printlogo


کد خبر: 148738تاریخ: 1394/8/21 00:00
نقد و تحلیلی بر نمایشگاه نقاشی «اسر» در گالری اثر
در پیچ و تاب معنای شدن

نمایشگاه « اسر» به معناى بدون سر و بی‌پایان در گالری اثر برپا شده که در آن علیرضا آدم‌بکان به نمایش 7 تابلو از نقاشی‌های اخیر خود پرداخته است. آثارى که هر یک راوى داستان و دل‌گویه‌هاى هنرمند بوده و نشانه‌هایی از مذهب در رنگ‌بندى‌ها و نگاه هنرمند هویداست و نقاش با ارائه آنها به مانند اینستالیشن، خوانش تازه‌اى براى درک معنایى آن می‌گشاید. نمایشگاه «اسر» تا 10 آذر در گالری اثر برپا بوده و میزبان نگاه اهالی تجسمی است. آثارى با رویکرد اجتماعى که می‌‌کوشد حرفش را از دریچه هنر و رنگ‌هاى نقاشانه با مخاطب در میان گذارد. آنچه پیداست این بوده که هجوم همه‌جانبه‌ای که در بطن آثار علیرضا آدم‌بکان هست، هرگز متوقف نمی‌شود و میان ایده بنیادین و آنچه در نهایت به سرانجام می‌رساند دائم می‌توان این هجوم را حس کرد. تاکیدها و پرش‌های رنگ و حرکات جسم در هر اثر به گونه‌ای است که انگار هنرمند به بوم سفید یورش برده است و روان هنرمند در آن مدام در تنزل و صعود است و هنر در این مرحله به معنایی فراتر از تکنیک‌های معمول دست پیدا می‌کند و نوعی هنردرمانی محسوب خواهد شد. یعنی انگار هر آنچه نقاش را می‌آزارد، از کلیات هستی‌اش تا جزئیات اجتماعی، ریز به ریز در نقاشی‌هایش ترجمه می‌شود. از این روست که مجموعه تازه علیرضا آدم‌بکان می‌تواند یکی از دقیق‌ترین بازتاب‌های جامعه کنونی ما باشد. در مجموعه «اسر» این موقعیت است که به چالش کشیده می‌شود. موقعیتی که در آن انسان‌ها بدون هویت مستقل و اختیار همچون موج‌زدگان افتاده به دریا، از این سو به آن سو کشیده می‌شوند. همچنین بدون نگاه به مذهب نمی‌شود آثار مجموعه «اسر» را بررسی کرد. مذهب و جهان اسطوره‌وارش به رسم آشنای نقاش، از زاویه فیگورها و آدم‌های درون آن، از معبر داستان‌ها و روایات مذهبی وارد بوم شده است و نقاش رنج یا شوری که آن مفهوم، به بشر معاصر ایرانی تحمیل می‌کند را روایت کرده است. انگار رنگ در آثار نقاش مشغول سخن گفتن با بیننده است و فرم زیربنایی سخن و بیان خود هنرمند است با خود. بنابراین می‌توان گفت فرم در آثار آدم‌بکان واگویه اصلی است و رنگ پس از آن و در پی بیانی برون‌ریز‌تر به کار گرفته شده و البته سرانجام این رنگ است که روایت را کامل می‌کند. وقتی سالن نمایشگاه را ترک می‌کنی، هجوم رنگ‌ها، خط‌ها و شکل‌ها مثل یک کابوس کوتاه و گذرنده به سرعت هوش و حواست را می‌رباید اما براساس خاصیت مصرف‌گرای این آثار هر چه از محل دورتر می‌شوی با آنها احساس نزدیکی بیشتری می‌کنی و این راز آثار بزرگ هنری و تفاوت آنها با آثاری دم دستی و شتابزده است که بیننده همواره دلش می‌خواهد بار دیگر در مقابل آن آثار بایستد و هر بار که این اتفاق می‌افتد، باز هم میل تماشا در او تکرار می‌شود.
 


Page Generated in 0/0055 sec