فاطمه طاهری: ترورهای پرماجری قرن 21، شباهتهای عجیبی با یکدیگر دارند و احتمالا رویدادهای مشابهی در آینده رقم میزنند؛ ازجمله حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001، انفجار تروریستی ۷ ژانویه ۲۰۱۵ در دفتر مجله شارلیابدو و بالاخره ترورهای متعدد اخیر پاریس در 13 نوامبر 2014. در اینجا به بررسی این شباهتها میپردازیم:
1- ترور در متروپل: یکی از دلایل اهمیت حادثه 11 سپتامبر به شهرت جهانی مکان حادثه بازمیگردد. برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی، تا پیش از ساخت برج «ویلیس» در شیکاگو، بلندترین ساختمانهای جهان بودند. در عین حال پاریس نیز به عنوان یکی از زیباترین شهرهای اروپا معروف است و مرکز توجهات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از اقصینقاط دنیاست.
2- خواب مشکوک پلیس امنیتی و سرویسهای اطلاعاتی: وقتی امروز خیابانهای اصلی در شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه مانند پاکستان، مالزی، اندونزی، هند، مصر و برزیل دارای دوربینهای مداربسته 24 ساعته هستند، مشهورترین ساختمان آمریکا در نیویورک و پنتاگون و مرکز شهر پاریس در قلب اروپا نه تنها فاقد دوربینهای امنیتی بوده باشد، بلکه سرویسهای اطلاعاتی نیز از دریافت اطلاعات متهمان و پیشگیری از وقوع گروگانگیری و 7 انفجار مجزا عاجز باشند. خبرگزاری بیلد روز شنبه 14 نوامبر برای تیتر یک خود این عنوان را به نقل از شاهد عینی برگزید: تروریستها به همان اندازه حرفهای عمل میکردند که پلیس!
3- واکنش رؤسای جمهور: بخشی از خاطرات «جورج بوش» رئیسجمهور وقت آمریکا درباره
11 سپتامبر به نقل از صفحه 155 کتابش از این قرار است: «کمی بعد از مطالعه اخبار و اطلاعات، به سمت مدرسه ابتدایی اماییبوکر رفتیم تا بر مساله اصلاحات آموزشی تأکید کنم. در مسیر کوتاهی که باید از ماشین تا کلاس درس طی میکردیم، «کارل روو» به من گفت هواپیمایی به مرکز تجارت جهانی برخورد کرده. عجیب به نظر میرسید... حضور فردی را پشت سرم احساس کردم. او زمزمه کرد: دومین هواپیما با دومین برج برخورد کرد. به آمریکا حمله شده است». سرانجام جمله کلیدی و بسیار زودهنگام فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه در روز حادثه تروریستی پاریس، با چهرهای ناراحت (در همان ورزشگاه فوتبال) نیز از این قرار بود: «ما میدانیم این ترورها کار چه کسانی بوده؛ فرانسه در نبرد با تروریستها مماشات نخواهد کرد».
4- مظنونان حادثه؛ مردهها سخن نمیگویند!: شگرد تکراری اما ظریف و جالب توجه در این چند حادثه تروریستی این بوده که در همه آنها دیگر هیچ مظنون و متهمی باقی نمانده و راه دسترسی به هرگونه سرنخ و حقایق پشتپرده مسدود شده است. عاملان جنایت، یا به صورت انتحاری خود را منفجر کردهاند یا توسط پلیس به ضرب گلوله کشته شدهاند که در هر حال، مردهها سخن نمیگویند! علاوه بر این، رسانهها هم در حادثه تروریستی شارلی ابدو و هم در ترورهای 2 روز گذشته در پاریس نوشتند که فریاد اللهاکبر از عاملان هر دو جنایت شنیده شده است.
5- نتایج و تبعات: وقوع 11 سپتامبر و مرگ نزدیک به 3 هزار نفر در این واقعه بهانه خوبی برای برانگیختن نفرت آمریکاییهای داغدار و توجیه یک انتقام بیمبنا بود.
حادثه تروریستی در دفتر هفتهنامه هجو «شارلیابدو» که 7 ژانویه 2015 اتفاق افتاد و بلافاصله «اعتراض به کاریکاتور موهن پیامبر اسلام(ص)» انگیزه تروریستها اعلام شد. اما به نظر میرسد بعد از این حادثه، ظاهراً ولع جنگ هنوز در مردم فرانسه به حد کافی رشد نکرده بود. لازم بود عدد کشتهشدگان 12 نفر در شارلی ابدوی پاریس، به 132 (تاکنون)کشته افزایش یابد. برحسب تجربه، حالا باید منتظر تظاهرات تظاهرانه سیاستمداران در محکومیت ترورهای پاریس باشیم، همانطور که بعد از شارلیابدو نیز این اتفاق رخ داد تا بشود با شعار جعلی «جنگ با تروریسم» همچنان تازید.
