سعید نجفی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در تایید مصوبه شورایعالی امنیت ملی درباره برجام، پیام و البته دستوری مشتمل بر 9 بند صادر کردند که البته لازمالاجرا و لازمالاطاعه نیز هستند. هدف این نوشته بررسی تمام بندهای مترقی این پیام نیست بلکه هدف پرداختن به بند اول از این پیام است که گویا از سوی برخی مسؤولان نادانسته دچار توجیه و تأویل شده است. از این رو با توجه به شعار دولت محترم در شنیدن صدای منتقدان و نظرات کارشناسی به ارائه سطور زیر بسنده میشود. پیام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تایید مصوبه شورایعالی امنیت ملی در تاریخ
29 مهر 1394 صادر شده است که بند اول آن به شرح زیر است:
1- از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل، تدارک شود که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمهاست. در اعلام اتحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریمها بهکلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به منزله نقض برجام است. حال به پاسخ ریاست محترم جمهور در نامه مورخ 30 مهر 1394 میپردازیم. ایشان در بخشی از پاسخ خود به دستورهای نهگانه رهبری در اشارهای غیرمستقیم به بند یک از دستور رهبر حکیم انقلاب اسلامی چنین نگاشتهاند:
در تاریخ 26 مهرماه 1394 یعنی روز تصویب، رئیسجمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا بهصورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمام تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آن را بهعنوان سند قانونی در روزنامههای رسمی خود منتشر کردند.
در این رابطه بیان موارد زیر ضروری است:
الف- ریاست محترم جمهور باید توجه داشته باشند که دستور رهبر حکیم انقلاب اسلامی 3 روز پس از تاریخی است که ایشان معتقدند در آن تاریخ رئیسجمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا بهصورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمام تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را اعلام کردهاند. طبیعی است که حضرت آقا با توجه به وظیفه رهبری و از طرفی حساسیت مضاعف در پرونده هستهای، بیاطلاع از اقدام عنوان شده در نامه رئیس محترم جمهور نبودهاند اما با این وجود باز هم بر گرفتن تضمین کتبی تاکید داشتهاند. این امر میتواند دلایلی داشته باشد:
الف- یا اعلام طرفهای مقابل ایران مبنی بر برداشتن تحریمها، اعلامی صریح، حقوقی و مبتنی بر لغو نبوده است. ب- و یا اینکه تضمین و تعهدی کتبی مدنظر است که بار حقوقی، تاکیدی و تعهدی صریح داشته باشد. اگرنه امری را که در 3 روز قبل حادث شده بود ایشان هرگز به عنوان دستوری لازمالاجرا و آنهم در بند اول دستورات تاریخی درباره اجرای برجام نمیگنجاندند.
ب- برخیها و از جمله تیم متدین، شجاع، امین و غیور ما اعلام میداشتند که بالاخره غرب درباره فعالیت هستهای ما نگرانی دارند. ما هم که به دنبال بمب نیستیم. خب! پس چه اشکالی دارد برخی تضمینها را بدهیم و برخی محدودیتها را بپذیریم. اگر چنین نکنیم، گمان غلط غرب درباره غیرصلحآمیز بودن فعالیتهایمان را تقویت کردهایم.
حال با توجه به دستورات رهبری، این سخن نیز منطقی است که بگوییم: مگر غرب قرار نیست تحریمها را لغو ـ دقت کنید لغو و نه تعلیق ـ کند؟ خب! پس با دادن تضمین کتبی این ظن ما را که ممکن است بدعهدی کنند کمرنگ کند. دادن تضمین کتبی که چیزی نیست. ما این همه تحریم شدیم و مقاومت کردیم و در نهایت براساس منطق و حقانیت 2 سال مذاکره کردیم و در بیانی 12 سال. چه اشکالی دارد غربیها هم یک تضمین کتبی بدهند؟
ج- ریاست محترم جمهوری توجه داشته باشند که گرفتن تضمین کتبی با منطق گفته شده در بند دوم نهتنها بد نیست که خوب هم هست. همانطور که از مذاکره کردن و ارسال پلوتونیوم زائد حاصل از فعالیتها به خارج از کشور با این منطق که ما به دنبال بمب هستهای نیستیم، موافقت و از آن دفاع هم کردیم، پس با همین منطق هم که غرب به دنبال کارشکنی نخواهد بود و نیست و تحریمها را لغو خواهد کرد به دنبال گرفتن تضمین کتبی باشیم نه اینکه آن را عطف به اقدام تاریخ 26 مهر 1394 رئیسجمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا بکنیم. این به نفع دولت خواهد بود، زیرا با لغو تحریمها به وعده خود جامه عمل خواهد پوشاند و در صورت خلف وعده غرب، فریاد ملت متحدا و متفقا بر سر غرب خالی خواهد شد.