printlogo


کد خبر: 149013تاریخ: 1394/8/26 00:00
زمانه و شعر مصطفی محدثی‌خراسانی
که با پنبه سر ما را بریدند

حسین قرایی: از لحظه تولد اولین شعر فارسی تاکنون افراد زیادی برای پایایی این زبان رنج برده‌اند. از «حنظله بادغیسی»- که به روایتی اولین شاعر پارسی‌زبان بوده است- تاکنون شاعران زیادی بنای آجرین باشکوه شعر فارسی را معماری کرده‌اند.
اما در روزگار پس از انقلاب اسلامی، چهره جریان شعر انقلاب پررنگ‌تر جلوه کرده است. عده‌ای از شاعران در حوزه هنری تهران گرد آمدند و عده‌ای دیگر در مشهد و شهرهای دیگر جمع شدند تا شعر دغدغه‌مند، شعر مردمی، شعر اجتماعی، شعر عاشقانه و... را روایت کنند.
در حوزه هنری مشهد جمعی از جوانان علاقه‌مند به شعر و شاعری به رهبری «سیدعبدالله حسینی» گرد هم می‌آیند که از آن جمع می‌توان به افرادی مثل مجید نظافت‌یزدی، محمدکاظم کاظمی، مصطفی محدثی‌خراسانی و دیگرانی از قبیله قبله اشاره کرد. پس از برگزاری 2 جشنواره شعر حوزه علمیه باز هم به رهبری سیدعبدالله حسینی
- که این روزها دوباره دبیری جشنواره شعر حوزه را برعهده گرفته- جوانانی مثل محدثی، آبدیده و کارآمدتر شدند. در همین سال‌هاست که حجت‌الاسلام سیدعبدالله حسینی به جهت تبلیغ به ژوهانسبورگ و آفریقای‌جنوبی سفر می‌کند و حلقه گل سرپرستی گروه شعر را به گردن محدثی می‌اندازد.
مصطفی محدثی‌خراسانی که دبیر آموزش و پرورش است، آن سال‌ها کماکان به 2 شیوه شیرین، شعر انقلاب را در خراسان بزرگ سامان می‌دهد؛ اول اینکه کانون شاعران و نویسندگان اداره کل آموزش و پرورش خراسان را راه‌اندازی می‌کند و در آن کانون دست به فعالیت‌های قابل تحسینی می‌زند که به چند نمونه از آن اشاره‌ای می‌کنم و سریع می‌گذرم.
1- تشکیل جلسات با حضور جوانان و نوجوانان آن روز که هرکدام فردی هستند که از خوشنامان شعر امروز شده‌اند؛ محمدرضا رمضانی‌فرخانی، عباس‌علی ‌سپاهی‌یونسی، علیرضا سپاهی‌لائین، علیمحمد مودب، آرش شفاعی، زهرا بیدکی و انسیه موسویان، تنها چند نام از نام‌های پرشمار آن سال‌ها هستند که امروز جزو چهره‌های موفق شعر به شمار می‌روند البته اگر مفصل‌تر بخواهیم بنویسیم باید به بیش از 50 نفر از این خیل و سیل اشاره کنیم.
2- دعوت چهره‌های شاخص شعر به جلسات کانون که دیگران از حضور ایشان بهره ببرند. مثل «سیدحسن حسینی» و البته در این دعوت‌ها اعضای دیگر کانون نیز نقش داشته‌اند که می‌توان گفت سهم «احمد زارعی» قابل توجه است.
3- سپردن کار به جوانان و گستردن چتر نظارت معلمانه و دلسوزانه بر آنها. مثلا محدثی آن سال‌ها کتابی با عنوان «دسته قو» منتشر می‌کند که شعر جوانان آن سال‌ها را در خود دارد و مقدمه‌نویسی این کتاب را به محمد رمضانی‌فرخانی می‌سپارد. در حقیقت می‌توان اینگونه بیان کرد که محدثی اولین مجموعه شعر جوان را کلید زده است.
4- راه‌اندازی نشریه «خانه خورشید». نشریه «خانه خورشید» پایگاه جوانان و نوجوانان شاعر و نویسنده خراسان بزرگ بود. محدثی که سردبیری نشریه را برعهده داشت، شاعران موفق دیروز و امروز را معرفی می‌کند. مثلا اگر این نشریه را ورق بزنیم متوجه خواهیم شد که شناساندن چهره‌هایی مثل «سلمان هراتی»، «محمدکاظم کاظمی»، «علی معلم»، «محمدرضا سنگری» و... یکی از وظایفی است که او برای نشریه برشمرده است. در کنار این نگاه، حافظ و سعدی و خصوصا بیدل به جوانان آن سامان ارائه می‌شوند. جالب‌تر اینکه غیر از جوانان خراسان، از شهرهای دیگر کشور برای نشریه، نامه ارسال می‌کنند!