همچنین واژگان «اسلام» و «ترور»، بعد از حادثه شارلیابدو آنقدر در کنار هم به کار رفت تا تندروهای راستگرا در فرانسه به تلافی، بیش از 50 مسجد و مرکز اسلامی در این کشور را به آتش بکشند. درست با همین ترفند، رویکردهای اسلامهراسانه، خارجیستیز و پناهندهستیز امروز در دستورکار رسانههای اروپایی قرار دارد. تروریستهایی که روزی خود فرانسوا اولاند، به تأسی از «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا آنها را تروریستهای «معتدل» نامیده بود، این کلام را به سخره گرفته بودند. تروریست داعشی طی ویدئویی وعده داده بود:«من مرد معتدل اوباما هستم و شما را در اروپا ملاقات خواهم کرد!»
6- ردپای تعمد در حادثه: براساس گزارش
۵۰۰ صفحهای راشاتودی درباره کمبودها و ناکامی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در قبال حملات
۱۱ سپتامبر «جورج تنت» مدیر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) با انتشار اسناد جدیدی که تازه از طبقهبندی خارج شده، اعتراف میکند: «من در ۹ موقعیت مختلف که از دسامبر ۱۹۹۸
(3 سال قبل از حادثه) آغاز میشود، جزئیات مربوط به تهدید توطئه تروریستی را برای مقامهای ارشد دولت و کنگره آمریکا ارسال کردم... کسانی که در دولت آمریکا به طور مستقیم با مساله تروریسم درگیر بودند، به طور کامل از تهدید توطئه تروریستی برجهای دوقلو آگاهی داشتند».
جورج تنت 5 سند داخلی سازمان سیا مربوط به عملکرد این نهاد پیش از حملات ۱۱ سپتامبر را منتشر کرد و این تنها یکی از اعترافاتی است که پس از ریزش تمام بمبها و موشکها و آوارگیها، پس از
14 سال از افتادن همه آبها از آسیاب برملا شده است. هنوز تازه 2 روز از ترورهای پاریس میگذرد و تحقیقات در چون و چرای آن آغاز نشده است اما اولین شاهد عینی سالن کنسرت باتاکلان پاریس، به طور کاملاً اتفاقی خبرنگار شبکه آمریکایی CNN بود که به تشریح حادثه با تمام جزئیات، آن هم از آپارتمان محل مسکونیاش در نزدیکی سالن پرداخت. پس از CNN، شبکه 2 تلویزیون فرانسه و خبرگزاری اشپیگل به عنوان 2 مرجع مهم فرانسوی و آلمانیزبان، روایت خود از ماجرا را از یک شبکه خبری آمریکایی دریافت کردند و در عرض چند ساعت، جهتدهنده موج عظیمی از بزرگترین خبرگزاریهای دنیا شدند. بسیاری از ناظران بینالمللی در این مدت کوتاه، حملات پاریس را
11 سپتامبری دیگر خوانده و احتمال وقوع یک جنگ جدی را مطرح کردهاند. بعد از برشمردن موارد بالا، شاید به جرأت بتوان گفت یک عامل از نیویورک 2001 تا پاریس 2015 تغییر کرده و آن، بصیرت افکارعمومی شهروندان اروپایی و آمریکایی است. یک داستان واحد، با همان سناریو و اتفاقا در فواصل کوتاهتر تکرار میشود. برخلاف ترورهای گذشته که در اروپا و آمریکا رخ داده بود، این بار کاربران اینترنتی یا با جوهای رسانهای همراهی نکردند یا حرکتهای معنادار نیز وفور بسیاری داشت؛ برخی کاربران که اغلب از اقشار جوان هستند، اکنون عکس پروفایل خود در شبکههای اجتماعی را به جای رنگهای پرچم فرانسه، به نشانه همدردی با قربانیان ترور شیعیان ضاحیه به شکل پرچم لبنان تغییر دادند تا نشان دهند جان هر انسان عادی و بیگناه بهویژه در حملات تروریستی و جنگ دردناک است و مرگ هر اروپایی، مابهازای مرگ 10 آسیایی آفریقایی نیست. یا عکسی از پرچم دهها کشور جهان با این نوشته: «میخواهم عکس پروفایلم را عوض کنم اما نمیتوانم پرچم همه 134 کشوری را که آمریکا در آنجا ترور میکند بگذارم».
منبع: Rishe.ir