فهیمه اسماعیلی: «عبدالله کمکم به خواب فرو رفت و رؤیایی دید؛ غبار و دود و آتش و برق تیز شمشیرها و نیزههایی که بالا و پایین میرفتند و خونآلود میشدند، رودی خروشان، تیرهایی که از هر طرف به آسمان میرفتند، سم اسبانی که در میدان جنگ در هم میآمیختند، خیمههایی که در آتش میسوختند، غباری که خورشید را میپوشاند، اسبانی که بر جنازههای بیسر میتاختند، سرهایی که بدون بدن افتاده بودند، شلاقهایی که بالا میرفت و فرود میآمد، کودکانی که از شلاقها میگریختند، رودی خروشان که آب در آن سرخ و خونرنگ میشد...» این تنها بخشی از رویای صادق عبداللهبن عمیرکلبی از بزرگان قبیله بنیکلب است که در تردید میان پیوستن به مسلمبنعقیل و باقی ماندن بر بیعتش با یزیدبنمعاویه است که در رمان «نامیرا» در برابر دیدگان خواننده در لباس کلمات در آمده تا نشان دهد که خواص جامعه نیز در گرد و غبار فتنه ممکن است نتوانند درست تصمیم بگیرند و مسیر را پیدا کنند. «نامیرا» عنوان رمان مشهوری از صادق کرمیار است که به مسالهای پرداخته که بارها تکرار و بارها در قالبهای گوناگون برای مخاطبان مطرح شده اما با توجه به توانایی نویسنده در حوزههای کارگردانی این اثر یک رنگ و لعاب تصویری دارد و مانند تصویر در برابر دیدگان مخاطب به نمایش در آمده است. مسالهای که کرمیار در این کتاب به آن اشاره کرده بحث دعوت اهالی کوفه از امام حسین(ع) پس از مرگ معاویه و آغاز خلافت یزید است و همانطور که اشاره شد این موضوع برای اولین بار نیست که مطرح شده ولی نحوه پرداخت کرمیار آن را برای خواننده تازه و جذاب نشان میدهد. کرمیار در این رمان با تسلطی در خور توجه به تاریخ و اتفاقات آن، اثری تاریخی و داستانی را به مخاطب خود عرضه میکند که خواننده حاضر نیست لحظهای از متن جدا شود و این علاوه بر گیرایی قلم کرمیار ریشه در عمق مطالعات تاریخی او دارد. این اثر به خوبی خیانت برخی خواص کوفه و فریب خوردن آنها در برابر عبیدالله و دستگاه امویان را به رشته تحریر در آورده و میتواند برای خواننده امروزی بصیرتآفرین باشد تا بتواند در مقاطع حساس تصمیمگیری صحیح و بر پایه منطق درست داشته باشد. کرمیار در «نامیرا» تصویری درست از فتنه و تصمیمگیری افراد و تغییر موضع را نشان داده و با استفاده از برشهای داستانی و در اصطلاح سینمایی کات زدنهای بموقع در زمان، جذابیت متنی اثر را بالا برده و متن را از یک روایت صرف خارج کرده و همین مساله موجب شده رهبر انقلاب نیز این کتاب را ستایش کنند. کرمیار در این رابطه گفته است: یک روز آقای شجاعی به من زنگ زد و گفت بیا دفتر کارت دارم. رفتم و ایشان تعریف کرد که «من کتاب شما را با یکسری از کتابهای «متون مفاخر» در جلسهای به آقا [رهبر معظم انقلاب] دادم. هفته بعد که برای جلسه دیگری خدمت ایشان رفتم، ایشان تمام کتابها را خوانده بودند و نظرشان را راجع به تمام کتابها گفتند. راجع به «نامیرا» هم فرمودند که کار بسیار خوبی است؛ نگاه درستی به عاشورا دارد و جذابیت داستانی دارد. 2 صفحه از کتاب را که خواندم، احساس کردم داستان جذابی دارد و ادامه دادم». بعد هم شنیدم که رهبر انقلاب به نمایشگاه کتاب هم که رفته بودند، گفته بودند کتاب را خواندهاند. روز دیگری آقای جلیلی به من زنگ زد و گفت: در یک جلسهای آقا فرمودند «هر کسی میخواهد فتنه اخیر [فتنه سال 88] را بشناسد، این کتاب را بخواند.» عنوان این کتاب بسیار جلب توجهکننده است و با مطالعه کتاب، نامیرا بودن به خواننده منتقل میشود و نشان میدهد که افراد چگونه نامیرا و به نوعی جاودان میشوند. این رمان براساس خردهروایتها شکل گرفته و بسیار به شخصیتها متکی بوده و شخصیتها در آن نقش بسیار بالایی دارند. شخصیتها در نامیرا به صورت تدریجی وارد روال داستان میشوند و خواننده از این مساله گیج نمیشود و شخصیتها در ذهنش مجسم میشود و با آنها ارتباط برقرار میکند. هرکدام از شخصیتها نیز نماد یکی از افراد جامعه هستند که در مقاطع مختلف وارد میشوند. «نامیرا» از آنجا که داستان جدیدی برای خواننده روایت نمیکند اما باز جذاب است و اینجا دقیقا همان نقطهای است که کرمیار با استفاده از یک کنش عاطفی در داستان و وارد کردن قصه عاطفی ربیع و سلیمه مخاطب را با داستانی که بارها از طرق مختلف آن را شنیده همراه و همپا میکند. نقش زنان در زندگی و تصمیمگیریهای مردان یکی دیگر از نکات کلیدی «نامیرا» است که میتوان روی آن پافشاری و تاکید کرد. کرمیار در این داستان با قرار دادن اموهب همسر عبداللهبنعمیر کلبی در کنارش و سلیمه در کنار ربیع، نشان میدهد در مقاطعی که مردان در عقاید و تصمیمات دچار تزلزل و تردید میشوند زنان و همسرانشان با نهیب و تلنگر آنها را هوشیار کرده و چگونه از افتادن به ورطه گمراهی نجات میدهند. در مجموع اگر بخواهیم از «نامیرا» سخن بگوییم باید بیش از اینها گفت اما مجال این اجازه را نمیدهد تا از این کتاب سخن بگوییم. در مجموع این رمان اثری در خور توجه و نمونه بارز یک رمان دینی است و نویسنده با اشرافی کامل بر تاریخ و منابع تحقیقی اثری خلق کرده تا مخاطب با مطالعه آن نسبت به حوادثی که سالیان طولانی از آن میگذرد دید روشنی پیدا کند. رمان «نامیرا» به قلم صادق کرمیار در 326 صفحه و 7 فصل از سوی انتشارات کتاب نیستان روانه بازار کتاب شده و تاکنون بارها به دست چاپ سپرده شده و اکنون در پویش مطالعاتی «روشنا» با تغییر در طرح جلد و کاهش قیمت با مبلغ 7 هزار و 500 تومان در دسترس مخاطبان است.