دکتر جواد حقگو: با انعکاس سریع و گسترده خبر انفجارهای زنجیرهای تروریستی جمعهشب در پاریس، بهت و حیرت فرانسه و دیگر کشورهای اتحادیه اروپایی را فرا گرفت. گزارشهایی که تا این لحظه بر خروجی خبرگزاریهای دنیا قرار گرفته از کشته شدن بیش از یکصد شهروند فرانسوی حکایت دارد. تا ظهر روز شنبه آمار و ارقام قربانیان حملات تروریستی زنجیرهای در «حاشیه مسابقه فوتبال فرانسه-آلمان»، «تیراندازی در یک رستوران»، «قتلعام در سالن کنسرت» و... از 150 تن فراتر رفت و به دلیل وخامت اوضاع بسیاری از زخمیشدگان انتظار میرود شمار قربانیان افزایش یابد.
آنگونه که رسانهها نقل کردهاند اولین اتفاق، هنگامی رخ داد که یک مرد مسلح به کلاشنیکف، چندین نفر را در رستورانی پرازدحام به قتل رساند و 7 نفر را زخمی کرد. اندکی پس از این اقدام تروریستی رسانهها خبر از دستکم ۲ انفجار در نزدیکی ورزشگاه «استاد دو فرانس»، جایی که مسابقه فوتبال بین آلمان و فرانسه در حال برگزاری بود، منتشر کردند. گزارش بعدی که در واقع راوی جزئیات حادثه تروریستی سوم در پاریس بحرانزده بود، خبر از تیراندازی ۲ مرد مسلح به شرکتکنندگان در یک کنسرت در نزدیکی مرکز هنری «باتاکلان» میداد. البته غیر از این حوادث پلیس فرانسه اعلام کرده است که حملات تروریستی دستکم در 7 نقطه دیگر پاریس به وقوع پیوسته است.
با برعهده گرفتن مسؤولیت حوادث تروریستی پاریس توسط گروه تروریستی داعش، سوالی که مطرح میشود آن است که داعش با چه هدف و انگیزههایی دامنه اقدامات تروریستی خود را تا قلب اروپا وسعت بخشیده است. نکته قابل تامل آنکه داعش پس از پذیرش رسمی مسؤولیت این انفجارها دیگر پایتختهای اروپایی از جمله لندن و رم را نیز تهدید کرده است. در این رابطه بیان چند موضوع ضروری است.
یک- با افشای اطلاعات و اسناد فراوان از ابتدای پیدایش داعش تا امروز نمیتوان در صحت این گزاره که «داعش کنشگری مستقل نیست» تردید کرد. بر همین اساس است که باید داعش را گروهی وابسته به برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای از جمله رژیم صهیونیستی قلمداد کرد. در این رابطه اسناد فراوانی منتشر شده است که میتوان این اسناد را از ۲ منظر مورد توجه قرار داد. اسناد دسته نخست مشخصاً بر وجود پیوندهای مستند میان برخی سران داعش با رژیم صهیونیستی حکایت دارند که در این رابطه میتوان به اسناد منتشر شده از دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی اشاره کرد که آشکارا بر حمایتهای همهجانبه اسرائیل از داعش دلالت دارد. دسته دوم آن دسته از اسناد و مدارکی است که به موضع دوگانه سران داعش در قبال رژیم صهیونیستی دلالت دارند. در این دسته از اسناد به مواضع سران داعش مبنی بر اینکه اساساً این گروه تروریستی برخلاف ایدئولوژی اعلانی خود هیچگونه تضادی با اسرائیل ندارد اشاره شده است.
دو- به باور بسیاری از کارشناسان و نیز با تکیه بر اسناد و اطلاعات افشا شده، دولت فرانسه به رهبری فرانسوا اولاند را باید یکی از اصلیترین موافقان آغاز، تشدید و تداوم اقدامات تروریستی و متجاوزانه داعش و دیگر گروههای تروریستی در سوریه به شمار آورد بنابراین نمیتوان ادعاهای مطرح شده مبنی بر اینکه داعش با انجام این اقدام تروریستی هدفی جز انتقامگیری از دولت اولاند نداشته است را پذیرفت. مروری گذرا بر اخبار منتشر شده درباره بحران سوریه از آغاز تاکنون همگی نشان از حمایتهای پیدا و نهان فرانسه از داعش و دیگر گروههای تروریستی فعال در سوریه دارد.
سه- بنا به آنچه گفته شد حال میتوان تحلیلی منطقی و نزدیک به واقعیت از چرایی اقدام تروریستی داعش در فرانسه ارائه داد بنابراین اگر اولاً داعش را کنشگری وابسته که هیچگونه تعارض منافعی با رژیم صهیونیستی نداشته و ندارد بدانیم، ثانیاً با استناد به رفتارهای این گروه تروریستی اقدامات این گروه را همراستای منافع اسرائیل در منطقه جهان اسلام در نظر آوریم، ثالثاً در نگاهی کلانتر داعش را ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی و دیگر همپیمانان منطقهای و فرامنطقهای اسرائیل به شمار آوریم، رابعاً فرانسه را یکی از ۲ کشور اصلی اتحادیه اروپایی به شمار آوریم، در خواهیم یافت حوادث تروریستی پاریس میتواند به گونهای تاملبرانگیز با خواست صهیونیستها مرتبط باشد.