printlogo


کد خبر: 148520تاریخ: 1394/8/18 00:00
شناسایی انواع شخصیت‌های شرور در سینمای جهان
مردانی با لباس مرگ

در طول تاریخ سینما، تماشاگران با شخصیت‌های شرور زیادی مواجه شده‌اند. کاراکترهایی که نیات پلیدی دارند و در مقابل مقاصد قهرمان داستان قرار می‌‌گیرند اما پلیدی را باید با توجه به متن قصه و ژانری که شخصیت شرور در آن حضور دارد، تعریف کرد. بنابراین شرارت شخصیت‌ها باید با توجه به متن فیلم و بویژه از نگاه شخصیت اصلی داستان تعریف شود. از این رو می‌توان انواع شخصیت‌های شرور داستانی را در انواع متفاوت آن برشمرد و مثال‌هایی از فیلم‌های سینمایی بر آن خواهد رفت که در ادامه می‌آید.
انواع شخصیت‌های شرور داستانی
با اینکه نامگذاری شخصیت‌های شرور کاری بسیار دشوار است اما در زیر انواع کلی شخصیت‌های شرور در سینما، تلویزیون و ادبیات را نام می‌بریم. انواعی که می‌توانند در هم ادغام شوند و یک شخصیت شرور تلفیقی را مطابق با نیاز داستان خلق کنند.
 ضدشرور (Anti-Villain)
مثال‌ها: دکتر هانیبال لکتر (سکوت بره‌ها)، وینسنت و جولز (قصه عامه‌پسند)
شخصیتی است که پلیدی در درون او وجود دارد اما اغلب به نحوی در داستان معرفی می‌شود که تماشاگر را جذب کند یا ترحم او را برانگیزد. شخصیت‌های ضدشرور گاهی به شخصیت‌های محوری داستان تبدیل می‌شوند، طوری‌که می‌توان آنها را قهرمان داستان برشمرد، درست مثل شخصیت‌های «وینسنت» و «جولز» در فیلم «قصه عامه‌پسند». این شخصیت‌ها پلید هستند و کارهای شرورانه‌ای انجام داده‌اند. حتی می‌توان آنها را در زمره دسته‌بندی‌های دیگر بویژه تبهکاران قرار داد.
 مقام مسؤول (The Authority Figure)
مثال‌ها: رونی مدیر مدرسه (روز مرخصی فریس بولر)، بیل لوبرگ (محیط اداره)، گروهبان هارتمن (غلاف تمام فلزی)، ترنس فلچر (شلاق)
مقام مسؤول مثال خوبی از تعریف پلیدی در متن داستان است. شخصیت‌های بالا مثال‌های بسیار خوبی از این دسته هستند. مقام مسؤول در برابر آزادی‌ها و اختیارات شخصیت اصلی می‌ایستد و او را محدود می‌کند. چنین شخصیتی را در تمام ژانرها می‌توان یافت اما در فیلم‌های درام و کمدی که دارای شخصیت‌های تبهکار هستند بیشتر
دیده می‌شوند.
جانور وحشی (The Beast)
مثال‌ها: بیگانه (بیگانه)، کوسه (آرواره‌ها)، نهنگ (موبی‌دیک)، خرس (لبه)
جانور وحشی را می‌توان در زیرمجموعه بلایای طبیعی قرار داد اما آن را در یک طبقه‌بندی مجزا قرار می‌دهیم چون نحوه درگیری این دو بسیار متفاوت است. جانور وحشی از روی قصد و نیت کاری را انجام می‌دهد. مثلا بلایای طبیعی بدون قصد و نیت نازل می‌شوند و انسان و حیوان هر دو باید در برابر آن مقاومت کنند.
 زورگو (The Bully)
مثال‌ها: آقای پاتر (زندگی شگفت‌انگیز)، بیف تنن (بازگشت به آینده)، دسته سوشیز (رانده شده‌ها)
زورگو مخالف آشکار شخصیت اصلی است که دشمنی‌اش اغلب به دلایل بسیار کم‌اهمیت است، مثل حفظ شأن اجتماعی (دسته سوشیز) و گاهی هم هیچ دلیلی ندارد و صرفا از روی بدجنسی است (بیف تنن). بسته به اطلاعاتی که فیلم راجع به شخصیت زورگو به ما می‌دهد، به راحتی می‌توان تماشاگر را به همزاد‌پنداری با او واداشت و در نتیجه این شخصیت را بیشتر در فیلم‌های کمدی و درام می‌بینیم. ژانرهای جدی‌تر مثل اکشن، هیجانی یا جنایی نیاز به پلیدی بیشتری دارند که در زورگو دیده نمی‌شود.
تباه شده (The Corrupted)
مثال‌ها: مایکل کورلئونه (سه‌گانه پدرخوانده)، ریگان مک‌نیل (جن‌گیر)، خانم جان آیزلین (کاندیدای منچوری)، جک تورنس (درخشش)