5- بازکردن پای شاعران موفق انقلاب، مثل «مصطفی علی‌پور» و «مرتضی امیری‌اسفندقه» به کانون شاعران و نویسندگان خراسان. محدثی باخبر می‌شود که علی‌پور در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شده، چون علی‌پور، معلم است با زرنگی خاصی ابلاغ ساعات موظف تدریس علی‌پور در آموزش و پرورش را در کانون می‌گیرد.
دوم اینکه حلقه شعر حوزه هنری را پرتلاش و شاعرانه، در سایه‌سار شعر انقلاب اسلامی نگاه می‌دارد البته با توجه به وسعت فکری و مشرب انسانی‌ای که این شاعر دارد، طیف‌های مختلف هم در کانون شعر حوزه هنری حضور پیدا می‌کنند.
از فعالیت‌های مدیریتی محدثی در حوزه شعر باید به انتشار پیاپی 30 شماره از نشریه شعر اشاره کرد که در نوع خود موفق جلوه کرد.
اما محدثی در شعر و شاعری دفاتر قابل توجهی به جامعه ارائه داده است که با انتشار «شاعران پروازی» شروع می‌شود و همچنان با «هزار مرتبه خورشید»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 46»، «طنین کوه» و «سکر سماع» ادامه داشته است.
به‌زعم نگارنده، محدثی در قالب‌های رباعی، دو بیتی و غزل موفق‌تر از قالب‌های دیگر رخ نشان داده است. رباعی‌های او در دهه‌های 70 و 80 جزو رباعی‌های استخوان‌دار محسوب می‌شود:
«خورشید اگر به مهر، تابنده شده است
وز عطر بهار، شعر آکنده شده است
تغییر نیامده است در لیل و نهار
ذرات تو در جهان پراکنده شده است».
(سکر سماع ص26)
رباعی‌های محدثی پر از شور، شعور و حماسه است. گاهی اوقات این سه واژه کنار عشق قرار می‌گیرند و زیبایی رباعی‌هایش را چند برابر می‌کنند. او با توجه به درک عمیقی که از فرهنگ شیعی دارد به سرودن می‌پردازد، به رباعی خوش‌تراش زیر دقت کنید:
«احساس بهار در کویر تو خوش است
هرچند پر از خطر، مسیر تو خوش است
از مدعیان هرچه دریا، دلگیر
ماییم و دلی که با غدیر تو خوش است».
ناگفته پیداست پیر و مرشد محدثی در رباعی سرایی «سیدحسن حسینی» است. محدثی بنای آجرین رباعی‌هایش را مثل حسینی بنا می‌کند:
«در پرده سوز و ساز هم می‌خندیم
با داغ درون گداز هم می‌خندیم
چون لاله نوشکفته در باران
از گریه پریم و باز هم می‌خندیم»
و دقیقا محدثی از این رباعی‌سرای موفق تقلید می‌کند، تقلیدی که گاهی اوقات زیاد هم هنرمندانه نیست!
«در پرده‌ای از غبار، می‌خندیدی
با دیده اشکبار، می‌خندیدی
با آنکه تو را خزان خزان پژمردند
شاداب‌تر از بهار می‌خندیدی».
 (سکر سماع ص 28)
اما باید به این موضوع اشاره کرد که تعداد رباعی‌های خوب و ماندگار محدثی بیشتر از رباعی‌های ضعیف و متوسط او هستند.
از «میلاد عرفان‌پور» که در «چارانه‌ها» رباعی‌های موفقی از ایشان آورده تا «مرتضی کاخی» که در «این کوزه‌گر دهر» چند رباعی از او آورده به این مهم صحه گذاشته‌اند.
به‌زعم نگارنده محدثی اگر دقت و وقت لازم را برای شعر بگذارد همچنان می‌تواند رباعی‌های ارجمند بسراید. به این رباعی تاثیرگذار که هم شروع خوب دارد و هم پایان مناسب دقت کنید:
«دل، را به قرار دیگر اندازیمش
خاکستر اگر، به آذر اندازیمش
آن طرح نویی که در سر حافظ بود
ما آمده‌ایم تا در اندازیمش».
(این کوزه گر دهر ص 286)
نگارنده، این رباعی بویژه بیت دومش را روی بسیاری از تابلو‌ها و بنرها مشاهده کرده است.
