هاشمی رفسنجانی یکی از کسانی است که چرخش فراوانی در رفتار و مواجهه با دنیای سیاست داشته است. او که زمانی از یاران اصلی انقلاب بود، گاه با اتخاذ مواضعی صریح و البته گاها تند تفاوت خود را با دیگران مشخص میکرد. به همین دلیل است که چرخش 180 درجهای او نیز این روزها وی را از دیگران متفاوت میکند. در زیر بخشی از خطبههای نماز جمعه وی در 30 مهر 61 را مرور میکنیم:
نمی توانم از تریبون نماز جمعه دروغ بگویم
هاشمی در خطبههای نماز جمعه با اشاره به اینکه «من نمیتوانم اقلا از تریبون نمازجمعه برای شما که میخواهید پشت سر من نماز بخوانید دروغ بگویم» گفت: خودتان میدانید که هیچکس شما را مجبور نکرد که بروید و رأی بدهید، هیچکس نگفت به چه کسی رأی بدهید. البته کاندیدایشان را معرفی میکنند و باید لیست بدهند تا مردم بدانند به چه کسی میخواهند رأی بدهند؛ کسی هم کسی را تهدید نمیکند. هرکس میخواهد، بیاید در این تریبون بگوید من اصلاً با اصل جمهوری مخالفم و به این جمهوری رأی نمیدهم. ما کارش نداریم؛ مگر کم گفتند؟
هاشمی درباره چرایی برخورد با ضدانقلاب نیز گفت: به خدا اینها اگر میخواستند کار سیاسی کنند تا قیامت آزادشان میگذاشتیم تا در این مملکت بمانند و باشند. همینچمن دانشگاه میدان تاخت و تاز اینها بود. امروز نماز جمعه بود، فردا آنها میتینگ میدادند. کسی هم حرفی نداشت که بیایند و اینجا جمع بشوند. 15-10 نفر، 100 نفر، هزار نفر بودند و میخواستند با سفسطه حاکم واقعی باشند. حرف آنها این بود. چون رأی نمیآوردند میگفتند انتخابات را تحریم میکنیم. این جنایت است.
حاضر به جاسوسی میشدند تا از زندان آزاد شوند
رئیس مجلس با اشاره به توقع بیش از حد بعضی انقلابیون سابق نیز گفت: بعضیهایشان سابقه زندانی هم داشتند. در گذشته زندان بودید، بیرون آمدید احترامتان هم کردیم. شما که در زندان این ملت را پیروز نکردید. ما در زندان با شما بودیم. شما در زندان بریده بودید. زندانیتان تمام شده بود ولتان نمیکردند. میگفتند بنویسید حاضریم جاسوسی کنیم ولتان میکنیم؛ مرتب مینوشتید و میرفتید. تیپتان اینطور بود. این ملت مبارزه کرد، پیروز شد، در زندانها را بازکردند و شما را سردستشان بیرون آوردند. بعد شما شروع کردید به این کارهایی که کردید.
هیچ کشوری مثل ایران مجلس ندارد
هاشمی رفسنجانی در ادامه با اشاره به تفاوتهای مجلس ایران با مجالس دیگر کشورها گفت: هیچ کشوری نمیتواند مجلسی مثل مجلس ایران داشته باشد که بوق و تریبونش را در میان مردم باز کنند به طوری که بنده پشت تریبون نفس هم که میکشم نفس من در بیرون منعکس میشود و همه مردم متوجه میشوند. مرکز تصمیمگیری هم مجلس است. قانونی که از مجلس نگذرد هیچکس نمیتواند کاری کند. همه حرفهای مملکت علناً در آنجا زده میشود. در کجا این رابطهای که مجلس جمهوری اسلامی با مردم دارد به این شکل هست؟
ما مجبوریم در ماشین ضدگلوله سوار شویم
هاشمی در ادامه به موضوع ترورها پرداخت و گفت: اینها تروریسم را درست کردند که رابطه ما را با مردم قطع کنند. اگر تروریسم نبود مسؤولان ما از رئیسجمهور گرفته تا افراد این مملکت در مساجد و کارخانهها، در زندگی و در خانههایشان و در محلهها همانطور بودند که مردم بودند. تا تروریسم نبود بنده شخصا نان میخریدم. عضو شورای انقلاب و وزیر کشور هم بودم. خودم با ماشین خودم راننده خودم بودم و میرفتم نان را میخریدم. بنا نبود حکومت اسلامی اینطور باشد. این قسمت را آنها خراب کردند. یک حجاب مختصری گذاشتند و ناچاریم مدتی برای حفظ انقلاب و دستاوردهای انقلاب و برای حفظ خون شهدا در ماشین ضدگلوله بنشینیم. اگر ننشینیم مردم ما را مینشانند.
اروپاییها مثل گاو شراب میخورند!
هاشمی در بخش دیگری از خطبه دوم نماز جمعه به سفر خود به غرب پیش از انقلاب اشاره کرده و گفت: شما بروید اروپا! خیال میکنید مردم اروپا چه هستند؟ بنده حدود 4ماه آنجاها گشتم و خوب جزئیات اینها را میدانم. در این کافهها مینشینند و مثل گاو شراب میخورند و هیچ نمیفهمند. مشغول هست، از مغازه و فروشگاه بیرون میآید و به آنجا میرود و بنا میکند مشروب خوردن. اصلاً در این عوالم نیستند.