شخصیت تباه شده در دوره‌ای خوب بوده و اینک به ورطه فساد و تباهی افتاده است. بهترین مثال آن‌هم مایکل کورلئونه در سه‌گانه پدرخوانده است. گاهی هم این تباه‌شدگی یک دلیل متافیزیکی دارد، مثل شخصیت‌های «ریگان مک‌نیل» و «جک تورنس» که روح‌شان تسخیر شده.
 تبهکار (The Criminal)
مثال‌ها: کلاید بارو و بانی پارکر (بانی و کلاید)، تام پاورز (دشمن مردم)، تونی مونتانا (صورت زخمی)، جیمز کانوی، هنری هیل و تامی دویتو (رفقای خوب)
تبهکار همان است که از اسمش پیداست. این دسته اغلب شامل شخصیت‌های شروری است که به دنبال پول یا قدرت هستند و اغلب هم به هر کاری دست می‌زنند تا به هدف‌شان برسند.
 روانپریش (The Disturbed)
مثال‌ها: نورمن بیتز (روانی)، آنی ویلکز (بدبختی)
شخصیت‌های روانپریش هم می‌توانند طیف گسترده‌ای از شرورها را تشکیل دهند. برخی جوکر را هم در این دسته قرار می‌دهند اما ما واقعا هیچ‌گاه دلیل روشنی برای کارهای شرورانه او نمی‌یابیم. ما روانپریش‌ها را به عنوان افرادی تعریف می‌کنیم که مشکل روانی مشخصی دارند.
مزدور (The Henchman)
مثال‌ها: مأمور اسمیت (ماتریکس)، آقای جاشوا (سلاح مرگبار)، کلارنس بادیکر (پلیس آهنی)
مزدور کسی است که یا برای مغز متفکر یا برای افراد یا نیروهای منفی فیلم کار می‌کند. مزدوران معمولاً ماهرترین، مرگبارترین و بی‌رحم‌ترین شخصیت‌های شرور سینما هستند. هدف از وجود آنها چیزی نیست جز انجام مأموریت‌شان، در نتیجه همواره در کشمکش با شخصیت اصلی هستند.
ماشین (The Machine)
مثال ها: 9000 HAL ( 2001: یک ادیسه فضایی)، آلترون (انتقامجویان: عصر آلترون)، روی باتی (بلید رانر)
ماشین‌ها معمولاً از ترسناک‌ترین شخصیت‌های شرور هستند، چون عاری از زندگی، احساس، درد یا ترسند. ماشین‌ها سرد و محاسبه‌گرند و روشن است که بیشترین حضور را در ژانر علمی- تخیلی دارند.
مغز متفکر (The Mastermind)
مثال‌ها: هانس گروبر (جان سخت)، وربال کینت (مظنونان همیشگی)، اوریک گلدفینگر (گلدفینگر)
مغز متفکر از شخصیت‌های مورد علاقه فیلم‌های جاسوسی، بویژه سری فیلم‌های جیمز باند است، هر چند در ژانر اکشن هم اغلب آنها را می‌بینیم. شخصیتی باهوش و بی‌رحم که تمام نقشه‌های شیطانی علیه شخصیت اصلی را هدایت می‌کند.
 بلایای طبیعی (Mother Nature)
مثال‌ها: گردبادها (گردباد)، توفان (توفان کامل)، سونامی (غیرممکن)، ویروس (شیوع)، اقیانوس (ماجرای پوزئیدون)، کوه یخ / اقیانوس (تایتانیک)
چه تهدیدی بالاتر از خود طبیعت وجود دارد؟ بدون گذشت، قدرتمند و توقف ناپذیر. شخصیت اصلی نمی‌تواند گردباد، سونامی، اقیانوس یا هیچ یک از عناصر طبیعت را متوقف کند، بلکه فقط می‌تواند برای بقا تلاش کند.
شخصیت اهریمنی یا شیطانی
(The Personification of Evil)
مثال‌ها: دارث ویدر (جنگ ستارگان)، امپراتور (بازگشت جدای)، ملکه (سفید برفی و 7 کوتوله)، الکس دلارج (پرتقال کوکی)، انسان (انیمیشن بمبی)، کنت دراکولا (دراکولا)، کروئلا دویل (101 سگ خالدار)، جوکر (شوالیه تاریکی)، سارون (ارباب حلقه‌ها)
شخصیت اهریمنی یعنی شخصیتی از جنس پلیدی محض. اغلب گذشته‌ای از او در فیلم ارائه می‌شود اما انگیزه او چیزی نیست جز انجام کارهای شیطانی.
موجودات ماوراءالطبیعه / فرازمینی
(The Supernatural / Extraterrestrial)
مثال‌ها: فردی کروگر (کابوس خیابان الم)، جیسون وورهیز (جمعه سیزدهم)، اشباح و اهریمنان (شبح، وحشت آمیتویل، فعالیت ماوراءالطبیعه)، مریخی‌ها (جنگ دنیاها)، بیگانگان (روز استقلال)
این دو دسته را ترکیب می‌کنیم، چون شباهت زیادی به یکدیگر دارند و اغلب موجودات ترسناک بدون چهره یا بدون حد و مرزی هستند که در ژانر وحشت،
علمی -تخیلی یا هیجانی تعلیقی ظاهر می‌شوند.
منبع: Screencraft
 


Page Generated in 0/0056 sec