علی البرزی: از زمانی که مباحث مربوط به اسلامی شدن دانشگاهها و ترویج فرهنگ اسلامی در رسانهها و در بین افکار عمومی جامعه مطرح شد، پرداختن به یکی از ابعاد مهم و تأثیرگذار این موضوع به نوعی مفغول مانده و آن هم واکاوی عناصر و پارامترهای موجود در ساختار دانشگاههای کشور و نقش سازمانهای مسؤول همانند وزارت علوم برای اثربخشی طرحها و برنامههاست، موضوعی که به لحاظ اهمیت، ساعتها بحث و گفتوگو و تبیین استراتژی و ارائه راهکار نیاز دارد.
برای بررسی نقش وزارت علوم و سازمانهای مرتبط با حوزه اسلامیسازی دانشگاهها چندی پیش گفتوگویی با «لاله افتخاری» نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس انجام دادیم. افتخاری در این گفتوگو به بیان دیدگاههای خود درباره اسلامیشدن دانشگاهها و نقش استراتژیک وزارت علوم در پروراندن و حمایت از طرحها و برنامهها پرداخته است.
***
خانم افتخاری! همانطور که میدانید، دهه چهارم انقلاب توسط رهبر انقلاب تحت عنوان دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری شده و سیاستهایی هم در قالب برنامههای توسعه به سازمانهای گوناگون ابلاغ شده است اما این روزها به نظر میرسد این موضوع و سیاستهای ابلاغی از سوی رهبری به صورت شعاری در بین برخی مدیران سازمانها بیان میشود؛ آیا شما هم به این موضوع معتقد هستید؟
قبل از پاسخ به این پرسش شما، باید در ابتدای بحث به یک نکته اساسی اشاره داشته باشم که نامگذاری دهه چهارم انقلاب به نام دهه پیشرفت و عدالت به دلیل دید وسیع و درایت رهبر انقلاب در تبیین استراتژی راهبردی کشور است و به همین جهت تمام برنامههایی که در حال حاضر در کشور اجرایی میشود باید در راستای برنامه کلانی به نام دهه پیشرفت و عدالت باشد، چرا که عقبماندگی جامعه بشری در تاریخ انبیای الهی و از صدر اسلام تاکنون به دلیل نادیده گرفتن فرامین ولایت بوده است. اما در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که من هم به این موضوع معتقدم که در حال حاضر سیاستهای ابلاغی توسط مقام معظم رهبری در دهه چهارم انقلاب به صورت شعاری در بین برخی مدیران بیان میشود. سیاستهای دهه چهارم انقلاب حساب شده است، شاید بعضی از مدیران در نگاه اول آن را شعاری ببینند اما هر چه وارد عرصه میشویم، پیش میرویم و به امور بینالملل و مسائل داخلی کشور توجه میکنیم، فرمایشات رهبری و بویژه این سیاستهای ابلاغی را بستهای هدفمند و حساب شده و پازلی میبینیم که باید همه موارد آن رعایت شود.
خب! پس ما با 2 پارامتر اصلی مواجه هستیم؛ یکی اهمیت سیاستهای ابلاغی در دهه چهارم انقلاب و دیگری برخورد شعاری با این سیاستها توسط برخی مدیران، پس در این شرایط باید چه راهکاری برای اجرای این سیاستها مد نظر داشت؟
درسیاستهای ابلاغی کلی نظام همه جوانب در نظر گرفته شده و باید دقیق اجرا شود و اگر اینگونه شود رکنی هم که پیش میآید رکنی متعادل و حساب شده است و پیشرفت هم در این راه به طور قطع صورت میگیرد، چون برنامهریزی شده و هدفمند و متناسب با نیاز و ضرورتهاست. مدیران باید به سیاستهای کلی نظام در دهه پیشرفت و عدالت توجه داشته باشند. در لوایحی که دولت به مجلس تقدیم میکند باید این موضوع را مد نظر داشته باشد و اگر نگاههای سلیقهای در آن بخواهد اعمال شود، برنامههای این دهه با مشکل مواجه خواهد شد.
