مطبوعـات آمریکایــی تولید سریال «هوملند» را در راستای نگاهی «پسا11سپتامبــری» میدانند تا از این طریق دسیسههای شکستخورده آمریکایی به کمک ساخت قهرمانی پوشالی به صحنه آید. چندی است که فصل پنجم سریال «میهن» محصول شبکه Showtime در حال پخش است. این سریال مغرضانه ضد ایرانی که از ۲ اکتبر ۲۰۱۱ آغاز شد، با تبلیغات پروپاگاندای رسانههای غربی در شبکههای مختلف پخش شده و از پاییز پنجمین فصل آن که در آلمان فیلمبرداری شده، به نمایش درآمده است. «هوملند» اولین سریال آمریکایی است که یک فصل کامل آن در آلمان فیلمبرداری میشود. این سریال از اسلامهراسانهترین سریالهای تلویزیونی در آمریکا برشمرده میشود اما این تنها ویژگی این سریال نیست. «میهن» قطعاً بارزترین محصول ضدایرانی تاریخ هالیوود نیز هست. این سریال براساس داستان سریالی عبری با نام «Prisoners of War» ساخته شدهاست و به طور مشخص به مسائل مرتبط به ایران و توافق هستهای و فضای درونی ما میپردازد و با نگاهی کاملا مغرضانه و با روایتی دروغپردازانه سعی دارد حقیقت ماجرا را به شکلی متفاوت نمایان کند. سریالی که دشمنافروزیهای سیاستمداران غربی را در برابر ایران اسلامی به شکلی روشن نمایان میکند و حالا در فصل 5 از پخش خود به دنبال داستانکهایی جدید در ادامه سویه جهتدار خود علیه ایران است. نیویورک تایمز درباره این سریال آمریکایی و ضد ایرانی مینویسد: «هوملند، نسخه آمریکایی شده سریال عبری «زندانیان جنگ» است؛ حتی دیالوگها نیز تغییر نکرده است». سریال اسرائیلی «زندانیان جنگ» ساخته گیدئون راف اثری دغلبازانه در راستای اهداف غربی بوده که این رویه به شکلی آشکار در سریال «هوملند» مورد اقتباس قرار گرفته است. برنامهریزی مشخص سیاستمداران آمریکایی در ساخت این سریال چنان مشخص بوده که نشریه نیویورک تایمز به صراحت اذعان میدارد: «تهیهکنندگان هوملند با افزایش چند برابری بودجه، استفاده از بازیگران حرفهای و شناخته شده و کم کردن بعد سیاسی و شاخ و برگ دادن به بعد عاطفی موفق به جذب مخاطب بیشتر شدهاند». داستان اصلی سریال «HomeLand» درباره یکی از نیروهای ویژه ارتش آمریکا است که سالها قبل در عراق ربوده شده بود و از سرنوشت وی اطلاعی در دست نبود. ناگهان طی عملیات ارتش آمریکا در خاک عراق، بهصورت اتفاقی همان نیرویی که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود پیدا میشود؛ مردی مسلمان با محاسن بلند که چندین سال از فرهنگ آمریکا دور بوده است و در این سریال تلاش میشود که وی دور از تمدن نشان داده شود. پس از مدتی مشخص میشود او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و به صورت تصادفی توسط نیروهای ویژه ارتش پیدا میشود. پیدا شدن وی و تلاش برای پیگیری اتفاقات رخ داده از زبان وی، داستانی سیاسی را در بستری ملودرام شکل میدهد، چرا که پس از مدتی یکی از مأموران سیا به او شک میکند و در مسیر داستان مشخص میشود که وی در این 8 سال اسارت، با شستوشوی مغزی به یک نیروی القاعده تبدیل شده و قصد دارد عملیاتهای تروریستی درخاک آمریکا انجام دهد. در واقع نیکلاس برودی به خاطر تجربه تهاجم آمریکاییها در عراق و دیدن مرگ فرزند رهبر خود که ابونظیر نام دارد، میخواهد از بانیان این حمله انتقام بگیرد و ابونظیر وی را برای یک حمله انتحاری در آمریکا آماده کرده است.
