سلمان شکوری*: سیر دیوارنگاری در سطح شهر و بویژه کلانشهری چون تهران از رژیم گذشته آغاز شد اما عدم هماهنگی مناسب با مخاطب و فضا، شکلی بیراه به آن بخشیده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی دیوارنگاری در ایران گسترش یافت به نحوی که میتوان دیوارنگاری بعد از انقلاب اسلامی را به 3 بخش (مقطع زمانی انقلاب، جنگ و پس از جنگ) تقسیم کرد. در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی برنامهریزی سازمانی برای دیوارنگاری وجود نداشت و اکثرا بهصورت خودجوش انجام میشد. در دوران اول پس از جنگ نیز با وجود حضور سازمانهای ذیصلاح اساسیترین ویژگی دیوارنگاری یعنی هماهنگی با دیوار و محیط مورد توجه قرار نگرفت اما از سال 1375 به بعد دیوارنگاری پیشرفت چشمگیری داشته است؛ چه در زمینه تکنیکهای اجرایی و چه در زمینه هماهنگی با دیوار و محیط اطراف آن و از این حیث میتوان سیر تکامل دیوارنگارهها و نقش هنر در مفهومبخشی ابعاد ارزشمند معنا و گسترش دایره زیباییشناسی را احساس کرد. با پیشرفت دیوارنگاری و فعالیتهای شایان سازمان زیباسازی تعداد آثار مناسب رو به فزونی گرفت اما در این میان آثاری نیز در مناطق مختلف شهر به اجرا درآمده که نه دارای هارمونی با محیط بوده و نه مناسب برای دیوار اجرا شده است و از این جهت اشتیاق مخاطب را برای تماشا و تامل در مفاهیم نهفته در نقش و نگار در آن جلب نمیکند، چون دارای هدف مشخصی نبوده و صرفا برای انجام کار یا پر کردن دیوارهای خالی بوده است. از طرفی یکی از مشکلات موجود در فرم و قالب هنری این آثار، تقلید دیوارنگارهای مناطق از یکدیگر است. به این معنا که وقتی طرحی در یک منطقه مورد استقبال قرار میگیرد دیگر مناطق نیز همان سبک و طرح را دنبال میکنند که با توجه اینکه هر منطقه شرایط خاص خود را دارد از لحاظ هماهنگی طرح و دیوار به مسیر درستی منتهی نخواهد شد و قالب و شکل زیبا و هویتمندی نمییابد. از این رو برخی از دیوارنگارههای حال حاضر شهر تهران با مخاطبان ارتباطی برقرار نکرده و بیتفاوتی رهگذران را به دنبال دارد. همچنین بیشتر آثار از عدم مکانیابی مناسب برای دیوارنگاره رنج میبرند. این در صورتی است که دیوارنگاره شخصیت مستقل خود را دارد و باید دیواری که دارای ارزش خاص خود است برای این کار در نظر گرفته شود. از طرفی بررسیها نشان میدهد مدیریتهای اجرایی ترجیح میدهند روی دیوارهای آماده و موجود کار کنند و صرفا با رنگآمیزی و اجرای برخی طرحها میخواهند بر معضلات سرپوش بنهند. از این رو هدف از اجرای بسیاری از عملیاتها در راستای تزیین دیوارها یا ساماندهی مشکلات ساختمانها نیست. آنچه در دیوارنگاریها مهم است این است که باید مکان مناسب چه از لحاظ محیطی و چه از لحاظ دید بصری مخاطبان مورد توجه قرار گیرد؛ مواردی که در تحلیل مکان و شرایط دیوارنگارههای شهری باید مورد دقت نظر قرار گیرد. مثلا آثار اجرا شده در اتوبانها و زیر پلها با سرعت مخاطبان هماهنگ نیست و ممکن است دید رانندگان را منحرف کند و گاها مشاهده شده که آثار در مکانهایی اجرا میشود که از لحاظ سایز مکان اجرایی مناسب و قابل دید نیست. از طرفی متاسفانه تغییر و تحولهای مدیریتی به کارها لطمه زده است و برخی مدیران هم تنها به دنبال آمار و ارقام فعالیتها بوده و برای کیفیت آثار اهمیت ویژهای قائل نیستند. به همین علت جامعه و محیط شهری امروز با آثاری که دارای اطلاعات ناهماهنگ و بیمعنی است اشباع شده و توجهی به این مساله مهم نشان نمیدهد. البته سازمان زیباسازی در رویکردی جدید سعی بر ساماندهی و اصلاح دیوارنگارههای نامناسب کرده است و امید آن میرود با توجه بیشتر مسؤولان شاهد شهری پویا و زیبا باشیم که این مسالهای مهم در افزایش نگاه بصری و نشاط شهری خواهد بود.
*طراح و کارشناس گرافیک