غزل‌های شاعر «سکر سماع» هم قابل اعتناست. استفاده او از وزن‌های کوتاه، برخی غزل‌هایش را بین دیگر غزلسرایان ممتاز کرده است. به مطلع برخی از این غزل‌ها توجه کنید:
آمدم تا شکفتنی باشم
با سپیدارها تنی باشم  (سکر سماع 95)
*
بیا با دل خود مدارا کنیم
به صبح صداقت دری واکنیم (همان ص103)
*
آنچه در جان تو پر پر می‌زد
بر دل ما نیز خنجر می‌زد (همان ص 104)
*
دوست دارم بهار ماندن را
همنفس با هزار خواندن را (همان ص108)
*
غزل محدثی سرشار از تصاویر بدیع، مضمون‌های نو و برداشت‌های زیباست. در غزل‌های او تعقید و پیچیدگی لفظی به چشم نمی‌خورد. غزل محدثی، آینه زلال باورهای انقلاب است:
«بیا به آینه، قرآن، به آب برگردیم
بیا به اسب، حماسه، رکاب برگردیم
بیا دوباره مروری کنیم خاطره را
به روزهای خوش التهاب برگردیم
به دست‌های پر از پینه، سفره‌های تهی
به حرف اول این انقلاب برگردیم
اگر چه طی شده وقت سفر، ولی ‌ای دل
بیا به آینه، قرآن، به آب برگردیم».
(همان ص86)
اعتراض، نقد درون‌گفتمانی و مطالبه‌گری جدی او در شعرهایش جلوه‌گر است. شاعر وقتی تبعیض‌ها را می‌بیند نمی‌تواند دست روی دست بگذارد و تماشا کند. از این رو است که شعرش حرف مردم زمانه است. در همین گذرگاه‌های اجتماعی است که شاعر خراسانی ما رخ می‌نماید. او دیده‌بان جامعه امروز خویش است و به دقیقه اکنون سخن‌سرایی می‌کند. نقص‌ها و کاستی‌ها را در واژه واژه شعرش نشان می‌دهد. هر چقدر این کاستی‌ها درست بیان شود شاعر وظیفه خودش را ادا کرده است.
«سنگ، سنگ صبور، یک انسان
کوه، کوه غرور، یک انسان
درد، سرما، گرسنگی، غربت
شب، کنار تنور، یک انسان
مهر، سجاده، نیمه شب، باران
لحظه‌های حضور، یک انسان
کاخ‌های بلور، یک خفاش
کوخ‌های نَمور، یک انسان
بغض، اندوه، نم‌نم باران
سنگ، سنگ صبور، یک انسان».
(همان ص140)
در شعر یادشده، شاعر با حذف‌های هنرمندانه که در فعل‌ها، ضمیرها و... داشته، باعث خوش درخشیدن شعرش شده است.
*
توجه محدثی به بزرگان هنر انقلاب اسلامی توجهی فکورانه است. او با تفکر شعر می‌سراید و کسانی که در عرصه هنر، اندیشه اسلامی- انقلابی دارند، از نظرگاه او قابل توجه هستند. اگر غزل شوق حضور، که به زعم نگارنده جزو بهترین غزل‌های اوست را بخوانید متوجه نگاه و بینش انقلابی او خواهید شد؛
«پس از آن وقفه که افتاد به گلچینی‌ها
آسمان می‌نگرد باز به پایینی‌ها
سینه‌ها باز گرفته است هوای شب قدر
چه کسی گفت زمین مانده و نفرینی‌ها؟
یاد بادا شب پرواز پرستو نفسان
از افق تا به افق شهپر شاهینی‌ها
همتی بدرقه راه کن‌ ای شوق حضور
تا سبک پر بکشیم از دل سنگینی‌ها
آسمانا پس از این هم به خدا خواهی دید
بال در بال پرستویی «آوینی»ها».
(همان ص87)
*
طنز یکی دیگر از شگردهای محدثی‌خراسانی در شعرش است. او از این هنر نشاط‌انگیز نهایت بهره را برده اما تاکنون به‌عنوان شاعر طنزپرداز مطرح نشده ولی طنز در شعرهای محدثی، چهره‌ای بدیع به آنها بخشیده است:
ای اهل ادب فرصت نشر است بچاپید
کاین حال به ریخته، پیوسته نماند
(همان ص 94)
*
فقط بیت بر بیت قالب زدیم
و آجر بر آجر فقط ساختیم (همان ص80)
استفاده کردن از اصطلاحات مردمی، توجه و ارادت به آستان اهل‌بیت علیهم‌السلام، امیدوار بودن به آینده، تشر به کسانی که به مرام شهیدان پشت پا زدند و... برخی از ویژگی‌های محتوایی شعر محدثی است.
درباره مصطفی محدثی‌خراسانی بیشتر از اینها باید شنید، شنیدنی‌های مبسوط‌تر را در کتاب «از سناباد شعر»- زمانه و زندگی مصطفی محدثی‌خراسانی– که توسط نشر معارف منتشر شده است، بخوانید.
در فرصتی دیگر حتما ویژگی‌های شعری این شاعر را وسیع‌تر برخواهیم شمرد.


Page Generated in 0/0060 sec