فصل جدید سریال «هوملند» برای جذب بیشتر مخاطبان دارای تفاوتهایی در داستان، شخصیتها و روایت است، به نحوی که پس از خروج بازیگر اصلی سریال، موارد تنشزایی چون تروریسم به سرکردگی داعش محور اصلی آن قرار گرفته است. آلکس گانزا، تهیهکننده «هوملند» گفت: پس از اینکه تصمیم گرفتیم شخصیت نیکلاس برودی سرباز آمریکایی را که «دمین لوییس» نقش او را بازی میکرد، بیرون بکشیم، سراغ نوآوری دیگری رفتیم. به گفته گانزا برای به تصویر کشیده شدن وضعیت داعشیها کارهای تحقیقاتی مفصلی انجام شده است. از طرفی ماجراهای جاسوسی بین روسیه و آمریکا در برلین دنبال میشود و این خطوط روایی متمایز نسبت به فصلهای پیشین در راستای سرک کشیدن به اذهان متفاوت دیگری در راستای تعبیر وارونه غربیهاست. فصل جدید این مجموعه تلویزیونی پس از گفتوگو با کارشناسان اطلاعاتی واشنگتن، بار دیگر بر «کری متیسون» مامور سیا با بازی «کلر دنیز» تمرکز دارد. حضور کری، مامور خارج شده از سازمان سیا در شهری مثل برلین که به عنوان یک شهر بزرگ برای جاسوسان شناخته میشود، موضوع اصلی سریال را به هم متصل میکند. اما پشتیبانیهای انجام شده از این سریال توسط جنایتکاران تاریخ هم جای تامل باقی میگذارد؛ یکی از شناخته شدهترین جلادانی که سریال «هوملند» را مورد عنایت قرار داده، شیمون پرز اسرائیلی است که در دیدار با نوید نگهبان، بازیگر ایرانی این سریال ضمن ابراز خرسندی از تولید هوملند گفت: «اسرائیل همیشه در خط مقدم تولید فیلم و سریال قرار دارد». داستانهای فرعی متعددی در راستای ماجرای اصلی این سریال وجود دارد و بارها از ایران با عنوانهایی نظیر حامی تروریسم و به دور از تمدن نام برده میشود. برای نمونه در فصل سوم از این سریال، اشارات ضدایرانی تا جایی شدت گرفت که حتی رسانههای آمریکایی هم به آن اعتراض کردند. تم اصلی داستان به گونهای جهتدهی میشود که مخاطبان این سریال به اندازه کافی دلیل پیدا میکنند که بفهمند، آنچه میبینند نتیجه همکاری بخش پروپاگاندای ارتش اسرائیل با گروههای مخالف دولت ایران است. سریال میهن که 2 فصل ابتدایی خود را به موضوع تقابل میان سیا و القاعده اختصاص میدهد، در انتهای فصل دوم نشان میدهد چگونه دفتر سیا با یک انفجار مهیب، تخریب میشود. این اتفاق در فصل بعد سریال، به ایران نسبت داده میشود که ظاهراً میخواسته از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهایاش انتقام بگیرد. این فصل از سریال، تهدید ایران و عوامل مخفی این کشور را خطری بسیار بزرگتر از القاعده نشان میدهد. همچنین در قسمتی از سریال این مکالمه نشان داده میشود: «راجع به آن فرد ایرانی که خیلی دربارهاش شنیدهایم چه [اطلاعاتی داری]؟ مغز متفکر عملیات. آیا او هم از دسترس ما خارج است؟» نام او «مجید جوادی» است که فرمانده نظامی است! در این میان اشاره میشود که سیا وی را برای اجرای نقشه تغییر حکومت در ایران استخدام کرده است. ظاهراً این مأمور سیا، موفق هم میشود به وظیفه خود عمل کند. در جایی از قسمت 8 از فصل 3، مدیر به یکی از رؤسای خود در سیا میگوید: «جوادی ارزش [تلاش کردن و پیدا کردن] را داشت. درباره مرحله دوم برایم توضیح بده.» مدیر، پرونده را به عضو سیا میدهد. وی بعد از آنکه نگاهی به پرونده میاندازد، با تعجب میگوید: «تغییر حکومت؟» «بالاخره داریم زمینهچینیهایش را انجام میدهیم. اول، جوادی را به مراتب بالای فرماندهی در ارتش میرسانیم». این نگاه کوردلانه غربیها که سالهاست به اشکال مختلف در صدد طرح آن هستند، در سریال «هوملند» در قالب خیالی خام دنبال میشود و تصویری دروغین و غبارآلود را پیش روی مخاطب قرار میدهد. از طرفی در برخی دیگر از بخشهای سریال هم میتوان نگاه ضد ایرانی سازندگان آن را یافت، مثلا قسمت 11 این فصل هم به ایران اختصاص دارد، جایی که نیروهای آمریکایی موفق میشوند با یک عملیات تروریستی، یکی از اعضای ارتش را به بهانه پناهندگی وارد مرز ایران کنند. توصیفاتی که در سریال از کشور ایران ارائه میشود، کاملاً خلاف واقعیت است. حتی این کشور را یک کشور عربی معرفی میکنند. نیکولاس برودی که وارد ایران شده است، بعد از نخستین برخورد با فرمانده ارتش از فرصت استفاده میکند و او را میکشد و کاملا مشخص است که این نوع دشمنی آشکار با یک ملت، در این سریال هالیوودی کاملا برنامهریزی شده و در ادامه جنگافروزیهای همیشگی آمریکاییهای جنایتکار است. مواردی که در ادامه سریال هم به نظر میرسد همچنان ادامه داشته باشد، چرا که ماهیت و هدف از ساخت این سریال همین دروغپردازی و بذر فریب بوده است.