یعنی این احتمال وجود دارد که جدی نگرفتن دهه پیشرفت و عدالت باعث ایجاد مشکلات بعدی در کشور شود؟
بله! اگر امروز هم متوجه این موضوع نباشیم، مسائل و مشکلات آن در آینده نه چندان دور خود را در بخشهای گوناگون از جمله مراکز علمی و پژوهشی نشان خواهد داد.
براساس سند چشمانداز که شما هم به اهمیت آن اشاره داشتید، باید در سالهای آینده دانشگاهها و مراکز علمی در کشور در راستای سیاستهای اسلامی شدن و تحقق کامل اصول اسلامی حرکت کنند؛ به نظر شما بهترین راهکار برای تحقق کامل این موضوع چیست؟
در حال حاضر یکی از مطالبات اصلی رهبر انقلاب، اسلامی شدن دانشگاههاست و این امر بدون ترویج قرآن محقق نخواهد شد. سیاست ما درباره گسترش فرهنگ قرآنی، تنها برگزاری جشنوارهها نیست، بلکه باید آموزش قرآن را در سطح دانشگاهها گسترش دهیم. قرآن در دل همه جوانان ما حک شده است، پس با گسترش آموزشها میتوان فرهنگسازی در این زمینه را بیشتر کرد، مجلس شورای اسلامی از دانشجویان فعال دراین حوزه قرآنی به صورت جدی حمایت میکند تا بتوانیم مطالبات رهبر انقلاب را محقق کنیم.
اگر موافق باشید، پرسشی هم از علوم انسانی غربی و نفوذ این علوم در دانشگاهها مطرح کنم، آیا به نظر شما در حال حاضر دانشگاههای ما در خطر محاصره علوم غربی قرار دارند؟
همانطور که رهبری فرمودند در حال حاضر علاوه بر تهدیدات و تحریمها علیه ملت ایران یک نوع ورود فرهنگی هم وجود دارد. میبینیم که در همه عرصهها این مساله بارز است بویژه در دانشگاهها که تحت تاثیر علوم ترجمهای هستند.با مشاهده این نوع رفتارها متوجه خواهیم شد فرهنگ بیگانه و نکات منفی غربی وارد شده و این کار انجام گرفته و نوعی استحاله بر فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی حاکم شده است. بنابراین در حال حاضر برای مقابله و اصلاح این فرهنگ و علوم ترجمهای نیاز به هماندیشی، حمایت و نظارت است تا همانطور که عزم مدیران در دولت و مجلس و شورایعالی انقلاب فرهنگی بر اصلاح منابع علوم جزم شده است به همان اندازه دانشجویان و مردم هم تلاش کنند تا با یک اجماع محکم و قوی این کار انجام شود.
مدتی است که وزارت علوم کار تغییر و بازبینی برخی کتب غربی در دانشگاهها را آغاز کرده، به نظر شما این اقدام میتواند برای مقابله با استحاله فرهنگی در دانشگاهها موثر باشد؟
هرگونه فعالیت و اقدامی موثر و اثربخش خواهد بود اما باید توجه داشت که کتب و منابع علوم انسانی باید مطابق با فرهنگ ایرانی- اسلامی اصلاح شود. در واقع یکی از مهمترین عوامل گسترش فرهنگ اصیل ایرانی و فحوای اسلامی منابع علوم انسانی خودی و نه ترجمهای است.دین اسلام علاوه بر اینکه عامل ماندگاری فرهنگ اصیل ایرانی است، الگوی مناسبی برای مقابله با تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی قلمداد میشود بنابراین همه مدیران باید برای گسترش فرهنگ اسلامی و ایرانی، به صورت عملیاتی کار کرده و این مقابله نوعی جهاد اکبر است که مدیران باید نظارت دقیق داشته باشند تا انحرافی در این مسیر رخ ندهد. در این بین وزارت علوم نقش برجسته و پررنگی دارد.