printlogo


کد خبر: 148804تاریخ: 1394/8/23 00:00
رذیله تکبر

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: تکبر یکی از تجلیات نفسانیت انسان است که ریشه در عُجب دارد. یعنی عُجب است که کبر می‌آورد. وقتی انسان خودش و اعمال و عبادات و کارهای خود را بزرگ دید، و برای خود امتیاز ویژه‌ای باز کرد، به جایی می‌رسد که همه این کمالات را از خود می‌بیند، چنانکه قارون همه نعمت‌های الهی را نتیجه استحقاق و علم و تلاش خود دانست: «قالَ إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدِی»؛ [قصص: 78] و برای خود حساب ویژه باز کرد. و خود را از دیگران برتر ‌شمرد. این صفت شیطانی و خطرناک است: «قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْه» [اعراف: 12] که اگر در کسی پیدا شود، به کبر می‌رسد. تکبر یا خودبزرگ‌بینی آن است که ما خود را از دیگران بالاتر حساب ‌کنیم و دیگران را تحقیر نماییم. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «اَلکِبرُ أَن تَغمِصَ النّاسَ وَتُسَفِّهَ الحَقَّ» [الکافی: 2/310] «تکبر، این است که مردم را تحقیر کنى و حق را خوار شمارى».
یادمان نرود که شیطان به دلیل تکبر و خودپرستی از مجاورت عالم قدس بیرون رانده شد. ما که جای خودمان را داریم. کمی با خودمان فکر کنیم، آیا با این صفت شیطانی می‌توانیم به مقام قرب الهی برسیم؟ امکان ندارد. تکبر باعث می‌شود ما خوبی‌ها و کمالات دیگران را نبینیم و آنان را تحقیر و وهن کنیم و خود را بر آنان برتر بدانیم و این همان صفت استکبار است که وقتی به فرعون و قدرت‌های شیطانی چون آمریکا رسید، همه عالم را برده و بنده خود می‌بینند.
نباید توهم ما را بردارد که ما از این رذیله پاک هستیم یا با این رذیله بتوانیم به مقامات معنوی برسیم و جامعه خود را اسلامی کنیم. دولت اسلامی و جامعه اسلامی با استکبار هماهنگ نیست و باید همه مردم بویژه کارگزاران نظام و نخبگان سیاسی و علمی خود را از این رذیله پاک کنند. این اصلی مسلم است که انسان‌هایی که به مدارج والای معنوی رسیده‌اند، از این رذیله به‌طورکلی پاک بودند، در عصر ما حضرت امام خمینی و مرحوم علامه طباطبایی 2 نمونه اعلای این صفت هستند. مرحوم آیت‌الله خزعلی می‌فرمودند: ما درس مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی می‌رفتیم. امام مثل طلبه می‌آمدند و کنار ما می‌نشستند.
ما ایشان را نمی‌شناختیم که استادی برجسته هستند، فکر می‌کردیم مثل ما طلبه است اما عقیده امام این بود که طلبه تا آخر طلبه است؛ ساده و خاکی. [برنامه تلویزیونی سعادتمندان؛ 5 آبان 94]
درباره علامه هم گفته‌اند که اگر ذره‌ای در ایشان کبر و غرور بود، اصلاً نمی‌شد، با ایشان حرف زد، از بس علم داشت اما کسی که با ایشان مواجه می‌شد، فکر می‌کرد اصلاً علم ندارد و روضه‌خوان محله است!
برخلاف این دو بزرگوار، بسیاری از ما به محض اینکه به مقامی یا ثروتی یا علمی می‌رسیم، حساب ویژه برای خود باز می‌کنیم و مردم را عامی و جاهل و بدبخت و امثال آن حساب می‌کنیم. دلیل این امر آن است که آن بزرگواران در درون خود احساس خواری نمی‌کردند تا مجبور باشند در مقابل مردم تکبر بورزند اما درون‌ ما تهی است.
امام صادق(ع): «ما مِن أَحَدٍ یَتیهُ إِلاّ مِن ذِلَّه یَجِدُها فى نَفسِهِ» [الکافی: 2/312] «هیچ‌کس نیست که تکبّر ورزد، مگر بر اثر خوارى و حقارتى است که در خود مى‌بیند».
اما فساد تکبر چیست؟ آن‌ است که ما دیگران را خوار می‌شماریم و دیگران هم ما را کوچک و خوار می‌شمارند. حضرت امام ما را چنین نصحیت می‌کنند:
«اى عزیز، همان دِماغى که تو دارى و همان نفسى که تو دارى دیگران هم دارند، تو اگر فروتن شدى، قهرًا مردم تو را احترام کنند و بزرگ شمارند، و اگر تکبر کنى... اگر توانستند تو را خوار و ذلیل مى‏کنند و به تو اعتنا نمى‏کنند و اگر نتوانستند در دل آنها خوارى و در چشم آنها ذلیلى و مکانت ندارى. تو با تواضع دل مردم را فتح کن... نتیجه تکبر خلاف مطلوب و مقصود تو است، پس نتیجه دنیایى که نمى‏گیرى سهل است، نتیجه به عکس مى‏گیرى. [به‏] علاوه، این خُلق موجب ذلت در آخرت و خوارشدن در آن عالم مى‏شود.» [چهل حدیث: 86]
اصل کلی را همواره در نظر داشته باشیم که ما از هیچ‌کس بهتر نیستیم. و حقیقتاً هم معلوم نیست که برتر باشیم. ما از دستگاه خداوند چه خبر داریم و از آینده چه می‌دانیم؟ امام صادق(ع) می‌فرمایند:  «مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ، (قالَ حَفصُ بنُ غیاثٍ): فَقُلتُ لَهُ إِنَّما یَرى أَنَّ لَهُ عَلَیهِ فَضلاً بِالعافیَه إذا رَآهُ مُرتَکِبا لِلمَعاصى، فَقالَ: هَیهاتَ هَیهاتَ! فَلَعَلَّهُ أَن یَکونَ قَد غُفِرَ لَهُ ما أتى وَ أَنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ أَما تَلَوتَ قِصَّه سَحَرَه موسى علیه السلام؛ هرکس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از متکبران است. [الکافی: 8/128] حفص بن غیاث مى‌گوید: عرض کردم: اگر گنهکارى را ببیند و به سبب بى‌گناهى و پاکدامنى خود، خویشتن را از او بهتر بداند چه؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه‌بسا که او آمرزیده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسى(ع)را نخوانده‌اى؟»
گذشته از این کمی در حال خود فکر کنیم؛ اول چه بودیم و آخر چه هستیم و در این وسط چه می‌کنیم. امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: «عَجِبتُ لِلمُتَکَبِّرِ الَّذى کانَ بِالمسِ نُطفَه وَیَکونُ غَدا جیفَه؛ در شگفتم از شخص متکبّر، که دیروز نطفه‌اى بوده و فردا لاشه‌اى است.» [نهج‌البلاغه: 491]
واقعاً چه جای تکبر؟! باز کمی اندیشه کنیم؛ مگر تکبر باعث نشد شیطان از مقام قدس بیرون رانده شود و منفور خدای سبحان شود، آیا ما با تکبر و خودبینی، بزرگی و عزت می‌یابیم؟ آری! اندیشه در حقیقت وجودی خود و ذلت عبودیت ما و نتیجه تلخ تکبر و استکبار راه علاجی است برای ما تا از این بلیه هلاک‌کننده نجات پیدا کنیم.
* امام جمعه شمیرانات


Page Generated in 0/0079 sec