 1394/8/13 00:00
دانشجوی خط امام افشا کن! افشا کن!

ملت هر روز بیش از پیش متوجه می‌شد که استراتژی آمریکا کمک به نفوذ و پیشرفت طرفداران غرب برای انحراف انقلاب از مسیر خود است. در واقع افشای اسناد، آموزشی مهم اگرچه کوتاه درباره سیاست قدرت‌های بین‌المللی بود و مردمی را که قبل از انقلاب از هرگونه اطلاعات مفید سیاسی محروم بودند، بیدار می‌کرد.
 یکی از نخستین پیامدهای افشای شخصیت‌هایی که به اعتماد ملت خیانت کرده بودند، قابل پیش‌بینی بود. بسیاری از احزاب سیاسی و گروه‌هایی که ابتدا از این حرکت حمایت کردند، وقتی دریافتند ممکن است اسنادی از رهبران یا مشاوران آنها افشا شود، خیلی زود علیه ما موضع‌گیری کردند.
در ماجرای «مجاهدین» گاهی برخی دانشجویان این اصول را نادیده می‌گرفتند. در اواسط دی‌ماه اطلاع یافتیم مجاهدین خلق که بعدها مشخص شد در خدمت قدرت‌های خارجی هستند. به یکی از اسناد بسیار حساس سفارتخانه دست یافته‌اند. تحقیقات را آغاز کردیم و بزودی این گزارش تایید و مشخص شد آنها سند را از طریق یکی از هواداران خود که در بین دانشجویان نفوذ کرده به دست آورده‌اند. این دانشجو به سرعت شناسایی و اخراج شد. سند مورد اشاره حاوی اطلاعاتی درباره دیدارهای مخفیانه یکی از اعضای سازمان مجاهدین(منافقین) به نام سعادتی با دیپلمات‌های شوروی بود که اطلاعات مربوط به آن را سفارت آمریکا از طریق نیروهای کمیته به دولت موقت ارائه داده بود. منافقین فکر می‌کردند این سند موقعیت سیاسی آنها را تقویت می‌کند.  2 دانشجویی که برای آن هفته انتخاب شدند با وجود آنکه در سطوح تصمیم‌گیری قرار داشتند، از تجربه دیگر برادران برخوردار نبودند. طبق معمول آنها را درباره محتوای اسناد، شخصیت‌های مورد نظر و شیوه کار توجیه کردیم و به آنها هشدار داده شد که در ارائه اسناد بی‌طرفی را رعایت کنند.  در برنامه زنده تلویزیونی، این 2 نماینده برنامه را با خواندن گزیده‌هایی از اسناد آغاز کرده و بخش‌هایی از متن انگلیسی را نشان دادند. دوربین‌ها بر این متون متمرکز شد تا بینندگانی که می‌توانند آنها را بخوانند. برنامه با آرامش آغاز شد ولی با غلبه احساسات برآن 2 دانشجو، به سوی سرزنش، تقبیح و حتی محکوم کردن افراد نام برده در سند پیش رفتند و تا پایان برنامه این وضع ادامه یافت. آنها ظرف چند دقیقه بی‌طرفی خود را زیر پا گذاشته و پیش از اینکه مردم بتوانند تصمیم بگیرند و مقامات قضایی حکمی صادر کنند، حس انتقامجویی را به بینندگان منتقل کرده بودند. برنامه افشاگری که شاهد آن بودیم نقض معیارهای تعیین شده ما بود. احساس می‌کردیم از حسن اعتماد مردم سوءاستفاده کرده‌ایم. اعتمادی که روزها و شب‌های زیادی بود با تظاهرات خود در جلوی در سفارت به ما ابراز می‌کردند.  عذرخواهی رسمی از همه به صورت یک بیانیه در اختیار رسانه‌های جمعی قرار گرفت. در این بیانیه آمد: «برادران شرکت‌کننده در این برنامه نتوانستند به معیارها عمل کنند و بی‌طرفی را رعایت نکردند. ما از ملت عذرخواهی کرده و تا زمانی که ما را نبخشند و از ما نخواهند، برنامه افشاگری نخواهیم داشت». طولی نکشید که پاسخ خود را دریافت کردیم. هفته بعد تظاهراتی بسیار گسترده‌تر از قبل برگزار شد. مردم از اقشار و طبقات مختلف در خیابان‌ها بودند و از ما می‌خواستند به کارمان ادامه دهیم.
«دانشجوی خط امام، افشا کن! افشا کن!»      
این حادثه نشان داد کافی نیست بنشینیم و تکرار کنیم که «ما مسلمانان خوبی هستیم و هیچ‌گونه جاه‌طلبی فردی نداریم.» خطر همیشه در کمین ماست و انسان به محض آنکه به امیال خودپسندانه خود مجال بروز دهد، از کنترل خارج می‌شوند. با وجود پاسخ سریع مردم نمی‌توانستیم فراموش کنیم که چه اتفاقی افتاده است.
وقتی حساس‌ترین اسناد، بویژه اسنادی که با تحولات جاری و شخصیت‌های لیبرال ارتباط داشت مرتب و به فارسی خلاصه شد، برخی برادران آنها را خدمت امام(ره) بردند. امام از ایشان خواستند هر چه پیدا شده، بدون ملاحظه اینکه درباره چه کسی است، افشا شود و فرمودند خود به دقت اوضاع  را دنبال می‌کنند.
تنها نام افرادی افشا می‌شد که در خیانت به کشور خود دست داشتند. مسلماً نمی‌خواستیم حیثیت و شهرت افراد را لکه‌دار کنیم. بسیار مراقب بودیم نام افراد را تنها به واسطه ذکر در اسناد مختلف اعلام نکنیم، باوجود این در آن روزهای سرشار از احساسات، انتشار نام یک فرد در ارتباط با آمریکا، بویژه وقتی برچسب خائن به وی می‌خورد، می‌توانست به معنای زندان یا حتی مجازاتی شدیدتر برای او باشد!
بخشی از کتاب تسخیر، نوشته معصومه ابتکار


Page Generated in 0/0055 sec