محمد زعیمزاده*: حسن روحانی صبح یکشنبه با حضور در مراسم افتتاح نمایشگاه مطبوعات با بیان اینکه ما نیازمند یک نظام، قانون، مقررات و یکسانی همه در برابر قانون هستیم، افزود: افتخار قانون اساسی ما این است که میگوید همه افراد حتی رهبری معظم نظام در برابر قانون یکسانند. این افتخار اسلام و نظام ماست که کنار میز محاکمه قاضی، امام مسلمین و امیرالمؤمنین با یک ذمی برابرند و کنار هم مینشینند. این افتخار قضای اسلام است که همه در برابر قانون مساوی هستند.
1- به نظر میرسد «تکثر سیاسی و اجتماعی» بهترین وصف از فضای سپهر سیاسی کنونی کشور است، تکثری بیسابقه که خواسته یا ناخواسته گسلهای اجتماعی جدی را در کشور پدید آورده و اگر استراتژی همافزایی حداکثری بر سر منافع مشترک مدنظر مسؤولان بویژه دولتمردان قرار نگیرد میتواند مخاطرات جدی برای کشور پدید آورد اما لازمه همافزایی حداکثری وجود زمینههای گفتوگو و فضای نقد در جامعه و در سطح نخبگان و البته لازمه گفتوگو بالا بردن سعه صدر و فهم شنیدن نقد از سوی مسؤولان است.
2- همه ما باید نقادی کنیم. نقد به نفع ما است. دولت باید نقد شود، قوهقضائیه باید نقد شود، مجلس باید نقد شود، اسلام حتی بالاتر میگوید «النصیحه لائمه المسلمین» امام مسلمین هم باید نقد شود؛ منتها نقد و انتقاد، نه اتهام، تخریب، تهمت و دروغ.
جملات بالا نه سخنان نگارنده بلکه فرمایش جناب روحانی در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات است؛ نمایشگاهی که در آن بسیاری از منتقدان جدی دولت به دلیل رفتار تبعیضآمیز معاونت مطبوعاتی دولت یازدهم در تخصیص یارانهها و تذکرهای مکرر به برخی رسانههای منتقد، در اعتراض به همین امر و دیگر مسائل تبعیضآمیز در نمایشگاه امسال حضور نیافتهاند و در روزی که به گواه حاضران اجازه حضور سایر رسانههای غیردولتی و مستقل حاضر در جشنواره هم در صبح همان روز داده نشد و جناب رئیسجمهور عملاً به بازدید از بخش دولتی مطبوعات مشغول شدند.
3- کم سواد، بیقانون، بیدین، حسود، افراطی، کاسب تحریم، بیشناسنامه، بیکار، متوهم، بزدل، دین نشناس، تخریبگر، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، کودک، کسانی که باید بروند به جهنم افرادی که فقط سر و صدا میکنند و پلیس مخفی، اینها تنها بخشی از توصیفاتی است که جناب آقای روحانی در 2 سال و اندی از زمامداریشان نثار منتقدان کردهاند.
4- یا ایهَا الَّذِینَ امَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُون/ اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا سخنى مىگویید که عمل نمىکنید (سوره صف - آیه 2)
مفسران براى آیه «لم تقولون ما لا تفعلون» شأن نزولهاى متعددى ذکر کردهاند که تفاوت زیادى با هم ندارد از جمله اینکه:
الف- جمعى از مؤمنان بودند که مىگفتند: بعد از این هر وقت با دشمن روبهرو شویم پشت نخواهیم کرد و فرار نمىکنیم ولى به گفته خود وفا نکردند و در روز احد فرار کردند تا آنجا که پیشانى پیامبر صلىالله علیه وآله و دندان مبارک ایشان شکسته شد.
ب- هنگامى که خداوند ثواب شهداى بدر را بیان کرد، جمعى از صحابه گفتند: حال که چنین است ما در جنگهاى آینده، تمام نیروى خود را به کار خواهیم گرفت ولى در احد فرار کردند که آیه فوق نازل شد و آنها را سرزنش کرد.
ج- جمعى از مؤمنان پیش از آنکه حکم جهاد نازل شود مىگفتند: اىکاش خداوند بهترین اعمال را به ما نشان مىداد تا عمل کنیم، چیزى نگذشت که خداوند به آنها خبر داد که «افضل اعمال ایمان خالص و جهاد است» اما این خبر آنها را خوش نیامد و تعلل ورزیدند، آیه نازل شد و آنها را ملامت کرد.
خداوند متعال به عنوان ملامت و سرزنش از کسانى که به گفتههاى خود عمل نمىکنند، مىفرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا سخنى مىگویید که عمل نمىکنید؟! «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون».
اگرچه مطابق شأن نزول این آیه درباره گفتوگوهاى جهاد و سپس فرار در روز جنگ احد نازل شده ولى مىدانیم هیچگاه شأن نزولها مفهوم گسترده آیات را محدود نمىکند، بنابراین هرگونه گفتار بى عمل درخور سرزنش و ملامت است، خواه در رابطه با پایمردى در میدان جهاد باشد، خواه در هر عمل مثبت و سازنده دیگر.
بعضى مفسران، مخاطب را در این آیه، مؤمنان ظاهرى و منافقان واقعى دانستهاند، در حالى که خطاب «یا ایها الذین آمنوا» و تعبیرات آیات بعد همگى نشان مىدهد مخاطب، مؤمنان واقعى هستند اما مؤمنانى که هنوز به سرحد کمال ایمان نرسیدهاند و گفتار و کردارشان هماهنگ نشده است.
علامه طباطبایى(ره) در تفسیر «المیزان» مىگوید: فرق است بین اینکه انسان سخنى را بگوید که انجام نخواهد داد و اینکه کارى را که مىگوید انجام ندهد؛که دومى دلیلی بر ضعف اراده است.
*دبیر اسبق سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل